مخالفان و کوبیدن آب در هاون
انقلاب ایران از سال 57 تاکنون از مراحل، تنگناها و فراز و نشیبهای بسیار گذشته است.
در دهههای گذشته به دلیل حمایت همهجانبه مردم از انقلاب، عبور از سختیها با همراهی مردم صورت میگرفت و هر کدام از آن سختیها آنقدر مایه و انرژی داشت که میتوانست تاروپود یک کشور را از هم بگسلد. اکنون که نزدیک نیمقرن از انقلاب میگذرد، در اینکه نوع مواجهه مردم تغییر کرده و اگر تغییر کرده چه دلایلی داشته، به عهده جامعه شناسان است و این سطور محل پرداختن به آن نیست. نکته این است که در دو دهه اخیر تحریمهای سخت گلوی اقتصاد، فرهنگ و به طور کلی، کشور را فشرده است. اکنون که زمینه مذاکره و گفتوگو به قصد پایان دادن به تحریمهای ظالمانه فراهم شده، عدهای در فضای مجازی فرصتی به دست آوردهاند تا بر طبل نقار بکوبند. این افراد که اغلب در شمار مخالفان ساختار سیاسی قرار میگیرند، پیوسته تصمیمات گذشته را یادآوری کرده و تلاش دارند به مخاطبان خود نشان دهند که روی حرف خود نایستاده و تغییر رویه داده شده است. آنها این تغییر رویه را ضعف قلمداد میکنند. پرواضح است که این افراد در مقابل واکنش مثبت عموم مردم به کاهش تنشها، خود را گم کردهاند. به راستی آیا تغییر رویه و یا چرخش در تصمیم را میتوان ضعف دانست؟ قطعا چنین نیست. روشن است که اگر ایران تصمیم به مقابله میگرفت، کار برای طرف مقابل به هیچ وجه آسان نبود. کسانی که در این خیال خام هستند که اگر درگیری رخ میداد، در مدت کوتاهی کار یکسره میشد، از واقعیت فرسنگها فاصله دارند. تردید نیست که مساحت یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع یکی از مهمترین مولفههای قدرت ملی محسوب میشود و روشن است که هیچ قدرتی نمیتواند به آسانی وارد چنین محدوده وسیعی بشود و به اهداف خود برسد و این صرف نظر از توان مقابله با تهدید و نیز قدرت پاسخگویی است. نکته این است که اگر تاکنون تصمیم و سیاست نظام مبتنی بر عدم مذاکره و تأسی به مقاومت بوده، دلایل امنیتی داشته و عجیب نیست اگر این دلایل برای عموم مردم روشن نباشد. مسئولان کشور بنا به وظیفهای که بر عهده دارند، پیوسته در حال مقایسه جنبههای متفاوت و گاه متضاد تصمیمهای کلی هستند. اگر روزی مقاومت سرلوحه سیاستهای منطقهای قرار داشته، بنا به دلایل امنیتی بوده، اگر به همسایهای نزدیک یا از آن دور میشدهایم به دلایل امنیتی بوده و عجیب نیست اگر این دلایل برای مردم روشن نباشد. تحلیلگران البته در کار تحلیل امکانات، قدرت بازدارنده کشور و توان مقابله بودهاند اما روشن شدن تمام دلایل تقریبا ممکن نیست. میتوان تصور کرد که حالا هم مسئولان کشور با توجه به محاسبات و بررسی جوانب، تصمیم گرفتهاند که با حفظ چارچوب مورد نظر کشور و نظام، برای کاستن از تنشها وارد تعامل محدود، متمرکز و غیر مستقیم شویم. این تصمیمی است که شایسته ارج نهادن است و برخلاف تبلیغاتی که مخالفان کشور و نظام انجام میدهند، نه تنها نشان ضعف و فتور نیست که عین عقلانیت است. به همین دلیل مقایسه تصمیم قبلی نظام با تصمیم فعلی به قصد القای ضعف، آب در هاون کوبیدن است.
* مرتضی خبازیانزاده
روزنامهنگار
ارسال نظر