«آرمانملی» طرح دوحه برای احیای توافق وین را بررسی میکند
توافق بزرگ؛ خیلی دور، خیلی نزدیک!
میز مذاکرات آینده کجاست؟ این مهمترین سوالی است که این روزها در ارتباط با پرونده هستهای پرسیده میشود. قطر نقش تعیین کنندهای در مذاکرات مخفی و غیرعلنی ایران در اجرای توافق موقت به منظور مدیریت تنش بین ایران و آمریکا داشت.
برخی تحلیلگران معتقدند تا زمانی که میز مذاکرات در وین احیا نشود و اعضای 5+1 که نقشی جدی در حصول توافق 2015 داشتند در آن سوی میز مذاکرات در برابر ایران ننشینند، امیدی به احیای برجام وجود ندارد. البته این یک روی ماجراست و چنین تحلیلهای سطحی به این علت است که خبری از ابعاد مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه رسانهای نشده و تنها اعلام شده در ابتدای مذاکرات در ارتباط با مسائل هستهای رایزنیهایی هم صورت گرفته است.
*شاید مذاکره در جریان است
آنقدر اطلاعرسانی از مذاکرات تهران و واشنگتن در دوحه قطره چکانی به بیرون درز میکند که حتی معلوم نیست این مذاکرات بعد از تبادل زندانیان و انتقال داراییهای ایران از کره به تهران به پایان رسیده است یا نه! چند هفته به تبادل زندانیان مانده بود که رسانهها از مذاکرات طولانی مدت و غیرمستقیم در دوحه خبررسانیکردند. پس اکنون این احتمال وجود دارد که طرفین همچنان در حال مذاکره در سطوح مختلف باشند و یا اینکه اساسا بعد از حصول نتیجه در تبادل زندانیان دیپلماتهای دو طرف دوحه را ترک کرده باشند تا در پایتختهای خود در مورد ادامه مذاکرات و حتی بستههای پیشنهادی به رایزنی بپردازند. تمام این احتمالات به این علت است که هر دو طرف تصمیم گرفتهاند اساس مذاکرههای غیرمستقیم، رسانهای نشود چرا که تجربه نشان داده مخالفان هرگونه توافق در پرونده هستهای در ایران و آمریکا در ارتباط با توافقات دوجانبه و حتی چند جانبه چنان موضع سخت میگیرند که حتی اساسا مذاکره زیر سوال میرود. آن روزها که محمد جواد ظریف هدایت پرونده هستهای را در دست داشت هر از گاهی در رسانهها ظاهر میشد و در مورد ابعادی از مذاکرات اطلاعرسانی میکرد و بلافاصله «نابرجامیان» در ایران و حتی آمریکا در تریبونهای خود اقدام به تخریب مذاکره کنندگان میکردند و اصحاب مذاکرات هستهای را با قلم زیر پا میگذاشتند که آنها حقوق مردم را رعایت نکردهاند و در مذاکرات منافع ملی را در نظر نگرفتهاند و مذاکره کنندگان جزو سازشکاران با دشمنان هستند. از این رو احتمالا طرفین تصمیم به مخفی ماندن متن مذاکره و ابعاد مذاکرات گرفتهاند تا از گزند رسانهها در امان بمانند.
* میز مذاکرات مخفی همچنان در قطر
ایجاد زمینه برای مذاکرات توسط اعراب موضوعی بود که بعد از قهر اروپا مورد پیگیری قرار گرفت و دوحه نقش خوبی در این زمینه بازی کرد. از این رو تهران نیز احتمالا خواستار باقی ماندن میز مذاکرات در دوحه است. قطر نیز اصرار بیشتری از اروپاییها برای باقی ماندن میز مذاکرات در پایتخت خود دارد. پر واضح است که در این زمینه پیشرویهایی هم داشته. همین روز گذشته بود که یک رسانه داخلی در خبری مدعی صدور فرمان مذاکرات مستقیم شد و تاکید کرد که باقری کنی در هفته آینده به قطر میرود تا در مورد پرونده هستهای به مذاکره بپردازد. اگر کمی دقیق به این خبر و تکذیب آن از سوی وزارت خارجه بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که احتمالا خبر حضور مذاکره کنندگان در قطر برای مذاکرات هستهای بر مبنای فرمول قبلی یعنی مذاکرات غیر مستقیم میتواند صحیح باشد و جابهجایی میز مذاکرات از دوحه به کشورهای اروپایی با توجه به حضور برخی نمایندگان کشورهای اروپایی در دوحه و مذاکره با باقریکنی در ماههای گذشته، غیر ممکن است چرا که هرگونه جابهجایی میز مذاکرات میتواند روند توافق را با چالشهای جدیدی روبهرو کند.
*خرد شدن موضوعات مورد اختلاف
اخیر سخنگوی وزارت خارجه قطر اعلام کرده پس از توافق مبادله زندانیان بین ایران و آمریکا، امکان دستیابی به تفاهمات جدید افزایش یافت. به گزارش ایلنا به نقل از روسیاالیوم، ماجدالانصاری خاطرنشان کرد: «توافق شده است که موضوعات اختلاف نظر در پرونده هستهای ایران به پروندههای کوچک تبدیل شود تا مذاکرات در مورد آنها تسهیل شود و وجود یک پلتفرم بشردوستانه در دوحه، مذاکرات و دستیابی به توافق را تسهیل میکند.» وی افزود: «منتظر تحولات مثبت در این زمینه در دوره آتی هستیم.» الانصاری با تاکید بر اینکه کشورش مخالف گسترش تسلیحات هستهای در منطقه است، بر لزوم خلعسلاح و حذف این سلاحها از کشورهای دارنده آن و در راس آنها رژیم صهیونیستی تاکید کرد. در بررسی این خبر میتوان به این سرنخ رسید که اولا میز مذاکرات در قطر باقی خواهد ماند و در ثانی توافقاتی برای آینده مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا صورت گرفته چرا که سخنگوی وزارت خارجه قطر رسما از ابعادی از توافق برای خرد کردن پرونده هستهای ایران به پروندههای کوچکتر خبر داده است. اینکه کم و کیف خرد کردن پرونده هستهای ایران چگونه است مشخص نیست و تنها میتوان حدس زد که طرفین قصد دارند موارد اختلافی را به صورت جداگانه حل و فصل کنند. برای نمونه نوع بازرسیها میتواند یک پرونده باشد. نوع گزارشدهی به آژانس میتواند بحث دیگری باشد، همچنین استفاده از نوع سانتریفیوژها هم میتواند ابعاد دیگری از مذاکرات جداگانه باشد. اکسید کردن اورانیوم 60 درصد و مابهازای آن نیز میتواند اصلیترین پرونده مورد بحث در کارگروههای جداگانه باشد. چرا که تهران عملا در برابر بدعهدیهای آمریکا و ظاهرا در چارچوب برجام سطح غنیسازی خود را به حدود 60 درصد رسانده که دستان بازی در مذاکرات داشته باشد. اکنون تهران این گزینه مهم را در دست دارد و احتمالا در برابر اکسیداسیون هر گرم اورانیوم با خلوص بالای 3 درصد خواستهای منطقی و در چارچوب برجام خواهد داشت. از سوی دیگر البته آمریکاییها نیز خواستار تغییراتی در برجام هستند که تهران به هیچ وجه نمیپذیرد باید دید این مورد هم در خرده پروندههایی که قرار است از پرونده بزرگ هستهای اقتباس شود مورد بحث قرار میگیرد یا نه.
توافق بزرگ خیلی دور خیلی نزدیک
زمانی که خبر میرسد که قرار است پرونده هستهای در پروندههای کوچکتری مورد بحث و بررسی قرار گیرد این گزینه به ذهن متبادر میگردد که قطعا توافق بزرگی که کارشناسان از حصول آن در آینده خبر میدهند در دسترس است. اما واقعیت آن است که باید دید این پروندههای کوچک در تیمهای جداگانه و به صورت همزمان مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت یا اینکه قرار است یک به یک این پروندهها حل و فصل شود. اگر گزینه دوم در نظر طرفین باشد ماهها مذاکره لازم است تا توافق بزرگ حاصل شود. از این رو میتوان گفت اگر چه توافق بزرگ در دسترس است اما مسافت رسیدن تا توافق هنوز آنقدر کم نشده است که توافق بزرگ چشم نوازی کند.
ارسال نظر