غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
جریان خالصساز از رئیسی هم عبور خواهد کرد
ابتدا با تاثیر بر انتخابات ریاست جمهوی 1400 همه گزینههای موجود را به انحا مختلف حذف کردند و در نهایت کاندیدای مورد نظر خود را روی کار آوردند و سپس رفته رفته در شئون مختلف جامعه ورود کرده و تلاش کردند تا تاثیرات خود را بگذارند.
صحبت از جریان خالصساز است. همان جریانی که به جز خود و منویاتش اساسا هیچ جریان دیگری انقلابی و غیر انقلابی به رسمیت نمیشناسد و حتی مردم را نیز آنطور که خود تعریف میکند قبول دارد. اخراج برخی اساتید نخیه دانشگاهها، تاثیر در انتخاباتهای نظام پزشکی، نظام مهندسی، نظام پرستاری و روانشناسی از دیگر عملکردهای این جریان بوده است و در آخرین گام نیز فعلا به مدارس وارد شدهاند. بسیاری معتقدند که گام بلند بعدی انتخابات مجلس خواهد بود؛ اما به نظر میرسد که اگر جامعه به نحوی برای حضور در انتخابات ترغیب شود تا از حضور این جریان تندرو در جامعه جلوگیری بهعمل آید با حضور معتدلین و نمایندگان ادوار میتوان امیدوار بود که مجلسی کارآمدتر از مجلس یازدهم روی کار آید. به شرطی که شرایط به نحوی پیش برود که مردم پای صندوقهای رای بیایند. در این راستا برای بررسی جریان خالصساز و تاثیراتش، انتخابات مجلس پیشرو و عملکردهای دولت در حوزههای مختلف به ویژه وعده شفافیت «آرمان ملی» با غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار مجلس و رئیس فراکسیون مستقلین مجلس دهم به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
* ماههاست که بسیاری در مورد واژه خالصسازی صحبت میکنند؛ اساسا این رویه از کی و با چه هدفی شکل گرفته و در شرایط فعلی جامعه چه تحلیلی از آن دارید؟
بعد از انقلاب اولین بار جریان خالصسازی در خصوص شهید باکری بهوجود آمد. جالب است که اگر خاطرات شهید باکری را بخوانید به طور کامل در مورد این موضوع توضیح داده که این مساله چگونه رخ داده است. حتی پس از شهادتش نیز این جریان دست از خالصسازی برنداشتند. همینطور هم که پیش آمدیم به باور من برخی در پی خالص سازی برآمدند، ما با بچههای انقلاب مشکل نداریم با انقلابیون جعلی که اسم دیگرشان نفوذیها هستند برای اینکه بتوانند از داخل به انقلاب ضربه بزنند، مشکل داریم لذا توصیه و درخواست من از آقای رئیسی این است که در دام این نفوذیها و انقلابیون جعلی نیفتد. رئیسی نیز باید هوش و حواس خود را جمع کند. این خالصسازی قطعا در سالهای آتی به جایی خواهد رسید که کافی است آقای رئیسی برخلاف نظر آنها عمل نماید که تندروها از روی اسم وی رد میشوند. ذرهای در این موضوع شک نکنید که اگر رئیسی هم مطابق میل آنها عمل و رفتار نکند به راحتی از وی هم عبور خواهند کرد. نگاه کنید امروز چه تعاریفی از آقای رئیسی میشود و همزمان سالهای اول روی کارآمدن احمدینژاد را تصور کنید. خالصترین نیروها تصفیه میشوند، اما کسانی که به هر نحوی در حال نفوذ هستند ناخالصترین افراد هستند. آقای رئیسی اجازه ندهد که انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.ما دلمان برای انقلاب، نظام و مقام معظم رهبری میسوزد. این همه هزینه برای یکدست کردن کشور و در اختیار گرفتن همه قوا شد اما خروجی آن صفر است که این اصلا شایسته نیست.
* تندروها و خالصسازها نیز صحبت از انقلابیگری میکنند، اما در طرف مقابل عقلا، اعتدالیون و میانهروها نیز از انقلابیگری سخن به میان میآورند؛ اساسا تعریف واحدی از این مفهوم وجود دارد یا اینکه هر جریان بر مبنای دیدگاه خود انقلاب و انقلابیگری را تعریف میکند؟
مگر میشود کسی ادعای انقلابیگری داشته باشد، اما وضع معیشت کشور روز به روز سختتر شود؟ این چه انقلابیگری است که نتیجهاش در اشتغال، مسکن، معیشت، آلودگی محیط زیست، خروج از رکود، بیکاری و... این گونه است؟ این انقلابیگری نیست. انقلابیگری یعنی دادن خدمات رفاهی به مردم و ایجاد رضایت در مردم. یادمان نرود که دوازده فروردین1358، 98 درصد مردم موافق نظام بودند. امروز نفوذیهای ضد انقلابی با پوشش انقلابیگری نفوذ کردند و کشور را دچار خسارتهای فراوان کردند. من نمیگویم دولت آقای روحانی بیعیب و اشکال بود. اما ای کاش این حجم از مساعدتهایی که با این دولت میشود حتی نصف در نصفش با دولت آقای روحانی میشد آن وقت خیلی از مشکلات حل بود.
جریان اصولگرا بسیار تاکید داشت که اگر حاکمیت یکدست شود شرایط کشور در حوزههای مختلف بهبود خواهد یافت در حالی که اکنون با گذشت دو سال از عملکرد دولت و ماههای پایانی مجلس میبینیم چیزی بهتر نشده؛ چه تحلیلی از این موضوع دارید؟
آن کسانی که قانون اساسی را نوشته اند متوجه اهمیت تفکیک قوا بودهاند .این چیزی است که در همه دنیا جواب داده است. اگر منتقدین، نقد و نظارت حذف شود فساد و رکود بهوجود میآید. اگر نگاهی به حوزههای مختلف بیندازید میبینید که این تفکر جواب نگرفته است. نه در اشتغال، نه در مسکن، نه در کاهش نرخ تورم، نه خروج از رکود، نه فقرز دایی و.... اگر هر کس به وظیفه قانونی، شرعی و ذاتی خود عمل میکرد ما اکنون در چنین شرایطی قرار نداشتیم.
* دولت آمارهایی به خصوص در حوزه اقتصادی ارائه میدهد که بعضا با واقعیات جامعه همخوان نیست این تناقض از کجا میآید؟
من فکر میکنم این مساله بدین جهت است که آقای رئیسی و مخبر اقتصاددان نیستند و اطلاعی از علم اقتصاد ندارند و از این مهمتر اینکه در دولت برخی نیروهای تندرو هستند. چه بسا که برخی از این آمارها برای خراب کردن آقای رئیسی داده میشود. مثلا به ماجرای الواح هخامنشی که از آمریکا به ایران آورده شد نگاه کنید.. یک رئیسجمهور بزرگترین دستاوردش این بوده که حمل کننده تعدادی از این الواح و سنگ نوشتهها بوده که این مساله را هم به عنوان یک بمب خبری و خبر خوش به ملت آماده کرده بودند. در حالیکه توافق برای بازگشت الواح در دولت آقای روحانی انجام شده بود و در این دولت فقط زحمت بازگرداندن آن به گردن دولت افتاد. به زودی هم این دو سال تمام خواهد شد و پیشبینی من این است که آقای رئیسی با کارنامه انتقادآمیزی در زمینه اقتصادی دولت را تحویل خواهد داد، چرا که به نظر من دیگر برای دور دوم حتی طرفدارانش هم به او رای نخواهند داد.
*تحلیل شما از بررسی برنامه هفتم در مجلس و بعضا اختلافات میان دولت و مجلس چیست و اساسا چرا برنامه هفتم هنوز هم با وجود چند ماه تاخیر هنوز به تایید کمیسیون تلفیق و کلیت مجلس نرسیده است؟
بخش اعظمی از این داستان بیشتر تبلیغاتی است اگر نه چرا دولت 2 سال برنامه را دیر داد؟ خیلی دلشان برای مردم میسوخت چرا زودتر حرکت نکردند؟ لذا اینها انتخاباتی بیش نیست. چرا که مردم به برخی از این نمایندگان میگویند شما نماینده دولتید و اینها در حال بازی کردن یک نمایشنامه هستند و به نظر من این کلیات را که دادن و بگذاریم بقیه را ادامه دهند تا ببینیم در ادامه چه خواهد شد. البته این را هم بگویم اینکه دولت یک لایحه داد و مجلس درست کرد قالب برنامه ندارد. بخشهای مختلف جامعه نیز از بازنشستگان گرفته تا ایثارگران به شدت از این برنامه گلایهمند و ناراحت هستند.
* دولت و مجلس در مقاطع مختلف بسیار از شفافیت عملکردها استقبال میکردند اما زمانی که بحث تصویب این مساله در مجمع تشخیص به میان آمد مشخص شد که شخص رئیسجمهور مخالف این مساله بوده؛ اساسا چرا با وجود اظهارات مختلف در حمایت از شفافیت، اما در عمل دولت و مجلس تناقض با اظهارات اولیه خود عمل کردند؟
اگر قرار بود که شفاف باشند از ابتدای خالصسازی برای مجلس و دولت و اینها وارد این فازها نمیشدند. این عملکردها به خوبی نشان داد که همه صحبتهای قبلی در مورد لزوم شفافیت و... همه فقط شعار بود.
انقلابیگری یعنی دادن خدمات رفاهی به مردم و ایجاد رضایت در مردم. یادمان نرود که دوازده فروردین 1358 98 درصد مردم موافق نظام بودند الان چقدر است؟ امروز نفوذیهای ضد انقلابی با پوشش انقلابیگری نفوذ کردند و کشور را دچار خسارتهای فراوان کردند. من نمیگویم دولت آقای روحانی بیعیب و اشکال بود. اما ای کاش این حجم از مساعدتهایی که با این دولت میشود حتی نصف در نصفش با دولت آقای روحانی میشد آن وقت خیلی از مشکلات حل بود
* با توجه به انتخابات پیشرو در یک رقابت میان جریان خالصساز و طیف معتدل و میانه رو که درصدد است از ورود تندروها به مجلس جلوگیری کند هستیم؛ اساسا چنین رقابتی را چگونه میبینید و فکر میکنید با شرایط فعلی جامعه نتیجه این رقابت چه شود؟
ما به ضرس قاطع اعتقاد داریم که با همه کم لطفیها، بیمهریها، تلخکامیها و مخصوصا با حذف چهرههای بزرگ و تاثیرگذاری مثل مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی و آقای لاریجانی نباید در زمین تندروها بازی کرد. اشتباه برخی گروهها و جناحهای سیاسی این است که قهر کردند. باید تا آخرین رای با جریان خالصساز مبارزه کرد و امیدوارم شورای نگهبان نیز مقداری بازتر عمل کند. لذا هر کسی که تاییدیه گرفت به امید خدا که همفکر اینها نیست باید به او کم کرد تا به مجلس برود و مقابل این جریان بایستد. متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاحطلب اعتقاد دارند که نباید در انتخابات شرکت کرد که کاملا اشتباه است. قهر و فاصله گرفتن از صندوق و انتخابات اشتباه بزرگی است و همان چیزی است که تندروها میخواهند. بنابراین به خاطر حفظ نظام و انقلاب باید مبارزه کرد و ایستاد و با این تلنگرها و کشیدههایی که به ما زده میشود نباید دلمان از انقلاب و نظام بشکند و باید تا اخر بایستیم. بهترین کار نیز شرکت در انتخابات است چون جناح تندرو با حضور حداقلی در انتخابات زنده است و با مشارکت مردم خود به خود تندروها قطعا حذف خواهند شد.
* با وجود عملکردهای انتقادآمیز دولت و بیاعتمادی جامعه اقناع مردم باید چگونه انجام شود که باز هم به حضور در انتخابات ترغیب شوند؟
من معتقدم همین شما رسانهها باید زحمت بکشید و به مردم بگوئید که قهر کردن شما و فاصله گرفتن شما از صندوق چه اثرات و تبعات منفی دارد. رسانهها اکنون نقش حساستری دارند. هرچند میدانم که شرایط خیلی سخت است، رسانهها مستقل به سختی از لحاظ اقتصادی و ممیزیها مواجه است ولی با همه این اوصاف باید در مقابل این جریان تندرو ایستادگی کرد. البته سیستم حاکمیت نیز واقعا باید یک سری تغییرات بنیادین و اساسی انجام دهدکه بتواند مردم را از این فاز خارج کند. این نیاز جامعه است. شاید بگویید توقع بیجایی دارید و حل مشکلات کار این دولت نیست . با همه اینها گرچه بسیار بعید میدانم، اما یک تغییر ولو کوچک از سوی دولت میتواند مردمی که پایبند به این نظام و انقلاب هستند را به پای صندوقهای رای بیاورد. به هر صورت هنوز نگاه جامعه سرد است و این واقعیت کف جامعه است. من امیدوارم که رهنمودهای مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان بالاخره این دولت و عوامل برگزاری انتخابات را بیدار کند و آن چهار محوری که رهبری اعلام کردند اعم از مشارکت، سلامت و... را عملی به مردم نشان دهند و مردم وقتی ببینند که تغییرات ایجاد شد قطعا به پای صندوقهای رای خواهند آمد. مقصر اینکه الان جامعه سرد است و نگاهی به انتخابات ندارد مقصرش عوامل اقتصادی دولت است.
*نقش جریانهای سیاسی را در انتخابات پیشرو چطور میبینید و چه میزان میتوانند گرما بخش انتخابات شوند؟
من فکر میکنم که جریانات سیاسی هنوز به یک پختگی کامل نرسیدند و بعضا در این فتنه تندروها افتادند. آنها میخواهند جامعه سرد و منفعل و مشارکت حداقلی باشد و برخی جریانات سیاسی متاسفانه دانسته یا نادانسته در این دام نیز افتادند و بیرغبتی اینها به جریان تندروی پایداری کمک میکند.
ارسال نظر