طرحها و میانجیها برای احیای برجام
تلاشها در ارتباط با حل و فصل مسائل موجود و جامعه بینالمللی برای دستیابی به یک توافق در نفس خود زیبنده و بایسته بسیاری از نگرشهای مثبت است اما اینکه با عنایت به موضعگیری ایران و خواست کنشگران اصلی نظام بینالملل منطبق باشد بحث اساسی را در برمیگیرد.
به این معنا که هیچ فرد و یا گروه یا جامعهای نیست که از مذاکره برای دسترسی به یک توافق بر مبنای پارادایم هزینههای کمتر و منافع بیشتر، منابع کمتر و منافع فزونتر استقبال نکند و یا کوشش کشورهای دیگر برای حل و فصل مسائل بینالمللی به نفع صلح جهانی و امنیت منطقهای و بینالمللی را امر مثبت نداند اما این امر بدیهی در پرتو یک معنای دیگر میتواند تا حدود زیادی تعریفپذیر شود و آن این است که چه راهکارهای عملی برای ایجاد این توافق هست که در چارچوب عمل متقابل قرار گیرد. به این معنا به نظر میرسد این کوششها که حدود 20 سال است که ادامه پیدا کرده نتوانسته راه به جایی ببرد.
ایران با یک گفتمان انقلابی وارد عمل شده اگر دولتهایی مانند دولت محمدخاتمی آمدند که به تنشزدایی اشاره میکردند و یا اینکه گفتوگوی تمدنها را مطرح کرده اما در عمل به خاطر اینکه چیرگی یک گفتمان انقلابی برساخته نگرشهایی در ایران که انقلاب اسلامی در ایران را در بهمن 57 در مسیر مبارزه با استکبار جهانی تعریف پذیر میداند، شدنی نبوده است.
اکنون یک دولت یکدست شده به مثابه همسطحی جامعه حاکمیتی در کشور وجود دارد ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از عناصر گفتمان انقلابی دارای سابقه دیرینه قضایی امروز سکاندار دولت سیزدهم است لذا این گفتمان انقلابی با وجود آنچه درباره وی گفته میشود این توانایی را دارد که اقداماتی را انجام دهد که اگر هر یک از دولتهای دیگر انجام میدادند آنها را سازشکار میخواندند اگر دولت حسن روحانی و حتی احمدینژاد با دولت ریاض تبادل سفیر و حل و فصل مسائل را داشت کمتر تردید وجود دارد که آن گونه که از ابراهیم رئیسی تمجید شد از آنها تمجید میشد چرا که به طور مثال عربستان مواضع قبلی خود را دارد و حتی مواضع جدید را نسبت به تلآویو اتخاذ کرده است که درست رو در روی موضع این گفتمان قرار میگیرد. پس این زمینه مناسب، کشورهای اروپایی و منطقه را که خواهان نوعی ایجاد ثبات منطقهای برای تحرکات آینده خود هستند، نسبت به مساله امیدوار میکند اما نکته دیگر این است که آیا این گفتمان در وهله نخست حاضر است از معیارها خود بگذرد و اگر اینگونه است، چه تفسیر و توجیهی برای کنار گذاشتن مواضع قبلی خود که در تاریخ ثبت شده، دارند. کنش گفتمانی به زبان ساده زمانی که توسط فوکو به کار گرفته میشود معنایش آن است که یک پدیده خلق میشود و همان آفرینش و تولدش نتایج خود را به دنبال دارد اینکه دولتی با گفتمان انقلابی با ریاست شخصیتی مانند ابراهیم رئیسی با سوابق گفتاری و نوشتاری و رفتاری در صحنه سیاست چند دهه اخیر به همراه حامیان آن به انجام رساندهاند در صورت هرگونه عقب نشینی از مواضع قبلی دچار ترکهای شدید گفتمانی و تزلزل حتی در حامیان سنتی خود خواهد شد همان طور که در دو سه دهه اخیر ریزشها در آنها فراوان بوده است و همچنین ریزشهای در جناح مقابل به دلایل دیگر اما این معنا موجب میشود طرف مقابل در صحنه سیاست داخلی از این موضوع استفاده کند لذا به نظر میرسد اینگونه میانجیگریها و حتی بیانیهها مانند بیانیه گروه نم و یا میانجیگری که قبلا هم بوده است و به برجام منجر شد اما در نهایت همان برجام هم به ثمر ننشست. لذا با این پیش زمینه امید چندانی به میانجیگری نمیتوان داشت.
*کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر