اعراب منطقه و احتمال میانجیگری
تحولات سیاسی و امنیتی منطقه خلیج فارس همواره تحت تأثیر رقابتهای ژئوپلیتیکی قدرتهای جهانی و منطقهای بوده است. در این میان، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نقش مهمی در تحولات منطقهای ایفا میکنند و دارای قدرت لابیگری در ایالات متحده هستند.
این نفوذ میتواند عاملی تعیینکننده در سیاستهای واشنگتن نسبت به ایران باشد، بهویژه در مقاطع حساس که بحث تهدید نظامی علیه ایران مطرح میشود. کشورهای عربی خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از طریق روابط اقتصادی و نظامی گستردهای که با ایالات متحده دارند، نفوذ قابلتوجهی بر سیاستگذاران آمریکایی اعمال میکنند. این کشورها با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و رسانهای، تلاش دارند تا واشینگتن را متقاعد کنند که حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران نهتنها بینتیجه خواهد بود، بلکه امنیت کل منطقه را به خطر میاندازد. آنها هشدار میدهند که چنین اقدامی با واکنش شدید ایران همراه خواهد شد و میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای ثبات خاورمیانه داشته باشد. ایران نیز بهخوبی میداند که هرگونه حملهای به تأسیسات هستهای آن، یک پاسخ قاطع در پی خواهد داشت. تهران ابزارهای کافی برای مقابلهبه مثل را در اختیار دارد و میتواند پایگاههای آمریکا در منطقه، از جمله پایگاه «سنتکام» در کشورهای حاشیه خلیج فارس را هدف قرار دهد. از آنجا که واشینگتن پایگاههای متعددی در منطقه دارد، هرگونه درگیری نظامی میتواند دامنه وسیعی پیدا کند و کنترل اوضاع را دشوار سازد. یکی از مهمترین نگرانیهای ایالات متحده در قبال هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، تأثیر آن بر بازار انرژی جهان است. افزایش تنشها در خلیج فارس بهطور مستقیم بر قیمت نفت تأثیر میگذارد. در شرایطی که دولت آمریکا، بهویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، به دنبال کنترل قیمت سوخت و جلوگیری از افزایش تورم در داخل کشور است، وقوع یک جنگ در منطقه میتواند منجر به جهش قیمت نفت و بحران اقتصادی شود. علاوه بر این، نگرانیهایی درباره پیامدهای زیستمحیطی یک حمله به تأسیسات هستهای ایران نیز مطرح است. کشورهای عربی هشدار دادهاند که در صورت آسیبدیدن تأسیسات هستهای ایران و نشت مواد رادیواکتیو، آبهای خلیج فارس آلوده خواهد شد. این مسئله تهدیدی جدی برای منابع آبی و امنیت غذایی کشورهای منطقه محسوب میشود. با توجه به این ملاحظات، کشورهای عربی بهویژه قطر و عمان، که روابط متوازنتری با ایران دارند، به دنبال راهکارهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها هستند. آنها بر این باورند که واشینگتن باید بهجای تهدید نظامی، رویکردی انعطافپذیرتر در قبال ایران اتخاذ کند. یکی از پیشنهادهایی که مطرح شده، آزادسازی بخشی از داراییهای مسدودشده ایران در بانکهای بینالمللی است. این اقدام میتواند بهعنوان نشانهای از حسن نیت تلقی شود و زمینه را برای مذاکرات جدیتر فراهم کند. در این میان، روسیه نیز تأکید کرده است که هرگونه مذاکره با ایران باید بر مسئله هستهای متمرکز باشد و از ورود به مباحث مرتبط با تواناییهای دفاعی ایران پرهیز شود. مسکو بر این باور است که رویکرد عادلانه و شرافتمندانه در مذاکرات میتواند به کاهش تنشها کمک کند و مانع از گسترش درگیریها شود.
در مجموع، لابی کشورهای عربی در آمریکا نقش مؤثری در جهتدهی به سیاستهای واشینگتن در قبال ایران دارد. این کشورها با درک تبعات یک درگیری نظامی، تلاش میکنند تا رویکرد آمریکا را از گزینههای نظامی بهسوی دیپلماسی و مذاکره سوق دهند. از سوی دیگر، ایران نیز در پی یافتن راههایی برای کاهش فشارهای اقتصادی و سیاسی است. اگر آمریکا و غرب بتوانند با ارائه تضمینهایی در خصوص لغو تحریمها، زمینه را برای مذاکراتی سازنده فراهم کنند، احتمال حلوفصل بحران از طریق دیپلماسی افزایش خواهد یافت.
* علیاصغر زرگر
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر