گزارش «آرمان ملی» از یادگاری نویسی روی سی و سه پل تا برداشتن خاک هرمز
لزوم حفظ میراث فرهنگی با فرهنگ سازی
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: نوروز در کنار همه اتفاقهای خوبی که برای طبیعت و انسانها میافتد، فرصتی برای بازدید از اماکن تاریخی و میراث فرهنگی ماست، که به عنوان تمدنی چندهزارساله، وجب به وجب سرزمینمان مملو از مکانهایی است که نه یک بار، بلکه بارها هم میتوان از آنها بازدید کرد.

اما درمیان همین دید و بازدیدهاست که گاه اتفاقات ناگواری هم میافتد. اتفاقاتی نظیر تخریب آثار تاریخی، یادگاری نویسی، که حالا به برداشتن خاک هم رسیده است! در تعطیلات نوروز شاهد این مساله بودیم که عدهای گردشگران خاک جزیره هرمز را هنگام بازدید از آن با خود میبردند، که همین مساله سبب درگیری مردم محلی و ساکنان این جزیره با گردشگران شد. این میان کارشناسان هشدار دادهاند که تجدیدپذیری این ساحل، به سادگی امکان پذیر نیست و حتی ممکن است یک میلیون سال دیگر بازسازی شود. شاید اگر از سالها قبل، نهادهای مربوطه، با آموزش و فرهنگ سازی، حال به هرشکلی که امکان داشت، مثلا گنجاندن مکانهای تاریخی و ضرورت حفظ و نگهداری آنها و شرح چگونگی شکلگیری آنها، دانشآموزانی را تربیت میکردند که پاسداری و نگهداشت از این میراث ارزشمند را یاد بگیرند، امروز شاهد غارت کردن خاک هرمز و یادگاری نویسی بر دیوارهای سی و سه پل نبودیم. هرچند برخی هم معتقدند که این افراد اندک هستند و عمدهترین دلیل این اقدامات تخریبی هم ناآگاهی افراد است و اگر اطلاعات کافی از مکانها و تبعات تخریبهای خود داشته باشند، قطعا این اقدامات را انجام نمیدهند.
تاثیر فضای مجازی
اصفهان از آن شهرهایی است که نه فقط در تعطیلات نوروز، که در همه روزهای سال، گردشگران قابل ملاحظهای دارد. امسال نیز روز سوم فروردین ماه بود که اعلام کردند ظرفیت اماکن اقامتی شهر پر شده است. با افزایش جمعیت، حجم اتفاقهای غیر مترقبه هم افزایش مییابد. همان گونه که شاهد یادگاری نویسی بر دیواره سی و سه پل بودیم و حتما اگر نگاهی به این پل انداخته باشید، یا حداقل تصاویرش را دیده باشید، نوشتههای بسیاری را بر حاشیه آن خواهید دید. ناصر جعفرزاده، کارشناس ارشد جامعه شناسی جوانان، درباره رفتارهایی مانند آنچه در سی و سه پل شاهدش بودیم، که افراد یادگاری مینوشتند، به «آرمان ملی» گفت: بهنظر میرسد که این اتفاقها تا حدی تحت تاثیر فضای مجازی است و تاحدی میشود گفت که بزرگ نمایی میشود. یعنی یک فرد در یک مکان خاص یک یادگاری نوشته است، مثلا نظیر همین اتفاق که در سی و سه پل افتاد. 85میلیون نفر، حالا ایرانیهای خارج از کشور را هم درنظر بگیرید، همه این افراد مطلع میشوند. قبلا هم این اتفاقات بوده است، اما رسانه به این شکل نبوده است که بخواهد این را به این صورت بازنمایی کند. یک مورد بوده است، مگر این موارد چقدر اتفاق میافتد که ما بخواهیم به عنوان یک معضل به آن نگاه کنیم. قطعا همه جای دنیا هم این اتفاقات میافتد، فقط اینجا ممکن است بیشتر باشد.
به گردشگران اطلاعات کافی ندادیم
او با اشاره به لزوم آموزش و فرهنگ سازی، افزود: باید به این مساله توجه کنیم که ما روشهای آموزشیمان به چه شکل بوده است؟ چقدر توانستیم اهمیت این میراث فرهنگی را بین مردم جا بندازیم و چقدر خود مسئولان ما در نگهداری از این میراث کوشا بودند؟ وقتی ما خودمان یک جاهایی کوتاهی کردیم و آن طور که باید و شاید از این میراث نگهداری نکردیم، نمیشود تقصیر را به گردن مردم انداخت.
این کارشناس ارشد جامعه شناسی جوانان، با اشاره به بحث خاک هرمز نیز بیان کرد: همین بحث خاک هرمز که این روزها هم به آن بسیار پرداخته شده است، من به عنوان یک شهروند عادی که یک سفری رفتم و احتمالا از یک قشر متوسط هم هستم. از کجا باید بدانم که این خاک چه ارزشی دارد و چه ویژگیهایی دارد، که بخواهم از آن نگهداری کنم ؟ آیا ما اصلا جایی به شهروندانمان آموزش دادیم، که مثلا همین خاک هرمز چه ارزش و اهمیتی دارد؟ اینکه این خاک چقدر طول کشیده تا آماده شده است و چقدر زمان میبرد تا بخواهد خودش را ترمیم کند، واقعا چند درصد مردم نسبت به این مسائل آگاهی و اطلاعات دارند؟ من بحث اول را این مساله میدانم که گاهی در برخی مسائل فرافکنی صورت میگیرد و از آن اصل موضوع فرار میکنند. همیشه یاد گرفتیم تقصیر را بندازیم گردن مردم. اینطور نیست. باید مسئولان اول نگاهی به خودشان بندازند و ببینند به عنوان متولیان چه اقدامات زیرساختی در این زمینه انجام دادند، که حالا از مردم توقع دارند؟ باید به خودشان مراجعه کنند، به عنوان افرادی که در حوزه میراث فرهنگی مسئولیت دارند، بودجه و اعتبار دارند در این زمینه، باید هزینه کنند، باید فرهنگ سازی کنند. چقدر این اتفاق افتاده است؟ من که ندیدم جایی عنوان شده باشد، قبل از این اتفاقات اخیر که این خاک هرمز چقدر ارزشمند است. اکثر این اتفاقها براثر ناآگاهی میافتد. حتما خودتان هم شنیدید که فردی با میراث فرهنگی تماس گرفته بوده است که من این خاک را برداشتم و میخواهم آن را برگردانم و چگونه این کار را انجام دهم. این یعنی اینکه طرف اطلاع نداشته است و وقتی متوجه ارزشمندی آن خاک شده است و اینکه موضوع چقدر اهمیت دارد، خواسته که کارش را جبران کند. خب افرادی نظیر این فرد اگر از قبل میدانستند که خاک این منطقه چه ارزشی دارد، یا مثلا اگر افرادی در همان ساحل هرمز بودند و به این افراد بازدیدکننده اطلاعات میدادند و آنها را آگاه میکردند که خاک را برندارید، قطعا شاهد این اتفاقها نبودیم. مردم هنگامی که کوتاهی را از مقامهای بالاتر و خود متولیان میبینند، دیگر اهمیت موضوع برای خود آنها هم کمرنگ میشود. وقتی میبینند که آن ارگانها و سازمانهایی که وظیفه دارند نگهداری کنند از این میراث، وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند، مردم هم برایشان این مسائل به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود.
ازدحام جمعیت و شکستن نرده ها
یکی از تخریبهایی که تا حدی ناخواسته صورت گرفت، افتادن و شکستن نردههای حافظیه در شیراز، در لحظه تحویل سال نو بود، که هر سال با جمعیت بسیاری روبهرو میشود. این اتفاقی نیست که تنها یک سال بیفتد و مسئولان و مردم شیراز هم هرسال با این مساله ازدحام جمعیت روبهرو هستند. در همین راستا، ناصر جعفرزاده، افزود: من لحظه تحویل سال حافظیه بودم. جمعیت آنقدر زیاد بود که هر فرد حتی نیم متر جلوی پای خود را هم نمیدید. این برمیگردد به مدیریت آن مجموعه، به لحاظ زمان و مکان که جمعیت را درنظر بگیرند، فضاسازی شود برای چنین اتفاقهایی، که ما چنین امکاناتی را نداریم. این است که هرسال مواجه میشویم در مکانهایی مانند همین حافظیه شیراز، با جمعیت انبوهی که میخواهد در یک فضای محدودی حرکتی جمعی را صورت بدهد. این اتفاقات در مکانهایی این چنینی ناخودآگاه میافتد. یعنی اصلا در آن فضا اجتناب ناپذیر است. در آن فضا کسی قادر نیست که تشخیص بدهد در چه موقعیتی است و حتی جاهایی جمعیت آنقدر زیاد میشود که افراد فقط به این فکر هستند که بتوانند خودشان را از آن محدوده خارج کنند. حتی ممکن است خطر جانی داشته باشد، این شلوغیهایی که اتفاق میافتد، مانند همین لحظه تحویل سال، که فقط هم مربوط به امسال نبود و هرسال همین است. در مکانهایی که مورد استقبال عموم مردم قرار میگیرد، عمدتا لحظه تحویل سال شلوغ است و با حجمی از جمعیت روبهرو هستیم. این مورد را نمیشود با مواردی دیگر نظیر آنچه در هرمز افتاد و یا یادگاری نویسی در سی و سه پل در یک دسته قراردارد.
ارسال نظر