«آرمان ملی» حواشی پیرامون جمیله علمالهدی را بررسی میکند؛
کنشگری به اعتبار همسری
زنان سیاستمدار اطلاقی است به بانوانی که در طی سالها و دهههای مختلف در عرصه سیاسی کشور فعالیت کردهاند و از فعالیتهای سیاسی و حزبی گرفته تا حضور در مدارج و مراتب مدیریت دولتی خود را با این نام به جامعه شناساندهاند.
زنانی که جامعه نیز آنها را در زمره سیاستمداران قرار میدهد و در میتینگهای سیاسی، کنگرههای احزاب و... این افراد بهعنوان کنشگر سیاسی حاضر هستند. زنانی که در جایگاه دبیرکلی یک حزب مینشینند و نمایندگی مجلس را عهدهدار میشوند. حتی در دولتی به وزارت میرسند و در دولتهای مختلف معاونتهای مختلف رئیسجمهور را در اختیار میگیرند. لذا این زنان با نام و جایگاه خود شناخته میشوند و به اعتبار قرابت سببی یا نسبی با مردان سیاست به آنها زن سیاستمدار گفته نمیشود.
البته طی سالها و دهههای مختلف کم نبودهاند از این دست زنان سیاستمدار که شهرت و آوازه عملکردیشان معرف آنها بوده است. زنانی چون مرحومه اعظم طالقانی که بهرغم اینکه فرزند آیتا... طالقانی بود؛ اما شهرتش به جهت فعالیتهای سیاسی وی است. یا زهرا شجاعی که سابقه فعالیت سیاسی و معاونت رئیسجمهور در دولت اصلاحات را با ریاست بر مرکز امور مشارکت زنان برعهده داشت.
معصومه ابتکار که از بارزترین نمونه زنان سیاستمدار بهشمار میرود که حضور در میان دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا تا پس از آن سابقه 2 دور معاونت 2 رئیسجمهور در دولتهای اصلاحات و تدبیر و امید در مقامهای ریاست سازمان محیط زیست و معاونت زنان و خانواده بخشی از سوابق فعالیت سیاسی وی به شمار میرود. یا شهیندخت مولاوردی که سابقه دبیرکلی جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، مسئول کمیته حقوقی ائتلاف اسلامی زنان و در نهایت معاونت زنان و خانواده و دستیار امور حقوق شهروندی رئیسجمهور پیشین را در کارنامه دارد. هر چند که هستند بسیاری از زنانی که به سبب فعالیتهای مداوم سیاسی آنها را تحت عنوان زنان سیاستمدار خطاب قرار میدهند.
فائزه هاشمی از این دست زنان سیاستمداری است که سابقه نمایندگی مجلس و ریاست فدراسیون ورزش اسلامی زنان را بر عهده داشته و از اعضای موسس و موثر حزب کارگزاران سازندگی بوده است. اما در این میان برخی زنان نیز وجود دارند که صرفا به جهت قرابت فامیلی خود را در قالب زنان سیاستمدار قرار میدهند. نمونه بارز این گزاره نیز جمیله علمالهدی همسر سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور فعلی است که برخی رسانهها وی را به سبب برخی تحرکات زن سیاستمدار میخوانند. در حالیکه زن سیاستمدار تعریف خاص خود را دارد و هیچکس به سبب اینکه همسر دختر یا مادر یک چهره سیاستمدار است زن سیاستمدار نمیشود.
*زنان روسای جمهور
نگاهی به زنان روسای جمهور پیشین و نوع رویکردها و تحرکاتشان در قامت همسر رئیسجمهور نشان میدهد که اکثر آنها تمایلی به دیده شدن یا فعالیت اجرایی و میدانی نداشتهاند و تنها یک یا نهایتا دو نفر شایق به اظهارنظرات مختلف یا تحرکات دیگر بودهاند. عفت مرعشی، همسر مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی با اینکه از پیش از انقلاب در کنار همسر مبارزات انقلابی میکرد پس از انقلاب آنقدرها به اظهار نظر، مصاحبه یا صحبت در جایگاه همسر رئیسجمهور نپرداخت. زهره صادقی همسر حجتالاسلام سید محمد خاتمی نیز طی دوران ریاست جمهوری همسرش هیچگاه در این امور مداخله نکرد.
اعظم السادات فراحی همسر محمود احمدینژاد اما نخستین همسر رئیسجمهور در ایران بود که نمایندگی رئیس دولت را در «مرکز امور زنان» برعهده گرفت و نامه او به همسر حسنی مبارک، رئیسجمهور مخلوع مصر نام وی را بر سر زبانها انداخت. صاحبه روحانی، همسر حسن روحانی نیز به سنت همسران روسای جمهور پیشین کاری به سیاست نداشت و اساسا وارد این امور نیز نشد. اما به نظر میرسد همسر سیدابراهیم رئیسی یعنی جمیله علمالهدی به اندازه همسران تمام روسای جمهور اهل تحرک سیاسی، مصاحبه و اظهارنظر است و گویی ریاست جمهوری همسرش این فرصت را برای وی فراهم آورده است.
هر چند که تحرکات جمیله علمالهدی که میخواهد خود را نمونه یک زن سیاستمدار معرفی کند صرفا به دولت سیزدهم سید ابراهیم رئیسی خلاصه میشود و علمالهدی این فرصت را یافته تا به کنشگری بپردازد. البته تحرکات جمیله علمالهدی شاید از سفر او به ونزوئلا و مصاحبه وی با تلویزیون این کشور در خصوص تبیین الگوی زن ایرانی بود که با واکنشهای بسیاری همراه بود.
هر چند که این پایان کار نبود و علمالهدی در سفر به نیویورک نیز رئیسی را همراهی کرد تا در آنجا نیز اظهاراتش با واکنشهایی مواجه شود. جایی که علمالهدی در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی اظهار داشت: «مردان در ایران ترجیح میدهند از همسر خود نخواهند که کار کند یا پولی به خانه بیاورد.» همین اظهارنظر باعث شد تا برخی واکنشها بروز کند که در چشمگیرترین واکنش رضا کیانیان هنرمند سینما و تلویزیون در استوری اینستاگرام خود نوشت: «شما از طرف منِ مرد ایرانی صحبت نکن.» لذا تحرکات همسر رئیسجمهور این پرسش را در اذهان ایجاد کرده که اساسا چه کسی این وظیفه را بر عهده جمیله علمالهدی گذاشته تا با تحرکات و اظهارات خود بعضا به حاشیهها دامن بزند؟
*از فضل همسر تو را چه حاصل
بیت شعر معروفی است که معمولا در جامعه در خصوص افرادی که میخواهند خود را به نحوی از انحاء با نام دیگری مطرح کنند گفته میشود که «گیرم پدر تو بود فاضل؛ از فضل پدر تو را چه حاصل» بهنظر میرسد که همسر رئیسجمهور نیز مصداق این بیت شعر است که اظهارات و مصاحبههایش را به اسم همسر رئیسجمهور ایران انجام میدهد. چه اینکه اگر پسوند همسر رئیسجمهور از وی برداشته شود شاید این مصاحبهها یا اظهار نظرها ارزش خود را نیز از دست بدهد.
اما جالب اینجاست که برخی رسانهها همچون همشهری ارگان شهرداری با برجسته کردن وی بهعنوان نمونه زن سیاستمدار طی مغالطهای زنان سیاستمدار برجسته و مشهور را کنار زده تا به خلقا... بقبولاند همسر رئیسجمهور در نمونه یک زن سیاستمدار ایرانی است.
در حالیکه همگان میدانند جمیله علمالهدی تا پیش از ریاست جمهوری رئیسی اساسا چهره شناخته شدهای نبود. اگر فرض را بگیریم که امروز با ریاست جمهوری رئیسی همسر وی بهعنوان زن سیاستمدار شناخته شده؛ آیا دیروز هم که رئیسی در جایگاه ریاست دستگاه قضا حضور داشت همسرش را بهعنوان نمونه زن حقوقدان معرفی میکردند؟ قدر مسلم نیز همسر رئیسجمهور بودن رزومه سیاسی محسوب نمیشود.
ارسال نظر