| کد مطلب: ۱۰۶۶۹۷۳
لینک کوتاه کپی شد

گره‌ها بدون مذاکره باز نمی‌شود

آرمان ملی : کسانی که سال‌ها پیش به دولت و تیم مذاکره کننده وقت، هجمه می‌کردند و اساس مذاکره را زیر سوال می‌بردند؛ اما امروز مدافع سیاست مذاکره و گفت‌وگو در نظام بین‌الملل شده‌اند.

گره‌ها بدون مذاکره باز نمی‌شود

خودشان از قبل هم می‌دانستند که گره‌ها بدون مذاکره با ایجاد کنندگان گره باز نمی‌شود. یک گره‌هایی در مسائل ایران وجود دارد که مهم‌ترین آن تحریم‌هاست. از تحریم‌ها مهم‌تر سیاست خارجی ایران است که در منطقه و نظام بین‌الملل با تنش‌هایی روبرو است و معمولا اسرائیلی‌ها به این تنش‌ها دامن می‌زنند. آنها سعی کردند که در طی دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد یک اجماع وسیع امنیتی علیه ایران بوجود آورند. برای اینکه آقای احمدی‌نژاد بحث هولوکاست را مطرح کرد و از این طرف در دوره بوش بحث فعالیت‌های هسته‌ای مخفیانه ایران مطرح شده بود و اسرائیلی‌ها اینها را با یک سلسله مسائل دیگری که در دنیا اتفاق افتاد به  هم گره زدند و شروع کردند با 6 قطعنامه تحریمی که در همان زمان صادر شد و سخت‌ترینش هم قطعنامه 1929 بود. این فرایند می‌خواست ادامه پبدا کند که در دوران آقای روحانی مذاکره نه برای مذاکره که بگویند ما مذاکره می‌کنیم و آماده‌ایم بلکه برای حل مشکل صورت گرفت. آقای ظریف متوجه بود که برای اینکه بتواند مسائل ایران را در منطقه حل کند یک سبدی از مسائل ایران دارد. در راس این مسائل تنظیم روابط خارجی و تصحیح سیاست خارجی ایران است منتها ماموریتی که به وی واگذار کرده بودند این بود که تحریم‌ها را بردارد. به همین خاطر آقای ظریف با مسائل هسته‌ای شروع کرد  و معتقد هم بود که اسرائیل با مساله هسته‌ای در این دولت بهتر می‌تواند اجماع امنیتی را ادامه دهد. چون فرایندهای دیگر شکست خورده بود. در نظر اسرائیلی‌ها دیگر بحث هلوکاست و حقوق بشر وجود نداشت. لذا تنها چیزی که دست اسرائیل باقی مانده بود مساله اجماع امنیت در مساله هسته‌ای بود و اتفاقا به نتیجه نرسیدند. چون ایران متوجه بود که بایستی مانع از این اجماع امنیتی شود و آقای ظریف این را می‌دانست. فلذا سعی کرد که شکست مذاکره یا عدم دستیابی به نتیجه را متوجه 1+5 کند.  این بود که 1+5 در یک بن‌بستی گرفتار شد و ناچار بود که به یک نتیجه‌ای دست پیدا کند.  چون فضا توسط مذاکره کنندگان ایرانی به گونه‌ای شد که ایران شرایط و آمادگی دارد اما طرف مقابل آمادگی ندارد. این بود که به رغم  همه دست‌اندازی‌هایی که آمریکا بوجود آورد ناچار شدند که فرایند مذاکره به منظور حصول نتیجه را ادامه دهند. از طرفی از سوی فرانسوی‌ها آقای فابیوس آمد  و مشکلاتی را ایجاد کردند که آن هم به نتیجه نرسید. بعد آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه که حتی موقع عکس برای توافق هم حاضر نشده بود که نشان دهنده نوع واکنش منفی روس‌ها بود. اما در نهایت نه ‌تنها برجام نوشته شد و خانم موگرینی و آقای ظریف اعلام کردند که به نتیجه رسیده بلکه ایران یک زیرکی دیگر هم انجام داد و آن زیرکی این بود که این نتیجه را قطعنامه شورای امنیت نیز کرد. یعنی دست‌های اسرائیل بسته شد و پرونده ایران به عنوان یک پرونده امنیتی بسته شد. حال مخالفان برجام فکر می‌کردند که با قرار گرفتن در  کنار چین  و روسیه یا روبوسی کردن با سران سعودی و ترکیه و برخی دیگر از کشورهای همسایه مسائل ایران در دنیا حل می‌شود. در حالی که اتفاقا فرصت فراوان برای اسرائیلی‌ها به وجود آوردند که همچنان فرایند اجماع امنیتی ضد ایران را ادامه دهند. نشانه‌های موفقیت این اجماع را می‌توان در واکنش روسیه بعد از توافق با ایران دید که جزایر و حاکمیت ایران را زیر سوال می‌برد. یا نتیجه آن را در واکنش چینی‌ها در مذاکره با شورای همکاری خلیج فارس و رفت و آمد با کشورهای عربی دید که نشان می‌دهد قرارداد 25 ساله چیزی بیش از یک شعار نیست. بدتر از آن باید آمریکایی‌ها آزاد می‌گذاشتند که  داد و ستد ایران به لحاظ مالی و خریداری تجاری در مسائلی مانند غذا و دارو و لوازم یدکی هواپیما آزاد باشد که تا پایان دولت آقای روحانی اینگونه بود. اما الان وضعیت به گونه‌ای شده که بایستی از طریق قطر فعالیت کنیم وگزارش هم بدهیم  که چه چیزی و چگونه می‌خریم. بنابر این تنها نگرانی  برخی این بود که پشت میز قدرت قرار بگیرند، و الا در گذشته زیر میز  توافقی  که  به نفع ملت ایران بود، نمی‌زدند.

مهدی ذاکریان

تحلیلگر مسائل بین‌الملل

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار