| کد مطلب: ۱۰۶۷۵۹۴
لینک کوتاه کپی شد

دکتر مصطفی اقلیما در گفت وگو با «آرمان ملی»:

مردم از مسئولان حرف نمی‌خواهند/فشارهای اقتصادی مشکلات روانی جامعه را افزایش می‌دهد

نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد نباید در گذشته متوقف بمانیم نسبت به آینده هشدار می‌دهم در همه کشورهای جهان فقر و بیکاری مردم را به خیابان می‌کشاند

مردم از مسئولان حرف نمی‌خواهند/فشارهای اقتصادی مشکلات روانی جامعه را افزایش می‌دهد

آرمان ملی-احسان انصاری: چرا میزان امید به آینده در جامعه کاهش پیدا کرده است؟چرا میزان مهاجرت از کشور افزایش پیدا کرده است؟مردم ایران آینده را چگونه می‌بینند؟«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما، جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده است. اقلیما در این زمینه معتقد است:«عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است.

از سوی دیگر فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می‌کند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکل‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد.مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*تصور مردم ایران نسبت به آینده به چه میزان امیدوار کننده ؟مردم ایران به چه میزان نسبت به تغییر وضعیت موجود و بهبود آن امیدوار هستند؟

مردم ایران با مشکلات زیادی در زندگی خود مواجه هستند. با این وجود همواره نسبت به آینده امیدوار هستند و معتقدند که شاید فردا مدیری روی کار بیاید که در وضعیت زندگی مردم تغییر جدی ایجاد کند. این در حالی است که این فردا هنوز نیامده است.حضرت امام(ره) خطاب به مسئولان فرمودند:«اگر برای مردم کار نکنید مردم شما را کنار خواهند زد».مردم با جمهوری اسلامی هیچ مشکلی ندارند و بلکه با برخی مدیران کار دارند. در نتیجه هنگامی که از یک مدیر انتقاد می کنند به معنای انتقاد از حکومت نیست. مردم دنبال رفاه و آرامش هستند و تا زمانی که رفاه و آرامش آنها تأمین نشده باشد احتمال اعتراض آنها به شکل‌های مختلف وجود خواهد داشت.اگر مسئولان به جای اینکه نزدیکان خود را روی کار بیاورند از افراد شایسته ‌تر در مسند کار استفاده می کردند و مدیران خود را ملزم به پاسخگویی به مردم می کردند هیچ گاه این اتفاقات در کشور رخ نمی داد.مردم از مسئولان حرف نمی خواهند وبلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت می‌کنند.

*آیا مردم احساس می کنند برخی مسئولان مطالبات آنها را نمایندگی نمی‌کنند و یا اینکه در پازل قدرت نماینده ندارند؟

بدون شک ما با این وضعیت مواجه شده‌ایم. مردم در انتخابات مجلس و یا ریاست جمهوری افرادی را انتخاب می‌کنند که پس از انتخاب شدن راه دیگری را در پیش می‌گیرند و مطالبات آنها را نمایندگی نمی‌کند. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی می‌شود.براساس تحقیقات تنها10 تا15 درصد از مردم جوامع مختلف به واقع دارای مشکلات روانی هستند و بقیه به دلیل مشکلات زندگی دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند.نکته دیگر اینکه نباید همه مشکلات کشور را سیاسی کرد ویا رنگ وبوی سیاسی به آن داد.

*آیا فشارهای زندگی جامعه را عصبی کرده است؟

عدم امنیت شغلی و پاسخگو نبودن مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی عصبی شدن جامعه است.بنده در این زمینه یک مثال می زنم. هنگامی که یک فرد از فرد دیگری طلبکار است و وی نیز پول را نمی پردازد فرد طلبکار به دادگاه مراجعه می کند تا پول خود را از طریق قانونی پس بگیرد. با این وجود این پروسه چندین ماه طول می کشد و فرد به دلیل عدم پاسخگویی عصبی و ناراحت می شود.از سوی دیگر فشارهای روانی زیادی روی شهروندان است که به آنها پاسخ مناسب داده نشده و همچنان لاینحل مانده و فرد آن را با خود حمل می کند.اگر امروز فردی در خیابان به شما زور بگوید و حق شما را ضایع کند شما نمی توانید به راحتی حق خود را بگیرید.انسان ها با پول کم هم می توانند خوشبخت زندگی کنند.این در حالی است که بسیاری از مردم برای به دست آوردن همین پول کم هم دچار مشکلات زیادی هستند هنگامی که فرد هنوز نمی داند آیا فردا نیز به کار خود ادامه خواهد داد و یا اینکه وی را کنار خواهند گذاشت دچار مشکلات روانی شدید خواهد شد.اغلب دعواها ونزاع هایی که بین کارمندان در محل کار صورت می گیرد ریشه در محیط منزل دارد که زن و شوهر بر سر مسائل مختلف زندگی با همدیگر اختلاف دارند.مغز انسان ظرفیت محدودی برای تحمل مشکلات و فشارهای روانی دارد و از یک میزان معین که عبور کرد به شکل های مختلف واکنش نشان می دهد.مشکلات مردم در کوچه و خیابان با همدیگر نیست و بلکه مشکل فرد با خود فرد است که در محیط منزل ایجاد شده است.

