ماجرای فرشهای گم شده سعدآباد به کجا رسید؟
ساختمان حافظیه که در فاصله سالهای ۷۴ تا ۷۶ به بهرهبرداری رسیده، در ضلع جنوبی مجموعه فرهنگی و تاریخی کاخ سعدآباد قرار دارد و محل برگزاری جلسات ریاست جمهوری و پذیرایی و ملاقات سران سیاسی و شخصیتهای دیپلماتیک کشورهای خارجی است. همچنین اشیاء و اموال نفیس و گرانبهایی در آن نگهداری میشود.
چندی پیش منبعی آگاه به خبرگزاری فارس خبر داد که تعداد زیادی قطعه فرش از کاخ سعدآباد گم شده است و این مفقودی در زمان دولت سابق و در منطقهای کاخ سعدآباد که در اختیار دولت دوازدهم بوده است اتفاق افتاده است. بعد از انتشار این خبر موج بزرگی از تاییدها و تکذیبها به راه افتاد و در نهایت گفته شد که افرادی به عنوان مظنون بازداشت و دادگاهی شدهاند.
در این گزارش ضمن مرور آنچه در ماجرای گم شدن فرشهای ساختمان حافظیه کاخ سعدآباد اتفاق افتاد، این سوال را مطرح میکنیم که بعد از گذشت حدود 4ماه از انتشار خبر این واقعه، سرنوشت مظنونین و فرشهای گم شده چه شده است؟
اصل خبر چه بود؟
فارس 31 اردیبهشت 1402 نوشت: با روی کار آمدن دولت سیزدهم گزارشی با عنوان «خروج غیر قانونی اموالی نظیر 48 تخته فرش دستباف نفیس و گرانقیمت از ساختمان حافظیه سعد آباد»طی بازه سال های 1392 الی 1395 ارجاع شد.کارشناسان این حوزه با بررسی تنها ده تخته از فرش های خارج شده و بر اساس قدمت تاریخی آن، نوع طراحی، مکتب هنری و خصوصیات فیزیکی ارزش نسبی آن ها را مبلغی معادل 127 میلیارد تومان اعلام کردند.
یکی از شاهدین که در همان دوران در ساختمان حافظیه مسئولیت داشته است در این خصوص به خبرنگار فارس میگوید: «سال 1395 فرشها را با یک دستگاه وانت مزدا بردند منزل...»
در متن خبر اولیه و همچنین به عنوان خبری تکمیلی در ادامه توسط رسانهها اعلام شد که برخی نزدیکان یکی از مقامات ارشد دولت سابق در میان مظنونین است و این پرونده تحت عنوان «اختلاس، خیانت در امانت، سرقت و تصرف غیرقانونی در اموال دولتی» بر اساس قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری در یکی از شعب ویژه قضایی در حال رسیدگی است. موضوعی که تا قبل از این رسانهای نشده بود.
از سوی دیگر، واکنش علی بهادری جهرمی ـ سخنگوی دولت سیزدهم ـ در حاشیه جلسه هیأت دولت در روز چهارشنبه سوم خردادماه به فرشهای ناپدیدشده ساختمان حافظیه سعدآباد اینگونه بود که «این موضوع قدیمی بوده است. این دولت، چون فسادها را پیگیری میکند، یکی یکی هر کدام از فسادهایی را که روی زمین مانده و پیگیری نشده دنبال میکند، خودش متهم میشود. از رسانهها خواهش میکنم روشن باشند که چه کسی شاکی و چه کسی متهم است؟ دولت شاکی است و تخلفاتی را که چه در گذشته و چه در دوره حاضر رخ دهد باید پیگیری کرد.»
بعد از آن هم محمد دهقان معاون حقوقی رئیس جمهوری تعداد متهمان پرونده مفقود شدن فرشهای مجموعه سعدآباد را ۹ نفر عنوان کرد و به تشکیل پرونده قضایی در این باره اشاره کرد و گفت: یکی از اعضای ارشد دولت قبل و فرزند وی از متهمان اصلی مفقود شدن فرشهای سعدآباد هستند.
دهقان همچنین گفت:«ما تمایلی به اظهار نظر درمورد پروندههای حقوقی قضایی قبل از صدور رای نداریم اما باتوجه به این که موضوع افشا شده، طبیعتا مردم منتظر شنیدن اخبار دقیق درباره این اتفاق هستند.»
دولت دوازدهم: به ما ربطی ندارد
علیاصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دولت قبل، که گزارشهای برخی رسانهها خروج این فرشها را همزمان به دوره ریاست او بر میراث فرهنگی نسبت دادهاند، نیز در پاسخ به این پرسش که «آیا فرشهای مفقودشده از ساختمان حافظیه به دلیل ارزش تاریخی که داشتند جزء اموال تحت نظر میراث فرهنگی بودند؟» به رسانهها گفته است: «نه. اینطور نیست که این فرشها تاریخی بوده باشند. آنچه در اختیار میراث بوده خیالتان راحت باشد که سرجایش است. پروتکلهای بسیار سختی هم در مورد این اموال اعمال میشود. من در جریان این مطلبی که مطرح شده نیستم، اما میدانم به موزههای سعدآباد ارتباطی نداشته است. اگر این فرشها تاریخی بود، در اختیار میراث بود و در موزههای ما قرار داشت. اموال ما سر جایش است. امکان ندارد که این فرشها اثر تاریخی بوده باشند و در اختیار نهاد قرار گرفته باشند. هر آنچه تاریخی بوده و اموال میراث فرهنگی بوده سر جایش است. آنچه در موزههای سعدآباد بوده سرجایش است. نمیدانم این فرشها اصلا چه بوده و به ما هم ربطی نداشته است.»
مفقودی در سالهای 92تا 95
ساختمان حافظیه که در فاصله سالهای ۷۴ تا ۷۶ به بهرهبرداری رسیده، در ضلع جنوبی مجموعه فرهنگی و تاریخی کاخ سعدآباد قرار دارد و محل برگزاری جلسات ریاست جمهوری و پذیرایی و ملاقات سران سیاسی و شخصیتهای دیپلماتیک کشورهای خارجی است. همچنین اشیاء و اموال نفیس و گرانبهایی در آن نگهداری میشود.
یکی از اولین واکنشهای وزارت میراث فرهنگی درباره این خبر این بود که در زمان استقرار دولت دوازدهم در ساختمان حافظیه، مسئولیت حراست این ساختمان با نهاد ریاست جمهوری بوده است و وزارت میراث فرهنگی در این زمینه نقشی نداشته است.
در جریان صورتبرداری دورهای از اموال ساختمان که ورود و خروج آنها تابع مقررات و مجوزهای خاص است، مشخص شده دو تخته قالیچه ابریشمی کم حجم مفقود شده و مشخصات ۴۸ طاقه فرش نفیس هم که تصاویرشان در سال ۹۱ در کتابچه کلکسیون بزرگ فرش جهان ثبت شده، با لیست اموال مطابقت ندارد. همچنین در جریان تحقیقات معلوم شد فرشها در بازه زمانی سه ساله ۹۲ تا ۹۵ از حافظیه خارج شدهاند.
موزه فرش: دو تخته فرش پیش ماست
اولین واکنش دولت به خبر مفقودی فرشها، 11 روز بعد از خبر فارس اتفاق افتاد و واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور این خبر را مخدوش و مغشوش، با اتکا به شنیدهها و خبرسازیهایی را با هدف متهم کردن دولت قبل و همچنین فعالیتی انتخاباتی توصیف کرد. واعظی همچنین گفت: پرونده فرشها در حال پیگیری بود. حتی برخی اخبار حکایت از آن داشت که به مرحله صدور رای نیز رسیده است.
در همان روز موزه فرش نیز توضیحاتی درباره این ماجرا ارائه داد. درحالی که مهران صحرایی که به تازگی سرپرست موزه فرش شده است در اظهاراتی، انتقال فرشهای ناپدیدشدۀ بخش ساختمان حافظیه سعدآباد را به موزه فرش رد کرده و گفته بود: «در این سالها هیچ فرشی آن هم در این تعداد (۴۸ تخته فرش) به موزه فرش داده نشده است.»، روابط عمومی موزه فرش گفت: « در تاریخ ۲۹ اردیبهشتماه سال ۱۳۸۷ دو تخته قالی از کاخ بوستان (نهاد ریاست جمهوری) به شماره اموالی ۵۱ – طبقه ۸ بافت مشهد و شماره اموالی ۷۷ – طبقه ۸ بافت بیرجند، هر دو با طرح شیخ صفیالدین (لچک ترنج) به موزه فرش ایران به طور امانی منتقل شد.این فرشها در تاریخ ۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۵ به طور قطعی تحویل موزه شد و اکنون در این موزه قرار دارند.» اما سرنوشت باقی تختههای فرش چه شده است؟
چه نفیس و غیر نفیس، باید پیدا شود
سید عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، در اولین روزهای خرداد، نخستین واکنش خود را به این خبر اظهار کرد و گفت: « در جریان باشید غیر از این اتفاق که به دورههای مختلف مربوط است، خود آن مجموعه (سعدآباد) به طور کامل در اختیار میراث فرهنگی نیست، یعنی بخشی از کاخ سعدآباد در اختیار دستگاههای دیگر است که وظایف قانونیشان را انجام میدهند. درباره فرشهای سعدآباد یک پروندهای مربوط به سالهای ۹۵ - ۹۴ است و با اینکه مربوط به این دوره نبوده، اما دستور بررسی آن را دادهام. حراست بعد از صحبت با نهادهای مختلف، گزارش مقدماتی ارائه کرد که هنوز قابل استناد نیست. من خواستم که اطلاعات آن را استخراج کنند، حتما باید اطلاعات به نظر مردم برسد تا مسأله روشن شود، هم اصل قصه و هم کیفیت و چگونگی آن.»
ضرغامی بعدها که در ارزشمند بودن فرشهای مفقودی توسط عدهای تشکیک وارد شد به رسانهها گفت: «پرونده مفقود شدن فرشهای ساختمان حافظیه در سعدآباد به وزارت میراثفرهنگی ارتباطی ندارد، اما موضوع اموال عمومی است، فرش و غیرفرش، نفیس و غیر نفیس ندارد، بیتالمال یک ریال هم اهمیت دارد باید پیدا شود و حفظ شد. به خاطر علاقه خودم از حراست وزارت میراثفرهنگی خواستم موضوع را تا انتها و دقیق پیگیری و گزارش کند که نتیجه این پرونده چه میشود و این فرشها کجاست و دست کیست.
فرشها همچنان مفقود هستند
ادامه این ماجرا تایید اعضای دولت سیزدهم و تکذیب اعضای دولت سابق درباره دست داشتن نزدیکان رئیسجهور در ماجرای فرشهای گم شده بود. به گفته مسئولان حتی قبل از انتشار عمومی این خبر، اتهام متهمین در دست بررسی بوده، اما حالا که چهارماه هم از انتشار خبر و انتظار افکار عمومی برای محاکمه عاملین و پیدا شدن فرشهای گم شده گذشته، گویی ماجرا به دست فراموشی سپرده شده است.
آیا لازم است بار دیگر خبری جدید از فرشهای گمشده ساختمان حافظیه رسانهای شود تا واکنش مسئولین را به دنبال داشته باشد؟ تکلیف بخشی از تاریخ این کشور علیرغم اهمیت مالی ماجرا، که مفقود شده و حتی مشخص نیست هنوز داخل کشور هست یا نه، چه خواهد شد؟
ارسال نظر