«آرمان ملی» نگاهی به هزینههای بالای درمان و تلاش برخی مراکز درمانی و پزشکانی انداخته که به بهانههای واهی با جان شهروندان بازی میکنند؛
هزینههای القایی
حتما شما هم این خبر را شنیدهاید که برخی بیماران به دلیل نداشتن هزینههای درمان از بیمارستانها فرار میکنند، یا خیلی پیشتر، بیمارستانی که بیمارانش را که هزینه درمان و پرداخت خدمات را نداشتند، در بیابان رها کرده بود.
همه این موارد در کنار کمبود دارو و مشکلات دیگری از این دست، علاوه بر اینکه نشان دهنده فقر مردم است، ضعفهای ساختاری در بخش بهداشت و درمان را هم گوشزد میکند. اینکه کدام نهاد و سازمان متولی درمان شهروندان است و اگر کسی هزینههای درمان را نداشت چه باید کند؟!
در کنار همه اینها اخبار قدیم و جدیدی را هم بگذارید درباره دریافت بیش از اندازه، غیر منطقی و در واقع خارج از اصول پول درمان از بیماران به بهانههای واهی تا درمانگر بتواند درآمد بیشتری داشته باشد. ازاین طریق علاوه بر اینکه جیبتان خالی میشود، ممکن است دردی هم بر دردهایتان اضافه شود.
شهروندی در یکی از شهرهای استان لرستان به این رسانه میگفت که برخی پزشکان و متخصصان و جراحان قلب در شهر آنها قلبهایی را عمل میکنند که هیچ نیازی به عمل جراحی ندارند؛ این را توقیف شدن کار آن جراحان و نظر سایر پزشکان متخصص تایید کرده است. یک شهروند دیگر از یکی از استانهای شمالی هم میگفت که پزشکانی، پای مادرش را بدون اینکه نیاز به عمل داشته باشد، مورد عمل قرار داده و بعد از عمل متوجه شدهاند که یک پای او کوتاهتر شده و پیرزن که پیشتر با مشکلاتی مثل پوکی استخوان و غیره مواجه بود، حالا دیگر نمیتواند درست و حسابی راه برود و به واسطه سنش تکرار عمل جراحی و بیهوشی به شدت برایش زیانآور است.
حالا اما، در گزارشهایی که همین روز گذشته منتشر شدهاند، این موضوعات دوباره سر باز کردهاند؛ در این گزارشها اشاره شده که تابآوری جامعه با هزینههای سنگین درمانی، پایین آمده و از طرفی برخی مراکز درمانی، اصرار دارند مریض را در بیمارستان نگه دارند چراکه پول خرج میکند! و این خبر که برخی پزشکان با ارجاع بیمار به بخش خصوصی درمان در قزوین جیب مردم را خالی میکنند تا تمام اندوخته کارگر و بازنشسته صرف درمان شود.
روزنامه «آرمان ملی» در روز گذشته و روزهای پیشتر پاسخگوی شهروندان بازنشسته و کارگری بوده که اخبار بازنشستگی و سایر خبرهای مربوط به خود را دنبال کردهاند تا شاید از دل آن اندکی بر حقوق و دستمزدشان افزوده شده باشد. تحمل زندگی برای بسیاری از اقشار عادی یا بهتر است بگوییم اکثر اقشار دشوار است. مسئولان لااقل ساز و کاری در بخش بهداشت و درمان با نظارتهای بیشتر به وجود بیاورند تا لااقل پول اضافه از مردم گرفته نشود.
پیش از شروع این گزارش و برشماری نمونههای به روز، بد نیست به بخشی از صحبتهای این کارشناس بهداشت و درمان اشاره کنیم که به تفصیل و در طول گزارش به آن خواهیم پرداخت: «جامعهای که همیشه درگیر مسائل اینچنینی (بهداشت و درمان) هست تابآوریاش نسبت به مشکلات کم میشود و زود واکنش نشان میدهد و اعتراض میکند، هر جامعهای ظرفیتی برای تحمل مشکلات دارد، گرفتاریهای درمانی تابآوری جامعه را پایین میآورد و هنگام مواجهه با مشکلات بردباری و تحمل جامعه کم میشود طوریکه دست به اعتراض میزنند. یک نفر را صبح تا شب گرفتار بیمارستان و تهیه دارو باشد؛ معلوم است وقتی بشنود که میگویند اقتصاد درحال توسعه است برافروخته میشود.
میانگین طول اقامت بیمار نسبت به کشورهای پیشرفته بیشتر است!
حمید سوری، اپیدمیولوژیست و مدرس دانشگاه در گفتوگویی که روز گذشته با خبرآنلاین انجام داده، در توضیح مشکلاتی که در بالا به آن اشاره شد به برنامه هفتم توسعه اشاره کرده و گفته «متاسفانه چیزی که در برنامه توسعه هفتم وجود دارد این است که مداخلههای پیش از رخداد بسیار ضعیف است و عمده تمرکز آن بر روی مسائل درمانی و بعد از رخداد است.
برنامه هفتم توسعه که حالا در مجلس درحال بررسی است میخواهد سندی شود که برای چند سال راهنمای تصویب قوانین در حوزههای متفاوت باشد، یکی از این حوزهها بهداشت و درمان است.
سوری درباره ظرفیت این برنامه گفته «عمده تمرکز برنامه هفتم در خصوص بهداشت و درمان روی درمان است، برنامهای که با روح علم سلامت سنخیت ندارد، درحالیکه در علم سلامت ما وظیفه داریم از افراد محافظت کنیم تا بیمار نشوند، اگر برنامه توسعه هفتم با همین کیفیت تصویب شود ما در حوزه سلامت طی سالهای آینده گرفتار مشکلات جدیای خواهیم شد.
با توجه به صحبتهای این پزشک، بودجه زیادی صرف خرید دارو و تجهیزاتی میشود که نیازی به آنها نیست. سوری توضیح داده که «خیلی از مداخلههای درمانی در کشور ما غیر استاندارد است و با معدل جهانی سازگاری ندارد، مثل نسبت استفاده از امآرآی به جمعیت، یا مثلاً استفاده از آنتیبیوتیکها، امروز از تکنولوژیهای مدرن و تستهای مختلف در کشور ما بیش از حد استفاده میشود. و اینجاست که میتوان از لابه لای صحبتهای این اپیدمیولوژیست به عمق مشکل پی برد: «میانگین طول اقامت بیمار در بیمارستان در کشور ما در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی بیشتر است، اینجا برخی اصرار دارند مریض را در بیمارستان نگه دارند چراکه پول خرج میکند، فرقی هم ندارد هزینهها مستقیم از جیب بیمار پرداخت شود یا از طریق بیمهها پرداخت شود!»
واقعا نیازی به این حجم از آزمایش نیست!
اما این مدرس دانشگاه درخصوص استفاده از تجهیزات پزشکی هم گفته: دستگاههای گرانقیمت مانند امآرآی یا پتاسکن، اگر در یک کشور توسعه یافته هر ۱۵ سال نیاز به تعویض دارد، در کشور ما هفت هشت ساله نیاز به تعویض دارد چراکه از آن کار زیادی کشیده میشود.
او ادامه میدهد که «وقتی بیمار به پزشک مراجعه میکند از نظر علمی واقعاً نیازی به این حجم از آزمایش و رادیوگرافی و تستهای مختلف نیست، اما این تستها برای بیمار تقاضا میشود، نتیجه چنین اقدامی هم این میشود که هزینه درمان بیماران افزایش پیدا میکند ضمن اینکه با منطق سلامت سازگاری ندارد. گاهی پزشک به بیمار میگوید فقط فلان آزمایشگاه یا رادیولوژی را قبول دارد، این سبب میشود مردم مرتباً در صف انواع تستها و تصویربرداریها باشند. مردم که متقاضی این همه هزینه کردن نیستند، برعکس این تقاضا برای آنها القا میشود، اینها سبب میشود که هزینههای درمان افزایش پیدا کند و تجارت درمان تقویت شود، در نظام سلامت بیعدالتی درست شود و ما مردمی همیشه بیمار داشته باشیم، درحالیکه مطلوب این است که مردم همیشه سرحال باشند وسالم زندگی کنند که نیاز کمتری به خدمات درمانی داشته باشیم، درحالیکه امروز هر شهری که میرویم شلوغترین جاها مطبها و بیمارستانها هستند.
وزیر جراح اطلاعاتی از نظام سلامت ندارد
اما دلیل همه این مشکلات چیست؟ این کارشناس بهداشت و درمان در این باره توضیح داده که «این است که در سیستمهای برنامهریزی افرادیکه دارای نگاه علمی هستند کمتر مشارکت داده میشوند، برعکس کسانی که برنامهریزی میکنند یکسری کارشناسهایی با سطح علمی پایین و تجربههای چندساله در وزارتخانه هستند یا افرادی که نامشان بهخاطر فعالیتهای درمانی بزرگ شده است، شما توجه کنید در وزارت بهداشت اکثر وزیرها جراح هستند، کسی که جراح است واقعاً اطلاعاتی از نظام سلامت ندارد اگرهم چیزهایی میداند بهشکل تجربی آموخته است. لذا پشتوانه علمی و مطالعاتی ما برای برنامهریزی ضعیف است، شما از کسانیکه برنامه توسعه هفتم را در حوزه سلامت نوشتهاند بپرسید که مستندات و پیوست علمی این برنامه چیست، هیچ چیزی برای ارائه ندارند، در خوشبینانهترین حالت برنامه ششم حدود ۴۰ درصد محقق شد، برنامهای که قرار باشد ۶۰ درصد محقق نشود برنامه نیست، معلوم است که خیلی غیرعلمی و غیرواقعبینانه بوده است، برنامه هفتم توسعه هم همین مشکلات قبلی را دارد که هیچ، بدتر هم شده است.
بیمار شوید مجبورید تمام زندگی خود را بفروشید
سرآخر سری میزنیم به صحبتهای برخی مراجعان قزوینی که به ایلنا گفتهاند پزشکان با ارجاع بیمار به بخش خصوصی درمان در قزوین جیب مردم را خالی میکنند ضمن اینکه تمام اندوخته کارگر و بازنشسته باید صرف درمان شود. در این خصوص دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین توضیح داده که در حال حاضر وضعیت درمان برای کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی بهگونهای رقم خورده که بیمار مرکز درمانی و بیمارستان را انتخاب نمیکند؛ بلکه پزشکان با ارجاع بیماران به مرکزهای خصوصی جیب آنها را خالی میکنند.
عیدعلی کریمی با بیان اینکه حتی اگر امروز هم کلنگ بیمارستان و درمانگاه جدید زده شود باز هم جوابگوی نیاز نیست، عنوان کرد: به ثمر نشستن پروژهها حداقل به 4 تا 5 سال زمان نیاز دارد.
این فعال حوزه کارگری با اشاره به اینکه در حال حاضر اگر فردی بیمار شود باید تمام زندگی خود را برای درمان بفروشد، اظهار کرد: متاسفانه برخی پزشکها بیماران را از تخت بیمارستان دولتی به مرکزهای شخصی میکشانند و کارگر یا بازنشسته بیمار به ناچار برای یک عمل جراحی کوچک باید تمام اندوخته خود را بدهد.
ارسال نظر