اقیلما: وضعیت زندگی مردم در شهرستان ها به مراتب از تهران نامساعدتر است.نکته دیگر اینکه مردم شهرستان ها به دلیل اینکه احساس می کنند صدای آنها به گوش مسئولان نمی رسد بیشتر اعتراض می کنند. این در حالی است که در برخی از کشورها و از جمله انگلستان پارک هایی را در نظر گرفته اند که مردم در آن پارک ها بدون هیچ محدودیتی از مسئولان شهر و کشور انتقاد می کنند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان می رسانند

*در چنین شرایطی طبقه پایین جامعه با شرایط سخت تری مواجه خواهد شد. میزان تحمل این طبقه به چه مسائلی بستگی دارد؟

طبقه متوسط جامعه دارای حساب گری و منافع خاص خود است و بی گدار به آب نمی زند.طبقه متوسط با توجه به شرایط جامعه تلاش می کند دغدغه‌های خود را مرتفع کند و از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به طبقه پائین برخوردار است. این در حالی است که طبقه پایین به دلیل مشکلات زیاد و غیر قابل حل راهی به جز نشان دادن اعتراض خود پیدا نمی کند. این در حالی است که طبقه پایین جامعه دچار مشکلات معیشتی بسیاری است.با این وجود اگر مسئولان به مشکلات مردم رسیدگی نکنند در آینده طبقه متوسط و مرفه جامعه نیز به این طبقه اضافه خواهد شد و این اعتراض ها از دل همین طبقات لیدر پیدا می کند.دلیل این مسأله نیز این است که طبقه متوسط و بالای جامعه دارای پول و قدرت است.

*این وضعیت درباره شهرستان‌ها نسبت به تهران نیز وجود دارد؟

وضعیت زندگی مردم در شهرستان‌ها به مراتب از تهران نامساعدتر است.نکته دیگر اینکه مردم شهرستان‌ها به دلیل اینکه احساس می‌کنند صدای آنها به گوش مسئولان نمی رسد بیشتر اعتراض می کنند. این در حالی است که در برخی از کشورها و از جمله انگلستان پارک‌هایی را در نظر گرفته اند که مردم در آن پارک ها بدون هیچ محدودیتی از مسئولان شهر و کشور انتقاد می کنند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان می رسانند. در جریان انقلاب اسلامی به دلیل اینکه رهبران انقلاب در شهرهای قم و تهران بودند تظاهرات خیابانی از تهران آغاز و سپس در شهرستان های مختلف ادامه پیدا کرد.

*برخی تلاش می کنند مشکلات و چالش های کنونی را به عوامل بیرونی نسبت بدهند. این تئوری به چه میزان در شرایط کنونی صادق است؟

ریشه مشکلات داخلی بوده و مسائل ناچیزی وجود دارد که به عامل بیرونی ارتباط داشته باشد.برخی از مسئولان ریشه اصلی نابسامانی‌های اقتصادی اخیر را به خارج از کشور مرتبط می دانند. این دیدگاه به منزله این است که مسئولان در داخل کشور هیچ کاره اند و بلکه برخی در بیرون از مرزها برای کشور تصمیم گیری می کنند. این دیدگاه به صورت کلی اشتباه است. هنگامی که یک مدیرکل و یا یک کارمند وظیفه خود را به درستی انجام نمی دهد و نسبت به عملکرد خود نیز به هیچ کس پاسخگو نیست چه ارتباطی به دیگران دارد. همه این مسائل سبب بی اعتمادی مردم نسبت به مسئولان می شود. هنگامی که فرزندان یک خانواده با مشکلات و نارسایی های زیادی مواجه شوند نسبت به چه کسی بی اعتماد می شوند؟ بدون شک نسبت به پدر و مادر خود بی اعتماد می شوند که چرا برای حل این مشکلات چاره مناسبی پیدا نمی کنند. برخی اتفاقات در کشور اصلأ سیاسی نیست و رهبران جامعه نیز توصیه نکرده و بلکه با آن مخالف هم هستند.مدیران ارشد جمهوری اسلامی همگی به احترام به مردم و رعایت حقوق آنها توصیه می کنند. آیا مدیران به این توصیه ها عمل می کنند؟بدون شک عمل نمی کنند. در نتیجه نباید رهبران جامعه را مورد خطاب قرار داد و بلکه باید آن مدیر را بازخواست کرد.جمهوری اسلامی هم یک حکومت است شبیه بسیاری از حکومت های جهان که دارای ساختارها و کارکردهای خاص خود است. ما باید مدیران را مجبور به پاسخ گویی نسبت به مطالبات مردم کنیم.نباید در دیروز متوقف شد و بلکه باید به فکر آینده بود.با این وجود اگر مسئولان کشور مشکلات مردم را حل نکنند من شرایطی را در آینده می بینم که اعتراضات مردم نسبت به وضعیت کنونی افزایش خواهد داشت. در نتیجه مسئولان باید از همین امروز به فکر باشند و تلاش خود را دوچندان کنند تا به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهند.

 

 

 

.

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار