ابراهیم فیاض در گفتوگو با «آرمان ملی»:
شاهد افزایش ناهنجاری ها هستیم
آرمان ملی- احسان انصاری: «گفتمان عدالتمحوری دولت پزشکیان سوسیالیستی است. نکته دیگر اینکه این دولت برخلاف دولتهای قبلی به دنبال فلسفه است، نه عرفان.

این در حالی است که همه دولتهای پیش از دوران بازسازی تاکنون به دنبال عرفان بودهاند. به همین دلیل نیز یکی از ویژگیهای متمایز دولت پزشکیان علمگرایی است. اینکه رئیسجمهور همواره به استفاده از دیدگاه کارشناسان و متخصصان تأکید دارد در همین راستا است. نکته دیگر اینکه این دولت ساختارشکن است و عرفان و سرمایهداری سنتی که در کشور وجود داشته را زیر سوال میبرد. به همین دلیل نیز در ابتدای دولت راست سنتی به دولت حمله میکردند، اما به مرور زمان تکنوکراتها و راست مدرن نیز به این دولت حمله میکنند. مبنای این دولت نیز اومانیسم و انسان نیست و بلکه مردم است. دولت پزشکیان از عدالت آموزشی نیز موضوع عدالت را آغاز کرده است.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «آرمان ملی» درباره چالشهای اجتماعی ایران در سال1404 است. فیاض در این گفتوگو به مهمترین دلایل به وجود آمدن جنبشهای اجتماعی در ایران اشاره کرده و مختصات دولت پزشکیان را برشمرده است. در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*سال جدید تحت تأثیر مسائل بینالمللی و اقتصادی آغاز شده است. این در حالی است که مسائل اجتماعی تا حدودی نادیده گرفته شده است. چالشهای اجتماعی را در سال جدید به چه میزان جدی میدانید؟
جامعه ایران بسیار پویا است و همواره در حال حرکت است. به همین دلیل نیز در قرن بیستم و بیست و یکم جنبشهای اجتماعی مهمی در جامعه ایران شکل گرفت. از نظر تاریخی صفویه همزمان با رنسانس در اروپا آغاز شد. این در حالی است که غرب با رنسانس به پیشرفت و توسعه دست پیدا کرد و ما به نتایج قابل قبول نرسیدیم. دلیل آن نیز این بود که غرب با دکارت و شک دستوری و روشمند به پیش رفت، اما ما راه دیگری را دنبال کردیم. کسانی معتقدند که یکی از دلایل شکست و نابودی صفویه اخباریگری بوده است. از سوی دیگر زمانی که در غرب انقلاب صنعتی رخ میدهد در ایران ناصرالدین شاه روی کار بود که در نهایت به مشروطه در ایران منجر میشود. اولین بار نیز موضوع عدالت خانه و انقلاب اقتصادی مطرح میشود. این وضعیت در دوران مصدق و کودتای 28 مرداد به انقلاب سیاسی و اقتصادی تبدیل میشود. این وضعیت تا انقلاب 57 وجود دارد تا در نهایت یک انقلاب سیاسی در کشور شکل میگیرد. در این مقطع زمانی ایران برای اولین بار به ساختار سیاسی جمهوری میرسد. البته پس از انقلاب نیز جنبشهای اجتماعی ادامه پیدا میکند.
*پس از انقلاب جنبشهای اجتماعی به چه دلیل شکل میگیرد؟
پس از انقلاب نوعی چپگرایی اقتصادی در کشور به وجود میآید که تا پایان جنگ ادامه دارد و پس از آن وارد اقتصاد مبتنی بر لیبرالیسم میشویم. پس از دوم خرداد نیز وارد مرحله سوسیال دموکراسی میشویم. در این مقطع زمانی عدالت خواهی اقتصادی افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر انتشار روزنامهها رونق میگیرد و تأثیرگذاری آنها بر جامعه افزایش پیدا میکند. این دوره از بسیاری جهات شبیه به سالهای1320 تا1332 است که فضای کشور به شدت سیاسی شده است. پس از دولت اصلاحات دولت احمدینژاد روی کار میآید که یک دولت بنیادگراست و نگاه بنیادگرایانه به اقتصاد دارد. این دولت که محافظهکار است به گمان خود تلاش میکند که ارزشهایی که در دولت اصلاحات از بین رفته را دوباره احیا کند. اگرچه این دولت با شعارهای خاص خود کار را به دست گرفت، اما مغایر جهت کلی اجتماع بود. نکته جالب این است که این دولت در دور دوم خود به راه دیگری رفت و در زمینههای اقتصادی اشرافیت خاص خود را پدید آورد و در عین حال تلاش داشت خود را اصلاحگر معرفی کند که البته برای دیگران قابل پذیرش نبود. پس از این دولت اعتدالگرا روی کار میآید که دیگر به دنبال عدالت نیست. این دولت تلاش میکند نوعی اعتدال ایجاد کند که از نظر ارزش فلسفی مبتنی بر دیدگاههای جان رالز باشد. در واقع این دولت به جای عدالت از انصاف سخن میگوید. دولت رئیسی نیز به دنبال گفتمان عدالت بود که البته زمان زیادی نداشت. با این وجود در شرایط کنونی دولت پزشکیان یک دولت عدالت طلب است و به نوعی بازگشت به دولت عدالت طلب میرحسین موسوی در دوران جنگ است.
*چرا بازگشت به گفتمان عدالت دولت دوران جنگ اتفاق افتاد؟
گفتمان عدالت محوری دولت پزشکیان سوسیالیستی است. نکته دیگر اینکه این دولت برخلاف دولتهای قبلی به دنبال فلسفه است و نه عرفان. این در حالی است که همه دولتهای پیش از دوران بازسازی تاکنون به دنبال عرفان بودهاند. به همین دلیل نیز یکی از ویژگیهای متمایز دولت پزشکیان علمگرایی است. اینکه رئیسجمهور همواره به استفاده از دیدگاه کارشناسان و متخصصان تأکید دارد در همین راستا قرار دارد. نکته دیگر اینکه این دولت ساختارشکن است و عرفان و سرمایهداری سنتی که در کشور وجود داشته را زیر سوال میبرد. به همین دلیل نیز در ابتدای دولت راست سنتی به دولت حمله میکردند، اما به مرور زمان تکنوکراتها و راست مدرن نیز به این دولت حمله میکنند. البته مبنای دولت چهاردهم اومانیسم و انسان نیست و مردم است. دولت پزشکیان عدالت را از عدالت آموزشی آغاز کرده است. پس از این عدالت بهداشتی در دستور کار قرار خواهد گرفت و پس از آن عدالت در شئون دیگر در دستور کار قرار خواهد گرفت. در همین فضا است که جنبشهای اجتماعی در ایران وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت.
یکی از ویژگیهای متمایز دولت پزشکیان علمگرایی است. اینکه رئیسجمهور همواره به استفاده از دیدگاه کارشناسان و متخصصان تأکید دارد در همین راستا قرار دارد
*این جنبشها چه ویژگیهایی داشتهاند و جنبشهای آینده دارای چه ویژگیهایی هستند؟
جنبشی که در انتهای دهه هفتاد در کشور رخ داد یک جنبش سیاسی بود، اما در اواخر دهه هشتاد، جنبش شکل گرفته را میتوان جنسیتی دانست. پس از این سال بود که ما وارد ساختار جنسیتی شدیم. ساختاری که تا سالهای ابتدایی دهه اول 1400 هم ادامه پیدا کرده است. میتوان گفت که از دو سه سال قبل ما وارد یک جنبش ارتباطی شدهایم. تحرکات اجتماعی که قبل از 1400 در کشور شکل میگرفت را نباید شبیه تحرکات سالهای اخیر دانست. جنبش ارتباطی شکل گرفته در سالهای ابتدایی دهه اخیر هنوز هم در جریان است و با توجه به تمام اینها ما در حال وارد شدن به جنبش اصلاح اجتماعی هستیم. در جنبشهای ارتباطی همه چیز سیال میشود که اگر مراقبت صورت نگیرد ممکن است به سوی نیهلیسم کشیده شود. به همین دلیل احتمال دارد در ابعاد اجتماعی با آنومی مواجه شویم. به اعتقاد من ناامنیهایی که در برخی ساحتهای اجتماعی دیده میشود نتیجه انقلاب ارتباطی است که به وجود آمده است. امروز کمتر کسی در جامعه ایران وجود دارد که در جریان مشکلاتی مانند کلاهبرداری و دزدی قرار نگرفته باشد. نمونه بارز ناامنی در ماههای آخر سال گذشته رخ داد که یک دانشجوی نخبه توسط دو دزد به قتل رسید. چنین اتفاقهایی موجب اهمیت یافتن اصلاح اجتماعی میشود. نکته مهمی که وجود دارد و شایسته است مسئولان به آن توجه داشته باشند این است که اگر مسائلی مانند آموزش و پرورش در کشور خصوصی شود که برخی نشانهها حاکی از این اتفاق است، به احتمال بسیار زیاد ناامنی اجتماعی تشدید خواهد شد. همین وضعیت درباره بهداشت نیز وجود دارد و آن را میتوان به ساحتهای دیگر هم تسری داد. خصوصی شدن کنترل نشده میتواند پیامدهای اجتماعی نامناسبی به وجود بیاورد.
* خصوصی شدن آموزش و پرورش، بهداشت و... چه پیامدهایی خواهد داشت؟
این موضوع را به خوبی میتوان در تفاوت مدارس دولتی و خصوصی و اتفاقاتی که در این مدارس رخ میدهد مشاهده کرد. از سوی دیگر تفاوت بین بیمارستانهای دولتی و خصوصی نیز مشهود است و خدماتی که در بیمارستانهای خصوصی ارائه میشود به هیچ عنوان در بیمارستانهای دولتی ارائه نمیشود. این وضعیت در محلات پایین شهر تهران و شهرستانها نیز شکل پیچیدهای به خود میگیرد. در موضوعات قضائی هم ذکر این نکته را لازم میدانم که با وجود همه تلاشهای قوه قضائیه برای گسترش عدالت، عجیب نیست اگر مثلا کسی با صرف هزینه هنگفت و با در اختیار گرفتن وکلای مختلف بخواهد در جریان دادرسی اثر بگذارد و این صرف نظر از تلاشهای قوه قضائیه است. به بیان دیگر هر چه فرد از ثروت بیشتری برخوردار باشد با توجه به اینکه میتواند وکیل بهتری اختیار کند و از مزایای دیگر استفاده کند، ممکن است احتمال موفقیت وی در پروندههای قضائی افزایش پیدا کند. این در حالی است که قوه قضائیه تلاش میکند نشان دهد که در رسیدگی قضائی رأی دادگاه تحت تأثیر پولی که افراد برای پیروزی در پروندهها هزینه میکنند، قرار ندارد. اینها نشان میدهد با کوچکترین بیتوجهی ممکن است نظم و هارمونی اجتماعی از بین برود و جامعه دچار آنومی و ناامنی اجتماعی شود. اگر خصوصی شدن به این حوزهها کشیده و موثر واقع شود باید در انتظار وضعیتی بود که در آن قضات باتجربه از قضاوت دوری میکنند و برای کسب درآمد بیشتر وکیل میشوند تا پولی بیشتری به دست بیاورند. همه این موارد جامعه ایران را به سمت آنومی و بیهنجاری سوق خواهد داد. اولین چیزی که در این روند قربانی میشود دین و اعتقادات مردم است. در حالی که دین از عدالت آغاز میشود و تلاش میکند به اخلاق برسد و اخلاق را در جامعه تقویت کند، به مرور زمان در چنین وضعیتهایی با چالش و بحران مواجه میشود.
ارسال نظر