«آرمان ملی» به بهانه طرح تاثیر نظام قومی و قبیلهای بر عقبماندگی، نگاهی به مشکلات مردم سیستان و بلوچستان انداخته؛
چراسیستان و بلوچستان همچنان محروم مانده؟!
سیستان و بلوچستان از آن نقاط محرومی است که به نظر فقط باید راجعبه آن نوشت و این سوال را از خود پرسید که آیا این نوشتهها تاثیر هم داشتهاند که اگر داشتهاند چرا نه تنها تغییراتی هرچند اندک در بهبود شرایط این بخش از جغرافیای ایران به وقوع نپیوسته است؟
از مشکلات سیستان و بلوچستان اگر بخواهیم بگوییم ممکن است اول گردو خاک و طوفانهای شن کورکننده و کشنده که هزاران نفر را در ماههای اخیر راهی بیمارستان کرد، در گوگل سرچ میشود. گرد و خاکی که ریشه در خشکی زمین آن خطه و بیآبی مردمان منطقه دارد. مشکل آب مشکل اساسی این مردمان است و در بسیاری از مناطق از جمله دشتیاری که خبرنگار این رسانه از آن منطقه بازدید کرده، با تانکر آن هم با فواصل زمانی نه چندان نزدیک به هم، آبرسانی میشود. معضل سرویسهای بهداشتی و نبود مدرسه را هم اضافه کنید. دانشآموزانی که مقطع ابتدایی را در کپر یا مدرسههای ناایمن و کهنه یا کانکس و یا روی تکه پارچهای بر زمین میگذرانند و برای مقاطع بالاتر باید به شهرهای اطراف بروند و اینگونه است که پسرها ممکن است با پای پیاده بروند چون سرویس مدرسه هم ندارند و دخترها به احتمال زیاد ترک تحصیل کنند. فقر آموزشی در سیستان و بلوچستان بیداد میکند و ساختارهای پیشرفت در همه زمینههای اشتغال، تحصیل، محیط زیست و... فراهم نیست، اما مردم این منطقه در طول چهل و چند سال گذشته همیشه پای ثابت صندوقهای رای بودهاند که البته به نظر در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و مجلس تا حدی گرد ناامیدی بر ذهنشان نشسته و امید به زندگی در این منطقه کاهش داشته است.
همانطور که گفتیم پیرامون مشکلات مردم سیستان و بلوچستان سخنانی مطرح میشود و گاه این سخنان هرچند تکان دهنده اما از سوی نمایندگان این استان در مجلس مطرح میشود. که البته آن هم تاثیری ندارد. اخیرا محمد سرگزی، گفته مدیران و سیاستگذاران ما بر اساس آنچه متناسب با منافع قومی و شهری آنهاست تصمیمگیری میکنند. او در صحبتهایش بر رابطه میان نظام قومی و قبیلهای حاکم بر کشور و عقب ماندن سیستان و بلوچستان تاکید کرده است.
بحث عقبماندگی که مطرح میشود اینطور به نظر میآید که خود مردم هم در این عقب ماندن نقش داشتهاند در حالیکه همانطور که اشاره شد، یکی از خصوصیات مردم این منطقه صبر و تحمل بالا، متانت و همراه بودن است. با هم نگاهی به صحبتهای سرگزی، یکی از نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس میاندازیم.
در هیچ دولتی مدیر ارشدی از سیستان یا بلوچستان حضور نداشت
باید گفت که همیشه در طول دولتهای بعد از انقلاب افرادی از این استانها در دولت حضور داشتند و زمینه رشد و توسعه را برای استان خود فراهم میکردند و این در حالیست که به جرات میتوان گفت در هیچ دولتی مدیر ارشدی از سیستان یا بلوچستان حضور نداشت.
این بخشی از صحبتهای نماینده سیستان و بلوچستان در مجلس است که با اشاره به دلایل عقب ماندگی این استان از روند توسعه و پیشرفت در کشور، افزوده: ما باید دلایل عقب ماندگی استان سیستان و بلوچستان در تمامی جوانب را آسیب شناسی و ریشهیابی کنیم و برای این کار لازم است ببینیم که استانهای توسعه یافته چه مسیری را طی کردند که ما نکردیم.
این نماینده با انتقاد از وضعیت مدیریت کلان در کشور به همان نظام قومی و قبیلهای حاکم بر فضای مدیریت کشور اشاره کرده و ادامه داده که مدیران و سیاستگذاران ما بر اساس آنچه که متناسب با منافع قومی و شهری آنها است تصمیم گیری میکنند نه بر اساس سیاستهای توسعهای و راهبردی و کلاننگر.
تنها چهار یا پنج استان کشور از نعمات توسعه بهرهمندند
نماینده سیستان و بلوچستان در مجلس، با تاکید بر اینکه برخی مدعی هستند که مدیریت اجرایی کشور بر پایه نگاه قبیلهای نیست بلکه بر اساس اسناد توسعه و راهبرد کلان کشور است، در پاسخ به این افراد گفته که خوب اگر چنین است باید از آنها پرسید که چرا تنها چهار یا پنج استان کشور از نعمات توسعه بهرهمند بوده است و باقی استانها یا فاصله زیادی با رشد و پیشرفت دارند یا اینکه مانند سیستان و بلوچستان به قدری عقب افتادهاند که هر مساله کوچکی به سرعت میتواند تبدیل به بحران در این منطقه شود.
او استان اصفهان را مثال زده که صنعت فولاد در آن توسعه پیدا کرده است و اکنون به دلیل بیآبی با مشکل مواجه شده است به خاطر همین توسعه صنعتی روند واقعی پیشرفت را طی کرده است یا به طور مثال اگر قدری موشکافانه به این مساله توجه کنید هر وزیر یا معاون قوهای که عوض میشود به سرعت ترکیب جمعیتی آن مجموعه تغییر پیدا میکند.
به گفته نماینده سیستان و بلوچستان، اینکه بگوییم نگاه قومی وجود ندارد نادرست است زیرا آنچه ما به عنوان نمایندگان مردم در میدان عمل مشاهده میکنیم خلاف این را نشان نمیدهد؛ این مساله یعنی نگاه قومی و استانی بزرگترین دلیل عقب افتادگی استان سیستان و بلوچستان است و هیچ گاه در هیچ دولتی شاهد این نبودیم که قدمی برای رفع این محرومیت و عقب افتادگی در این منطقه برداشته شود.
هیچ برنامهای برای زیرساختهای استان ندارند
او نبود برنامه و بودجه مناسب برای زیرساختهای استان سیستان و بلوچستان را ریشه در وجود این نوع تفکرات در دولتها دانسته با این توضیح که «ما اکنون در حوزه درمان، آموزش، زیرساختهای ارتباطی، اشتغال، آب و هر مسالهای که به ذهن مردم و مسئولان میرسد دچار بحران جدی هستیم.»
سرگزی گفته: اگر مسائل بنیادین و زیرساختی در این استان رفع نشود قطعا در میان مدت و تا 5 سال آینده با مشکل جدی روبهرو خواهیم شد. هرچند دولت سعی دارد که حل مشکلات این منطقه را به عنوان یکی از اولویتهای خود در برنامهها داشته باشد اما ما تاکنون در عمل تحرک مثبتی را مشاهده نکردهایم.
سرگزی با اشاره به اینکه کار ویژهای تاکنون توسط دولت فعلی انجام نگرفته است، افزوده: مطابق مطالعهای که سازمان برنامه و بودجه در ماههای اخیر انجام داده است، سیستان و بلوچستان برای اینکه به میانگین توسعه یافتگی در کشور برسد نیازمند 150 همت اعتبار ویژه است و حال باید ببینیم که دولت قصد دارد چه مقدار از این بودجه را برای رفع عقب ماندگی تامین کند.
او تاکید کرده: تا اکنون که دو سال از این دولت گذشته است شاهد اقدام ویژه یا خارقالعادهای نبودیم. اگر برخی صحبت انتقال آب را مطرح میکنند باید از آنها پرسید که اگر شرایط سیستان و بلوچستان دچار این بحران نمیشد آیا باز هم دولت این طرح را اجرایی میکرد؟
ارسال نظر