کارشناسان در گفتوگو با «آرمان ملی» پیشنهاد اصلاح حکمرانی را بررسی کردند؛
تفاوت نگرش حاکمیت و مردم در توصیف شرایط کشور
تاکنون در مقاطع مختلف در خصوص بحث اصلاح نحوه حکمرانی و تغییر سیاستها بسیار سخن به میان آمده و هر کسی از ظن خود پیشنهادهایی را در این باره مطرح کرده است. اتفاقا وقتی صحبت از حکمرانی نو یا حکمرانی مطلوب به میان آید بسیاری به یاد محمدباقر قالیباف و پیشنهاداتش در این حوزه میافتند که تا چند ماه خیلی دقیق و به طور جدی از لزوم اصلاح حکمرانی و حکمرانی نو سخن میگفت.
هر چند که در نهایت او نیز هیچ تصویر دقیقی از آنچه در قالب حکمرانی نو مطرح میکند ارائه نداد و صرفا به یکسری اصطلاحات بسنده کرد و هیچگاه نگفت که به طور جزئی حکمرانی نو دارای چه مولفههایی در سطوح و شئون مختلف جامعه است. البته پس از قالیباف نیز چندی از فعالان سیاسی به این مساله پرداختهاند و از لزوم اصلاحات در حوزههای مختلف صحبت کردهاند.
اما پرسش مهمی که وجود دارد و قابل توجه است اینکه اساسا حاکمیت نگاه مثبتی به این مساله دارد یا اینکه این گفتهها صرفا در حد حرف و حدیث باقی میماند؟ همین مساله است که اتفاقا احمد زیدآبادی فعال سیاسی و رسانهای با اشاره به لزوم اصلاحی فوری در نحوه حکمرانی با نگرشی نسبت به آن میگوید: «ظاهرا همه چهرههای اثرگذار سیاسی جز ابراز هشدار و اخطار، کاری عملی از خود ساخته نمیبینند! زنجیرهای این بیعملی را باید از دست و پا گسست و پا به میدان گذاشت.»
اما زیدآبادی بر خلاف قالیباف صرفا شعار تغییر و حکمرانی نو نمیدهد و از قضا وی راهکار پیشنهادی هم دارد. چنانکه میگوید: «من پیشنهاد شکلگیری هیأتی هفت نفره متشکل از دو چهره معقول و معتدل از اصولگرایان، دو چهره موجه از اصلاحطلبان و سه چهره از نمایندگان متخصص و توانای جامعه مدنی میدهم تا پس از رسیدن به راهحلی اجماعی بین خود، وارد مذاکره و گفتوگوی متین و سدید با همه طرفهای سیاسی مؤثر در کشور شوند و با فرمولی متوازن برای رسیدن به وفاق درباره پدیدههایی مثل انتخابات و سیاست خارجی و حقوق اساسی مردم تلاش کنند. چنانکه وی علی لاریجانی و محمدرضا باهنر را در اصولگرایان از چهرههای معقول برای تشکیل این هیأت 7 نفره بر میشمارد.
در این میان دو نکته مطرح است که باید مدنظر قرار گیرد. نخست اینکه اساسا نوع نگرش جامعه به این مساله و اساسا آنچه زیدآبادی آن را هیأت 7 نفره میخواند چیست و آیا مردم آنها را نمایندگان خود میدانند که در امور مختلف کشور بهدنبال اصلاح باشند. نکته دوم نیز اینکه حاکمیت به اینگونه مسائل ترتیب اثری میدهد یا خیر. مساله مهم اینجاست که بخش مهمی از حاکمیت مثل دولت و مجلس از شرایط فعلی کشور نیز روایتی متفاوت از جامعه دارند و شرایط فعلی را نامطلوب نمیبینند بلکه وضعیت را مناسب روایت کرده و با امیدواری از بهبود شرایط سخن میگویند. حال با چنین تفاسیر و رویکردهایی چه میزان میتوان به اصلاح یا تغییر امیدوار بود؟ این پرسشی است که پاسخ به آن میتواند گرهگشای بخش مهمی از ماجرا باشد.
*توصیف شرایط از نظر حاکمیت با فعالان سیاسی متفاوت است
یک فعال اصلاحطلب در خصوص بحث مطرح شده اظهار داشت: اینکه حاکمیت چه مقدار پذیرای چنین گفتوگوها و عمل به نتایجش باشد من فضا را خیلی مهیا نمیبینم. بخشی از حاکمیت که طی سالهای گذشته برای یکدست شدن فضا طراحی کرده الان تقریبا به هدفهای خود نزدیک شده و الان بعید است که پذیرای چنین گفتوگوها و توافقاتی باشد. محمود صادقی به «آرمان ملی» گفت: به قول معروف 50 درصد ماجرا حل است، اما 50 درصد دیگر که حاکمیت است هیچ نشانهای از پذیرش این موضوع دیده نمیشود. مضافا بر اینکه در توصیف شرایط فعلی نیز شاید سمت حاکمیت با فعالان سیاسی توافق نظر نداشته باشند. دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با اشاره به اسامی مطرح شده از سوی احمد زیدآبادی از جریان اصولگرا بیان کرد: من فکر میکنم که اساسا آنها از چنین جایگاهی برخوردار نباشند و خودشان به حاشیه رانده شدند. آقای لاریجانی در آخرین انتخابات ریاست جمهوری صلاحیتش رد شده و بعید میدانم از چنین جایگاهی برخوردار باشد. آنهایی هم که در قدرت حضور دارند فضا را آن طور که ما میبینیم نمیبینند. نماینده پیشین مجلس بیان کرد: اگر همه یک جور واقعیتها را میدیدند که مشکل حل میشد، اما رویکردها مختلف است. یکی تحریم را نعمت و دیگری تحریم را نقمت میخواند. از یک نظر مهاجرت مردم و نخبگان یک فاجعه است اما از زوایه دیگری این مساله مشکلی ندارد.
*مشخص است چه کسانی عامل مشکلات امروز کشورند
یک فعال سیاسی اصولگرا در خصوص اصلاح حکمرانی اظهار کرد: پیشنهادهایی مثل شکلگیری نشست عقلای کشور، آشتی ملی و مواردی از این دست خاص آن دسته از نظامهای سیاسی است که با بحران در بنیادهای تاسیسی خودشان مواجه هستند. به طور مشخص چنین پیشنهادهایی ممکن است در افغانستان مطرح شود. ولی در ایران که امکان قانونی و نهادی لازم برای رقابت سیاسی وجود دارد دلیلی ندارد که مواردی همچون تشکیل هیأتی برای اصلاح حکمرانی و مشکلات کشور و... مطرح کنیم. حشمتا... فلاحتپیشه به «آرمان ملی» گفت: اتفاقی که الان وجود دارد این است که به هر حال برای مردم مشخص است که چه سیاستها سیاستمداران و البته چه جناحهای سیاسی عامل مشکلات امروز جامعه هستند. مشکلاتی که به صورت مرتبط با هم عمل میکنند و ناشی از ضعف سیاستها از حوزه سیاست داخلی تا سیاست خارجی و البته به ویژه در حوزه اقتصاد هستند و اینها با هم در ارتباط هستند. نماینده ادوار مجلس بیان کرد: من معتقدم بهترین کار در چنین شرایطی ایجاد یک زمینه برای رقابت آزاد است که این رقابت در انتخابات مجلس و پس از آن در انتخابات ریاست جمهوری شکل بگیرد و افراد با برنامههای سیاسی متفاوت بتوانند برنامههای خود را در جامعه مطرح کنند. وی افزود: هیچگونه سنجه و معیاری وجود ندارد که اینها مورد قبول مردم هستند و مردم اینها را به عنوان نمایندههای خود قبول دارند؟ وقتی که ما در انتخابات اخیر میبینیم چه کسانیکه خارج از گود هستند و چه کسانیکه مسئولیت دارند نمیتوانند خود را بهعنوان نمایندگان واقعی مردم نشان دهند. وی تصریح کرد: بنابراین تنها راه این است که یک فضای رقابتی سیاسی مشخصا در انتخابات مجلس و پس از آن در انتخابات ریاست جمهوری شکل بگیرد و افراد و گروهها و جناحهای سیاسی برنامههای خود ارائه دهند و کسانیکه بهدلایل غیر مستند از رقابت محروم شدند بتوانند برنامههای خود را در مجلس ارائه دهند و سپس در دولت حضور پیدا کنند.
ارسال نظر