| کد مطلب: ۱۱۶۴۹۷۰
لینک کوتاه کپی شد

مذاکرات مسقط چالش‌ها و امیدها

نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط پایتخت عمان در حالی به پایان رسید که طرفین مذاکره نسبت به دستیابی به یک توافق جدید ابراز خوشبینی کردند.

عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی که ریاست هیات ایرانی و استیو ویتکاف که ریاست هیات آمریکایی را به عهده داشتند، فضای نخستین دور مذاکرات را مثبت ارزیابی کردند. اگرچه فضای بی اعتمادی و سوءظن در مذاکرات بین ایران و آمریکا در سال‌های گذشته همواره غالب بوده اما عقلانیت دیپلماسی ایران پیوسته به شکست بن‌بست گفت‌وگوها منجر شده. توافقنامه برجام در سال 2015 میلادی نشانه هوشمندی دیپلماسی هیات ایرانی بوده که احترام جامعه جهانی را نسبت به سیاست‌های گفتمانی معقول ایران برانگیخت. هر چند دونالد ترامپ در سال 2018 و در دوره نخست ریاست جمهوری خود با خروج از برجام ثابت کرد که آمریکا طرف قابل اعتمادی نیست اما مشی و راهبرد تعامل سازنده جمهوری اسلامی با جامعه جهانی و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای حقانیت ایران را به خوبی به اثبات رساند. طی ماه‌های اخیر و با پیروزی غیر منتظره دونالد ترامپ در انتخابات 2024 ایالات متحده و ادبیات تهاجمی وی نسبت به کشورهای جهان بار دیگر فضای دلهره‌آمیزی در جامعه ایران و جهان نسبت به افزایش تنش‌های جهانی ایجاد کرد. دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا برخلاف سلف خود جو بایدن نگاهی کاملا «اکونومیکی» و تاجرمآبانه دارد و همه جهان را از زاویه منافع تجاری می‌بیند. برنامه‌ریزی چهار ساله ترامپ برای افزایش حجم تبادل اقتصادی با 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس تا سقف یک تریلیون دلار نیاز به یک فضای آرام منطقه‌ای دارد. گمانه‌زنی‌ها این است که ترامپ به این حقیقت رسیده که بدون دستیابی به یک توافق جامع با ایران و برقراری یک آرامش پایدار در منطقه پرتلاطم غرب آسیا امکان تحقق رویای بلندپروازانه خود برای بازسازی اقتصاد ورشکسته آمریکا وجود ندارد. ایران هم به لحاظ ژئوپلیتیکی و هم به لحاظ برخورداری از قدرت نظامی و منابع گسترده طبیعی یک منبع انرژی قابل اطمینانی برای غرب و جهان تلقی می‌شود.  تلقی آمریکا و اروپا این است که بدون عبور از دروازه‌های ایران و بدون تعامل احترام انگیز با ملت تاریخ‌ساز ایران امکان برنامه‌ریزی درازمدت برای توسعه پایدار منطقه‌ای و جهانی وجود ندارد. ترامپ نیز یک دوره پرتنش بیهوده‌ای را با ایران تجربه کرد اما سیاست «تهدید نظامی» به انسجام داخلی ایران کمک کرد و لذا این سیاست با توجه به نفوذ منطقه‌ای ایران کارآیی خود را از دست داده است. تحلیلگران منصف غربی بر این باورند که دونالد ترامپ دوره دوم ریاست جمهوری با دوره نخست به لحاظ تجربه عملی و سیاسی کاملا تفاوت کرده زیرا استفاده از ادبیات تهاجمی و تهدید نظامی تنها به انزوای سیاسی آمریکا منجر می‌شود. نامه اخیر دونالد ترامپ به مقامات جمهوری اسلامی هر چند دربرگیرنده برخی سر فصل‌های تهدیدآمیز بود اما نشان می‌دهد که ترامپ مسیر تعامل سازنده با ایران را بر گزینه‌های دیگر ترجیح می‌دهد. دلیل این گمانه‌زنی این است که ترامپ به جای اعزام «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا به مسقط برای مذاکره با هیات ایرانی استیو ویتکاف نماینده شخصی خود را با اختیارات بالا اعزام کرد. این امر نشان می‌دهد که شخص رئیس‌جمهور آمریکا تلاش دارد تا مقامات تاثیرپذیر از لابی صهیونیستی مانند وزیر خارجه آمریکا را از دایره مذاکره با ایران دور سازد. دلیل دیگر، دیدار بی‌نتیجه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از کاخ سفید و گفت‌وگو با دونالد ترامپ در آستانه آغاز مذاکرات مسقط بود که گفته می‌شود ترامپ به اصطلاح روی خوشی به نتانیاهو نشان نداد. لذا آنچه که اخیرا در مذاکرات غیرمستقیم هیات‌های ایرانی و آمریکایی در مسقط روی داد، نشان می‌دهد که این مذاکرات اگر تحت تاثیر دخالت طرف‌های دیگر قرار نگیرد به سمت و سوی مثبتی حرکت خواهد کرد. مهم‌ترین دلیل این خوش‌بینی‌ها این است که آمریکا درخصوص دخالت در بحران غزه و کمک نظامی، مالی و لجستیکی بی‌حساب به اسرائیل هزینه‌های بسیار سنگینی به لحاظ اعتباری، سیاسی و اقتصادی متحمل شد. حضور ناوهای هواپیمابر هری ترومن و آیزنهاور در دریای سرخ روزانه برای آمریکا 200 میلیون دلار هزینه دربر دارد و لذا یکی از پیامدهای احتمالی توافق آمریکا با ایران کاهش این حضور نظامی در منطقه خواهد بود. به نظر می‌رسد بیانیه اخیر کاخ سفید که در آن مذاکرات ایران و آمریکا را مثبت ارزیابی کرده می‌تواند دورنمای نسبتا روشن‌تری نسبت به خروجی نهایی مذاکرات مسقط ترسیم کند.

 

 

* حسن هانی‌زاده

تحلیلگر مسائل بین الملل

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار