مصطفی هاشمیطبا در گفتوگو با «آرمان ملی»:
مذاکره با آمریکا تصمیم صحیح نظام بوده است
آرمان ملی- احسان انصاری: مذاکرات ایران و آمریکا در حالی در عمان برگزار شد که مقامات دو کشور نسبت به نتایج آن اظهار خشنودی کردند. با این وجود اظهارات اخیر ترامپ دوباره تردیدهایی را در روند مذاکرات به وجود آورده است.

به همین دلیل مذاکراتی که قرار است شنبه آینده در رم ایتالیا انجام بدهد از بسیاری جهات حائز اهمیت است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که صدای مخالفان مذاکره در فضای داخلی کشور بلند شده و بهرغم اینکه اکثریت جامعه با مذاکره و حل تنشهای بینالمللی به صورت مسالمتآمیز موافق هستند اما عدهای مدام در فضای داخلی کشور مذاکرات را تخطئه میکنند. به هر حال تجربه تاریخی درباره برجام نشان داده که تفسیری که از مذاکرات ایران با کشورهای غربی و به خصوص آمریکا در داخل کشور صورت میگیرد به مراتب از واقعیتهای مذاکره اهمیت بیشتری دارد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با سیدمصطفی هاشمیطبا گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
*در حالی که مقامات ایران و آمریکا نسبت به نتایج مذاکرات عمان دیدگاه مثبتی داشتند اما اظهارات اخیر ترامپ باعث تردیدهایی درباره آینده مذاکرات شده است. ارزیابی شما از روند مذاکرات چیست؟
در شرایط کنونی مذاکرات ایران و آمریکا با دو دیدگاه افراطی و تفریطی مواجه شده است. از طرفی عدهای از اساس با مذاکره و به خصوص مذاکره با آمریکا مخالفت و عنوان میکنند نباید مذاکره کرد و از سوی دیگر نیز برخی گمان میکنند در صورتی که مذاکرات به نتیجه برسد، نتیجه مطلوب حاصل شده و شرایط بهبود پیدا خواهد کرد. من با هیچ کدام از این دیدگاهها موافق نیستم و معتقدم نباید در این زمینه دچار افراط و تفریط شد. نباید با اساس مذاکره مخالف بود و بلکه باید از فرصتهایی که پیش روی کشور قرار میگیرد استفاده کرد. با این وجود نباید همهچیز را به نتایج مذاکرات گره زد و عنوان کرد میتوان با مذاکره مشکلات کشور را حل کرد. واقعیت دیگر اینکه ترامپ فرد قابل اعتمادی نیست و شرایط به شکلی نیست که بتوان با چنین فردی که از برجام خارج شده به یک توافق بلندمدت دست پیدا کرد. در همین موضوع تعرفهها نیز مواضع وی مدام تغییر میکند و در حالی که تعرفههای برخی کشورها را افزایش داده، پس از مدتی آنها را تغییر میدهد. به همین دلیل زیاد نمیتوان روی حرفهای ترامپ حساب کرد. با این وجود من با اساس مذاکره و اینکه مردم کشورهای جهان نسبت به دیدگاههای ایران آگاهی پیدا کنند، که بدانند ایران دنبال جنگ و درگیری نیست، اتفاق خوبی است. ما نباید درها را به روی خود ببندیم و فرصتهای احتمالی را به راحتی از دست بدهیم.
*مقامات نظام دیدگاههای مختلفی درباره مذاکرات دارند و در مقاطع مختلف این دیدگاههای متفاوت را مطرح میکنند. چه اتفاقی رخ داد که در حالی که نظام تمایلی به مذاکره نداشت شرایط تغییر کرد و مذاکرات آغاز شد؟
من به جای نظام نیستم که به این سوال پاسخ بدهم و پاسخ به این سوال را باید کسی بدهد که در نظام حضور دارند و در تصمیمگیریها مشارکت دارد. به هر حال در شرایط کنونی تصمیم نظام سیاسی این بوده که بهتر است مذاکره صورت بگیرد. این هم تصمیم حاکمیت بوده و کسانی که عنوان میکنند تصمیم دولت بوده، حرف درستی نمیزنند. همه ما میدانیم که مذاکره و یا عدم مذاکره با آمریکا با تصمیمگیری نظام صورت میگیرد و این موضوع در حیطه اختیارات دولت نیست. در صورتی که نظام سیاسی به دولت اجازه ندهند، امکان مذاکره فراهم نخواهد شد. ضمن اینکه در عالم سیاست قهر کردن و مذاکره نکردن چندان جالب نیست و در جهان امروز امری پسندیده به شمار نمیرود. شرایط کشور نیز به شکلی است که این امیدواری وجود دارد که اگر مذاکرات به نتیجه خوبی برسد، بتواند بخشی از مشکلات را کاهش دهد. به همین دلیل من معتقدم در شرایط کنونی مذاکره با آمریکا تصمیم صحیحی بوده است. مردم دنیا نیز باید بدانند مواضع ایران در زمینه سلاح اتمی چیست و به همین دلیل چقدر خوب بود که مذاکرات به صورت زنده و مستقیم و بدون محدودیت از شبکههای تلویزیونی جهان به صورت علنی پخش میشد.
*در صورتی که مذاکرات نتیجه مثبت داشته باشد، به چه میزان میتوان به تغییر وضعیت زندگی مردم خوشبین بود؟
در ابتدا باید مشخص کنیم که نتیجه مثبت مذاکرات چیست و در چه شرایطی میتوان عنوان کرد مذاکرات به نتیجه مثبت رسیده است. من فکر میکنم مذاکرات هر نتیجهای که داشته باشد باز میتوان عنوان کرد بخشهایی از آن مثبت و بخشهای دیگر آن منفی است. شرایط نیز بسیار پیچیده است. نفس مذاکره مثبت است اما اینکه چه نتیجهای به همراه دارد، نیازمند گذشت زمان است. واقعیت این است که ترکیبی که ترامپ در دولت و اطراف خود انتخاب کرده ترکیب خطرناکی است. اغلب کسانی که در این ترکیب قرار دارند، تا حدی به اسرائیل نزدیک هستند یا حمایت میکنند و حمایت آن رژیم را دارند. به همین دلیل نمیتوان چشمانداز روشنی را مشخص کرد. البته این حرف اصلا به معنای ضعف و نگرانی از تیم مذاکره کننده طرف ایرانی نیست. با این وجود نفس اینکه ایران میز مذاکره را به گزینههای دیگر ترجیح داده مثبت است و من فکر میکنم میتواند نتایج خوبی به همراه داشته باشد.
من با اساس مذاکره و اینکه مردم کشورهای جهان نسبت به دیدگاههای ایران آگاهی پیدا کنند، که بدانند ایران دنبال جنگ و درگیری نیست، اتفاق خوبی است
*برخی خبرها حکایت از احتمال سرمایهگذاری 1000 میلیاردی آمریکا در ایران دارد. آیا شرایط برای روابط اقتصادی ایران و آمریکا وجود دارد؟
اینگونه خبرها بیشتر فضاسازی است تا واقعیت. البته من با این اتفاق در صورتی که صحت داشته باشد موافق هستم و معتقدم ایران میتواند با آمریکا رابطه اقتصادی داشته باشد. البته این آمریکا بوده که رابطه خود را با ایران قطع کرد. دولت کارتر بود که رابطه خود را با ایران قطع کرد و ترامپ بود که از توافقی که بین ایران و آمریکا منعقد شده بود خارج شد. به هر حال امضایی که پای توافق برجام بوده امضای یک کشور بوده و نه یک فرد که آقای ترامپ به راحتی از آن خارج شد. این نشانه رسوایی آمریکا است. اگر تضمینهای محکم گرفته نشود، باز هم بعید نیست با آمریکا توافق کنیم و رئیسجمهور بعدی آمریکا این توافق را قبول نداشته باشد و دوباره از آن خارج شود. باید مشخص شود چه تضمینی وجود دارد که در صورتی که ایران با آمریکا توافق کرد، رئیسجمهور بعدی آمریکا هم به این توافق پایبند بماند. البته اینکه ما در ابتدای انقلاب سفارت آمریکا را در تهران تسخیر کردیم، کاری است که در ظرف زمان باید سنجیده شود. برخی معتقدند که آن کار درست نبوده و برخی دیگر معتقدند که آن اتفاق ناگزیر بوده و نشان از نگرانی انقلابیون دارد. در عین حال میشد راهی پیدا کرد که آنقدر طولانی نشود. طولانی شدن آن ماجرا یکی از دلایل نقار و دشمنی آمریکاییها با ایران است. از سوی دیگر فقط سفارت آمریکا نبود که علیه ایران اقدام میکرد، سفارت کشورهای دیگری هم بودند که آسیبهای بیشتری به کشور زدند و اما شرایط آمریکا را پیدا نکردند. تجربه نشان داده که آمریکا به توافقاتی که امضا کرده پایبند نبوده است. بنابراین اگر مذاکره کنندههای ما بتوانند طرف آمریکایی را وادار به دادن تضمینهای لازم کنند، میتوان امیدوار بود. به هر حال گزینه مذاکره از گزینههای دیگر بهتر است و باید از این طریق مشکلات را حل کرد.
*پس از مذاکرات روز شنبه در عمان صدای مخالفان مذاکره در داخل کشور بلندتر از همیشه شده و به شکلهای مختلف و با ادبیات نامناسب علیه مذاکرات فضاسازی میکنند. آیا این فضاسازیها نیز مانند فضاسازیهایی که علیه برجام صورت گرفت، میتواند بر روند مذاکرات تأثیرگذار باشد؟
کسانی که چنین رویکردی در پیش گرفتهاند افراد بیمسئولیتی هستند. با توجه به مشکلات متعدد اقتصادی و معیشتی که برای مردم وجود دارد، مردم از خود سوال میکنند چرا این افراد از کاهش تنشها استقبال نمیکنند و با آن مخالفت میکنند؟ عجیب اینکه این افراد میگویند مذاکره با آمریکا بدون اجازه مقام رهبری صورت گرفته است. از نظر این عده گویا آقای عراقچی سر خود و بدون اجازه از رهبر انقلاب به عمان سفر کرده و با نماینده دولت ترامپ مذاکره کرده است. آیا در واقعیت چنین چیزی امکانپذیر است؟ این موضعگیری به خوبی نشان میدهد که این افراد نباید خود را ولایتمدار بهنامند. در بهترین حالت این افراد میتوانند عنوان کنند ما با مذاکره موافق نیستیم اما با تصمیمی که نظام در این زمینه گرفته همراهی میکنیم. این افراد باید نهایت توجه خود را به کار ببرند که مبادا پاس بدهند و دشمنان این کشور گل بزنند. خود این افراد باید بیش از دیگران به شباهت مواضع خود با کسانی خارج از کشور توجه کنند. اینها باید از خود فکر کنند که چرا دشمنان کشور با مذاکرات مخالفت شدید میکنند. تاسف آن است که صدای این افراد بلندتر از موافقان مذاکره است که اکثریت جامعه را تشکیل میدهد. تندروها با رویکردی که در پیش گرفتهاند نشان میدهند نه به ایران علاقهمند هستند و نه به نظام. آنها در پاسخ به اینکه اگر مذاکره نکنیم چه کار کنیم؟ میگویند هر اتفاقی رخ بدهد اشکال ندارد. این چه پاسخی است که هر اتفاقی رخ بدهد اشکال ندارد؟ مگر میتوان اینطور کشور را مدیریت کرد؟ وظیفه ما این است که ایران را آباد و قوی کنیم نه اینکه به شیوه «هر اتفاقی رخ بدهد اشکال ندارد» کشور را مدیریت کنیم. اگر ایران قوی و آباد نشود این حرفها باد هواست.
ارسال نظر