ایران خواهان مذاکره؛ اروپا فاقد اراده
ایران از مدتها پیش و حتی از زمانی که رئیس جمهور مستقر در جای خود قرار گرفت و دولت جدید را تشکیل داد گفت که معیشت مردم را به برجام گره نمیزنیم. یعنی خیلی اجازه نمیدهیم که مسائل برجامی روی مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی کشور تاثیرگذار باشد.
این اصلی بود که بارها و بارها از سوی مسئولان تاکید شد؛ اما به نظر میرسد که مسائل اقتصادی و تحریمهای همه جانبهای که علیه ایران صورت گرفته چه در ارتباط با فروش نفت و چه منابع ارزی بلوکه شده و چه اینکه روابط بانکی و بینالمللی کشورمان در ارتباط با سوییفت و دلار قطع است همه نشان میدهد که ایران هیچگاه نخواسته که میز مذاکره را ترک کند و به انجام مذاکرات جدیدی امیدوار بوده است.
حال این مذاکرات نیز پشت پرده در دوحه با میانجیگری قطر و عمان برگزار شده است. البته یکسری نشانههایی از اینکه احتمال دارد دیپلماسی مجددا به جریان بیفتد مساله آزادی زندانیان دوتابعیتی بود. هر چند که این احتمال نیز وجود داشت که این مساله برای ایران از درجه اهمیت کمتری برخوردار باشد همانطور که دیدیم در تبادل زندانیان چند تن از آنها در زمان آزادی خواهان ماندن در َآمریکا و عدم بازگشت به ایران شدند. به هر جهت اصل قضیه این بود که باب مذاکرات باز شده و به نحوی یخهای بسته شده آب شود و طرفین بتوانند مذاکرات را در ارتباط با مسائل هستهای و تحریمها و... ادامه دهند. لذا در این مذاکراتی که انجام شده و اعلامهایی که از سوی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه صورت گرفته رسما اعلام شده که ما در میز مذاکره حاضر هستیم و ایران آمادگی دارد که مسائل مختلف را مورد مذاکره قرار دهد. حال چه این مسائل پیرامون برجام قبلی باشد و چه در خصوص مسائل فرابرجامی تا به هر جهتی مذاکرات را پیش ببرند.
این رویکرد نشان میدهد که ایران خواهان مذاکره است تا مساله به سرانجامی برسد و تحریمها حتیالمقدور رفع شود و ایران به سیستم بانکی بینالمللی دسترسی داشته باشد و بتواند با ظرافت و راحتی خریدهای خارجی خود را انجام دهد. این اعلام آمادگی نشان میداد که ایران در روابط خارجی خود خواه ناخواه با یکسری محذوراتی در روابط اقتصادی خارجی خود مواجه است. لذا ضرورت ایجاب میکند که به این مساله جدا پرداخته شود. از طرفی آنچه مسلم به نظر میرسد غرب تابعه سیاستهای کلی آمریکاست و 3 کشور اروپایی سالهاست که خودشان نتوانستند مستقلا با ایران سیاستی را پیش بگیرند. نمونه واضح این مساله ساز و کار اینستکس است که قرار بود اروپاییها از ایران یک میلیون بشکه نفت بخرند و یک روزنه تجاری آزاد میان ایران و اروپا باز بگذارند اما این ساز و کار نیز کارگر نیفتاد و آمریکاییها با این قضیه همراهی نکردند.
الان هم اروپاییها در موضع مستقلی قرار ندارند که بخواهند تصمیم مستقلی بگیرند. سرنخها نیز در دستان آمریکاییهاست که آنها نیز پالسهای مثبتی را تاکنون نشان دادهاند که از جمله آنها میتوان به مذاکرات برای آزادی زندانیان اشاره کرد و بعضا فروش نفت ایران که ایران توانسته مقداری نفت بفروشد. ایران بیشتر منتظر است که پیچ و مهره تحریمها شل شود مثل نفت که خصوصا بتواند در ارتباط با دلار و ارزهای دیگر تعاملات بینالمللی خود را افزایش دهد. اگر این اتفاق بیفتد شاید توافق نانوشتهای هم میان دو طرف صورت پذیرد.
*تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر