روایت دردناک اسیر آزاد شده فلسطینی
اسیر آزاد شده فلسطینی گفت: میخواهم در مسجد الاقصی نماز بخوانم، میخواهم بیرون بروم و قدم بزنم. به پشت بام بروم و آسمان و ماه را تماشا کنم.
اسیر فلسطینی آزاد شده از بند صهیونیستها که در زندان متحمل شکنجه های بسیاری شده است، از آرزوی خود برای نمازخواندن در مسجد الاقصی و ممانعت اشغالگران از شادی کردن و جشن گرفتن آنها پس از آزادی سخن گفت.«روی جبران»، خواهر زاده «نهایه خضر حسین صوان» اسیر فلسطینی آزاد شده از زندانهای اشغالگران صهیونیستی که بعد از تحمل ۴۴ ماه اسارت، به دلیل آزار و اذیت روحی شدید، قادر به انجام مصاحبه نیست، در پاسخ به سوال ایسنا توضیحاتی را درباره وضعیت کلی این اسیر آزاد شده، صحبتها و رنجهای او و نحوه برخورد اشغالگران با اسرا بعد از عملیات هفتم اکتبر «طوفان الاقصی» مطرح کرد.
روی جبران در این گفتوگو تاکید کرد که نهایه صوان در این روزها آزار و اذیتی بیش از حد تصور را متحمل شده است که به دلیل وضعیت روحی او برقراری ارتباط با اسیر حتی برای او که نسبت و رابطه نزدیکی با نهایه دارد بسیار دشوار است. وی اظهار داشت: من میخواهم پیام او را به همه جهان برسانم.روی گفت: هزینه آزادی زندانیان بسیار سنگین بود. من قدردان هر قطره خونی هستم که در غزه ریخته میشود. من ۲۰ هزار شهید غزه را فراموش نمیکنم. رحمت و درود خدا بر شهدای غزه. ما امیدواریم که جنگ به طور مسالمت آمیز به پایان برسد. خاله من از ساعت ۲:۲۰ بعد از نیمه شب در حالت ترس، وحشت و گریه شدید است. چه دنیایی خالهام را به این وضعیت کشانده است؟ من کسی را نخواهم بخشید.
نهایه صوان پیش از ورود به زندان
روی جبران به نقل از نهایه درباره نحوه آزادی آنها از زندان گفت: ساعت هشت صبح به دنبال ما آمدند، اسامی ما را صدا زدند و گفتند بیایید. فورا چادر نمازم را سر کردم. چیزی با خود برنداشتیم، حتی عکسهایی که شما فرستاده بودید. آنها ما را سوار اتوبوس کردند، از پنجره چیزی از مسیر را نمیدیدیم، فقط چند درخت و وقتی به «مسکوبیه» رسیدیم، فهمیدیم که رسیدهایم. در راه خسته شده بودیم. آنها به ما گفتند که شادی نکنیم و جشن نگیریم.نهایه درباره نحوه برخورد اشغالگران با اسرا در ابتدای عملیات طوفان الاقصی گفت: آنها ما را سرکوب کردند، نظامیان با کلاه و سپر وارد شدند، به سمت ما گاز شلیک کردند، از ما بازجویی کردند، ما را حبس انفرادی کردند. همه وسایل برقی را از اتاقها برداشتند و چیزی برایمان باقی نگذاشتند.
اسیر فلسطینی درباره علت ضعیفشدن و وخامت وضعیت سلامتی اش گفت: نیم ساعت هنگام سحر به اتاقی که در آن بودم هجوم میآوردند. بعد تمام روز را در اتاق محبوس بودم. پنجره کوچکی را که باز بود میبستند. ما را از تلویزیون، رادیو و هر دستگاهی که ما را به دنیای خارج از زندان متصل میکند، محروم کردند.
نهایه صوان پس از آزادی از زندان
وی درباره آرزوی خود بعد از آزادی و خواسته هایش گفت: میخواهم در مسجد الاقصی نماز بخوانم، میخواهم بیرون بروم و قدم بزنم. به پشت بام بروم و آسمان و ماه را تماشا کنم. میخواهم هوای تازه نفس بکشم. آسمان ما صاف است. من میتوانم «قبة الصخره» در مسجد الاقصی را از اینجا ببینم. من خوشحالم؛ چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد. من خوشحالم نه اینکه تظاهر کنم.روی جبران با اشاره به اینکه خالهاش هنگام ورود به زندان با سرطان دستو پنجه نرم میکرد و پیش از خروجش به بیماری دیابت مبتلا شده بود گفت، یک نظامی صهیونیست او را هنگام رفتن به مسجد الاقصی برای اقامه نماز مورد تعرض و بازرسی قرار داد و او از خود دفاع کرد و به شکل ناعادلانهای بازداشت و به زندان الدامون منتقل شد.
ارسال نظر