تحولات غزه و چند نکته
بر خلاف آنچه که در هفته گذشته رژیم اسرائیل را در صدر اخبار به عنوان یک دولت مظلوم که با حمله حماس مواجه شده و از این منظر، یک نوع همسویی افکار عمومی با اسرائیل در گستره جهانی به ویژه غرب صورت گرفته بود اما رفته رفته و همانطور که پیشبینی میشد در پی حملات خونبار اسرائیلیها به مردم بیگناه غزه و کشتار گستردهای که صورت گرفت افکار عمومی اکنون متوجه این است که این مردم غزه هستند که در یک جنگ نابرابر مورد حمله واقع شدهاند . مردم مظلوم غزه بدون آنکه نقشی در درگیریهای نظامی داشته باشند بیشترین تلفات را دادهاند. برای مصداق این مدعا اگر به ترکیب شهدا و مجروحان غزه نگاه کنیم، میبینیم افراد اندکی هستند که جزو گروههای نظامیاند و بقیه مردم عادی اعم از زن ، مردم و کودک هستند. همین امر باعث شد که افکار عمومی رفته رفته نگاه خود را نسبت به آنچه در غزه رخ میدهد تغییر دهد. دیگر اینکه بر خلاف آنچه که تصور میشود آمریکا و غرب خیلی موافق اینکه اسرائیل دست به یک حمله گسترده بزند نیستند. لذا مخالفند و نمیخواهند چنین اتفاقی بیفتد. چرا که این وضع هم اوضاع را از کنترل برای همه طرفها خارج میکند و در عین حال میتواند در جبهه اروپایی ناتو هم تاثیر بگذارد و جنگ اوکراین را در انزوا قرار دهد. نکته بعدی این است که بر خلاف انتظارات آقای آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا که یک سفر رفت و برگشت را در منطقه طی چند روز گذشته دنبال میکند هیچ یک از کشورهای عرب روی خوش به پیشنهاد وی در قبول آوارگان فلسطینی نشان ندادند. برای مثال بلینکن پیشنهاد داده بود که 500 هزار نفر از این یک و نیم میلیونی که اسرائیل میخواهد به مردم غزه و فلسطین تحمیل کند را عربستان بپذیرد و بخشهای دیگر را قطر، اردن و امارات بپذیرند، اما هیچ یک از دولتهای عربی نپذیرفتند و مقابل پیشنهاد وزیر خارجه دولت بایدن ایستادند. همین مساله باعث شد که این تعلل در تصمیم دولت اسرائیل برای حمله گسترده زمینی به غزه به وجود بیاید. به ویژه که نه آمریکا و نه اروپا موافق نیستند که دولت نتانیاهو با دست فرمانی که افراطیون کابینه به او میدهند وارد غزه شود چرا که میتواند برای او و اسرائیل باتلاق باشد. از طرفی نتانیاهو به رغم همه رجز خوانیهایی که میکند یک سیاستمدار است و درک میکند که رفتن به غزه بدون حمایت افکار عمومی، دولت آمریکا و برخی دولتهای اروپایی نمیتواند موفقیتی را برای وی به بار بیاورد. این مساله باعث ایجاد تعلل در اسرائیلیها شده و اینها با بهانههای مختلف مثل اینکه به فلسطینیها زمان بدهند تا از مرز عبور کنند یا اینکه فعلا رعایت میکنند شرایط را پیش میبرند. در حالی که اینها بهانه است و آنچه سبب شده رژیم اسرائیل نتواند ادعای اولیه درباره اینکه حمله گستردهای به داخل غزه داشته باشد، مربوط به مواردی است که در سطور فوق مورد اشاره قرار گرفت. البته این بدین معنا نیست که احتمالا اسرائیلیها حمله زمینی نخواهند داشت اما به نظر میرسد این حمله چنانچه صورت گیرد، عمق زیادی نخواهد داشت . واقعیت این است که دولت نتانیاهو نیز دست بستهای دارد و هنوز نتوانسته یک دولت ائتلاف ملی را تشکیل بدهد و همه اینها به سبب آن است که وضعیت جنگی در غزه بین حماس و اسرائیل در یک تعلل قرار بگیرد. در کنار آن طبیعی است که نه حزبا... علاقهمند است وارد یک درگیری گسترده شود و نه خود رژیم اسرائیل حاضر است که جبهه تازهای در شمال کشور خود به وجود آورد. در ضمن فراموش نکنیم که دو ناو بزرگ جنگی آمریکا نیز الزاما برای این نیامده که با حماس یا حزبا.... درگیر شود. لذا به نظر میرسد این حضور نوعی بستر سازی برای تغییر آرایش زئوپلیتیک منطقه است که جنگ حماس و رژیم اسرائیل در پی خود خواهد داشت.
*جلال خوش چهره
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر