مرتضی افقه در گفتوگو با «آرمان ملی»:
دیپلماسی از اقتصاد مهمتر است
آرمان ملی- احسان انصاری: مهمترین پیامدهای استیضاح عبدالناصر همتی چه خواهد بود؟ بازار سرمایه چه واکنشی به این استیضاح خواهد داشت؟ آیا مسئولیت مجلس درباره مشکلات معیشتی مردم تنها استیضاح وزیر اقتصاد است؟ آیا تغییر یک مدیر میتواند به بهبود وضعیت معیشتی مردم منجر شود؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مرتضی افقه اقتصاددان گفتوگو کرده است.

افقه در این زمینه معتقد است: «واقعیت این است که کلید مشکلات فعلی اقتصادی نیست. در چنین شرایطی وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و یا رئیس سازمان برنامه و بودجه به تنهایی نمیتوانند کاری کنند که وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا کند. تحریم مشکلی واقعی است و با این رویکرد نظام تصمیمگیری شرایط در آینده بسیار پیچیده خواهد شد. من فکر میکنم نقش دستگاه دیپلماسی در بهبود شاخصهای کلان میتواند بیشتر از دیگر بخشها باشد. نمایندگان مجلس هم بیاطلاع نیستند و شناخت خوبی از وضع موجود دارند و میدانند نقش همتی و دوستانش در ایجاد وضعیت فعلی به مراتب کمتر از اصولگرایان است. نکته دیگر اینکه از زمانی که تحریمها تشدید شد متغیرهای اقتصادی عمدتا تحت تاثیر عوامل غیر اقتصادی و عوامل بیرون از اختیار سیاستگذاران داخلی و دولتی قرار گرفت.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*مهمترین پیامدهای استیضاح همتی برای اقتصاد کشور چه خواهد بود؟
اقدام مجلس در استیضاح آقای همتی نشان داد که مجلس سیاسیکاری میکند و رویکردی منفعتطلبانه به مسائل دارد و در مجموع به منافع عمومی توجه کافی ندارد. این استیضاح یک بار دیگر نشان داد که مجلس فعلی مجلسی ضعیف است. من به رغم اینکه با سیاستهای آقای همتی موافق نبودم اما فکر میکنم مشکلات اقتصادی کشور پس از این استیضاح بیشتر خواهد شد. من پشت این اقدامات نمایندگان مجلس اهداف اقتصادی و اجتماعی نمیبینم، بلکه اهداف سیاسی و جناحی انگیزه اصلی آنها بوده است. به هر حال مجلس نیز در مقابل مشکلات معیشتی مردم مسئولیتهایی دارد که به آن عمل نکرده است. متاسفانه در شرایطی که کشور در آستانه یک فشار حداکثری بزرگ و بحرانهای اقتصادی سخت قرار دارد با این اقدام مجلس در عمل دستگاه اجرایی تضعیف شد. از سوی دیگر در مجلس فعلی تندروهای اصولگرا قدرتمند هستند و میدانیم آنها جز دغدغههای جناحی و سیاسی دغدغه دیگری ندارند. من اطلاع دارم وزرای دیگری هم زیر فشار مجلس قرار دارند تا نزدیکان آنها را به کار گمارند و همتی هم با این خواستهها مواجه بوده است و احتمالا به آنها پاسخ مثبت نداده که به این وضعیت دچار شد.
*چرا با سیاستهای آقای همتی موافق نبودید؟
من مخالف سیاستهای آقای همتی بودم و دیدگاهم در مقابل ایشان است. در جلسهای که با ایشان داشتم گفتم آقای همتی، میپذیرید شرایط امروز بدتر از شرایط دوران جنگ است؟ میخواستم بگویم، چون شرایط بدتر و سختتر از دوران جنگ است سیاستهای خاص دوره بحران و جنگ باید اجرا شود. من به ایشان گفتم مشکلات با فرمولها و نسخههای اقتصادی قابل حل نیستند. از ابتدای انقلاب تاکنون اقتصاد خواندهها، هرچه فرمول و نسخه میدانستند تجویز کردند اما مشکلات روزبهروز بدتر شده است. با این وجود این استیضاح در بدترین زمان انجام شد در شرایط کنونی مردم در روزهای پایانی سال قرار دارند و از سوی دیگر ماه رمضان است و وضعیت اقتصادی مردم بسیار سخت شده است. با توجه به مجموعه تحولات منطقه و رفتار ترامپ انتظار داریم که شرایط از اینکه هست سختتر هم بشود. نمایندگان با استیضاح همتی ژست مردمی گرفتهاند، اما خودشان خوب میدانند که افزایش نرخ ارز ارتباط چندانی با سیاستهای داخلی ندارد و هر وزیر دیگری هم بیاید حتی اگر اصولگرا باشد، بدون رفع تحریمها و بازنگری در روابط نمیتواند کاری انجام دهد.
*در شرایطی که قرار نیست مذاکرهای صورت بگیرد چگونه میتوان تحریمها را لغو کرد؟
واقعیت این است که کلید مشکلات فعلی اقتصادی نیست. در چنین شرایطی وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و یا رئیس سازمان برنامه و بودجه به تنهایی نمیتوانند کاری کنند که وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا کند. تحریم مشکلی واقعی است و اگر تحولی در تحریمها ایجاد نشود، شرایط بسیار پیچیده خواهد شد. من فکر میکنم نقش دستگاه دیپلماسی در بهبود شاخصهای کلان میتواند بیشتر از دیگر بخشها باشد. نمایندگان مجلس بیاطلاع نیستند و شناخت خوبی از وضع موجود دارند. آنها میدانند نقش همتی و دوستانش در ایجاد وضعیت فعلی به مراتب کمتر از اصولگرایان است. نکته دیگر اینکه از زمانی که تحریمها تشدید شد متغیرهای اقتصادی عمدتا تحت تاثیر عوامل غیر اقتصادی و عوامل بیرون از اختیار سیاستگذاران داخلی و دولتی قرارگرفت. بعد از تشدید تحریمها تحولاتی که در روابط خارجی اتفاق افتاد بر قیمت ارز و به طبع بر سایر متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار بود. در شرایط فعلی و سالیان گذشته دولت و سیاستگذاران اقتصادی همچون بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی عمدتا منفعل بودند و دولت ناچار بود برای مقابله با افزایش قیمت ارز یا برهم خوردن شاخصهای اقتصادی سیاستهای منفعلانه را اعمال کند. در شرایط فعلی نیز قیمت ارز تحت تاثیر تحولات خارجی است. اگر ترامپ بخواهد روند گذشته را ادامه دهد که با امضای فشار حداکثری همین کار را کرده، به طور طبیعی قیمت ارز و به طبع آن سایر شاخصهای اقتصادی افزایش خواهد یافت. تنها چیزی که میتواند سرعت این افزایش را محدود کند مدیریت نقدینگی کشور است. اگر نقدینگی در دسترس باشد و تهدیدات خارجی اعم از تداوم و تشدید تحریمها توسط ترامپ ادامه یابد قیمت ارز افزایش پیدا میکند. دولت تنها با کنترل نقدینگی میتواند سرعت افزایش را کنترل کند. در حال حاضر قیمت ارز بالقوه از ١٠٠ هزارتومان هم بالاتر است و نرخ کنونی دلار به این دلیل است که نقدینگی کنترل شده و در دست مردم کم است.
*در چنین شرایطی چگونه میتوان نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی خوشبین بود؟ ادامه این وضعیت تا چه زمانی امکانپذیر خواهد بود؟
شرایط فعلی ما غیرعادی است و نسبت به دوران جنگ به مراتب بحرانیتر و پیچیدهتر است. برای دوران خاص باید سیاستها و برنامههای خاص حمایتی از مردم را دنبال کرد. بنابراین اگر هدف مجلس حل مشکلات است باید به آن سمت حرکت کند و با دولت همکاری کند. در غیر این صورت سیاسیکاری مانند کاری که با استیضاح آقای همتی کردند تنها شرایط کشور را بدتر میکنند. حاکمیت و تصمیمگیران جامعه باید بپذیرند که مشکلات با فرمولهای اقتصادی قابل حل نیستند و باید سیاستهای جدیدی در پیش گرفت. این در حالی است که هنوز در بر همان پاشنه میچرخد. مشکلات فعلی، تحت تاثیر تحریمهای بینالمللی و مشکلاتی که اخیرا در منطقه ایجاد شده تشدید شده است. با اینکه بعد از انقلاب شعار رهایی از وابستگی به نفت عنوان شد اما این شعار محقق نشد و ما به دلیل وابستگی به نفت دچار مشکلاتی شدهایم. بعد از سال 97 با افزایش تحریمها، افول شاخصهای اقتصادی خود را با شدت بیشتری نشان میدهند. در این هفت سال دولتهای گذشته از منابع دیگری که داشتند از جمله فروش اوراق قرضه، استقراض از بانک مرکزی و فروش اموال دولتی بخشی از کسری بودجه ناشی از حذف نفت را جبران کردند. به همین دلیل نیز آقای پزشکیان در بدترین شرایط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی سکان مدیریت اجرایی کشور را بر عهده گرفته است.
*آیا با توجه به شرایط پیشرو فشار اقتصادی به مردم بیشتر خواهد شد؟
من چشمانداز روشنی نمیبینم. وضعیتی که در بازار ارز کشور اتفاق افتاده و باعث بروز مشکلات معیشتی فراوان و نوسانات بازارها شده ناشی از تصورات غلطی است که متاسفانه بین اقتصاد خواندههای بازار آزاد طرفداران بسیاری دارد. این طیف و این گروه نه تنها طرفدار این ایده هستند بلکه اساسا اصرار دارند که مبتنی بر ایدههای بازار آزاد نظام تصمیم سازیهای اقتصادی و راهبردی کشور را هدایت کنند. به نظر میرسد این افراد تصور میکنند شرایط ایران کاملا عادی است و ما مانند یک کشور توسعه یافته زندگی میکنیم. فکر میکنند همه چیز در امن و امان است و نظام تصمیمسازیها سر جای خود قرار دارد. این دوستان انگار باور ندارند که ایران در یکی از بحرانیترین شرایط خود در طول سالهای پس از انقلاب قرار دارد. در شرایط بحران و نوسان هر دولتی در سطح جهان جدا از تصمیمات اتخاذ شده عادی و روتین تلاش میکند به صورت توأمان هم منافع اقتصاد کلان کشور هم مطالبات تولید کننده و هم مسائل و مشکلاتی که به نوعی به دهکهای محروم مرتبط است را مدنظر قرار دهد. طرفداران این تفکر احساس میکنند که فاصله بین بازار ارز نیمایی و بازار آزاد باعث شده تا آمارهای فساد در اقتصاد بالا رفته و نهایتا صادرکنندگان در توزیع و ارائه ارز خود قصور و تنگ نظری کنند. از سوی دیگر رانتی هم به واردکنندگان از این طریق اعطا میشود. این صورت مساله البته درست است، ولی آقایان به جای حل مساله توزیع رانت در کشور تلاش کردهاند صورت مساله را پاک کنند. یعنی به جای افزایش نظارتها و حذف رانت، توزیع ارز دولتی را که کمک میکرد برخی اقلام ضروری ارزانتر به دست مردم برسد حذف کردهاند.
ارسال نظر