روایت فاطمه هاشمی از روز درگذشت آیت الله : بابا به من و مامان گفت بیاید ، کاش رفته بودیم
فاطمه هاشمی به روایت وضعیت پدرش در روز درگذشت و یک روز پیش از آن دارد .
به گزارش آرمان ملی آنلاین به نقل از اعتماد ، دختر ارشد ایت الله هاشمی اظهار داشت: من شنبه (روز قبل از فوت) تمام مدت کنار بابا بودم. شب هم وقتی ایشان راهی منزل شد من به خانه خودم رفتم و کارهایی که داشتم را انجام دادم و دوباره به خانه ایشان رفتم. بابا معمولا ساعت ۱۰ و نیم میخوابید و تا زمانی که خوابید آنجا بودم و بعدش به منزل خودم برگشتم. روز یکشنبه هم از صبح ۳-۴ مرتبه با ایشان تلفنی صحبت کردم که خودشان هم به من زنگ زد و گفت که من دارم به استخر میروم. من احساس میکنم شاید ایشان خودش یک چیزهایی فهمیده بود، چون هیچ وقت روز یکشنبه خودش تماس نمیگرفت که تو و مادرت به آنجا (استخر) بیایید. هیچ وقت یکشنبه تماس نمیگرفت. من گفتم که مامان ناهار میهمان است، اما تماس میگیرم که ببینم میآید یا خیر؛ چون منزل دخترخالهام میهمان بود. با مادرم تماس گرفتم و گفت که تا ۵-۶ عصر آنجا هستم. بعد بابا به من گفت که خودت بیا؛ ای کاش رفته بودم (گریه میکند) گفتم من وقت دندانپزشکی دارم؛ بیایم؟ گفت نه دیگر دکتر داری. من فیلم آن روز بابا را دارم که جلسه کمیسیون انرژی را در مجمع برگزار کرد. همه میگفتند آقای هاشمی چند بار این پلهها را بالا و پایین رفت. ما خیلی هم پیگیری کردیم ولی آقای شمخانی ادامه نداد.
ارسال نظر