پشتپای قالیبافیها به دولت
در ابتدای این یادداشت باید بگویم چیزی که ملتها را میسازد فرهنگ صحیح است و در این فرهنگ قانون حرف اصلی را میزند و همه باید به آن اتکا کنند و نباید بهاین صورت باشد که تنها بخشی از جامعه به رعایت آن تشویق شوند.
چرخش قدرت و نوسازی اجتماعی با تن دادن به قانون میتوانست با تقویت هر روز دولت و برخورداری از سیاستهای حمایتی دولت و همه گروهها، مشکلات این کشور را حل کند و یا شرایط را بهبود بخشد. ولی با این برنامههایی که بهنوعی چوب لای چرخ نهاد ریاست جمهوری میگذارند ما ضعف و ناامیدی و دلسردی در قوه اجرایی و با انبوهی از مشکلات روبهرو هستیم. نباید اجازه میدادند که انحصارطلبان با تندرویها سهمخواهیهای خود را افزایش دهند. متاسفانه این حرکت قالیبافیها که چیزی برای وفاق نگذاشتهاند باید کم شدن قدرت چانهزنی و حل مشکلات کشور را شاهد باشیم. برداشت من این است که کملطفی و بیمهری سایر قوا و سایر نهادهای پرنفوذ به نیروهایی که مورد اعتماد مردم بودند، باعث شدند که انتخابات از حالت حداقلی خارج شود و به نزدیک 50 درصد برسد. نباید نقش ظریف را در این مورد کمرنگ شده ببینیم ولی باید قبول کنیم که او دیگر در دولت نیست البته شنیدهها خبر میدهد که هنوز پزشکیان استعفای او را نپذیرفته است. با چنین فردی که محمدجواد ظریف نام دارد نباید چنین رفتارهایی شود زیرا این به اعتماد جامعه ضربه میزند و البته باعث افزایش شکاف بین مردم و دولت خواهد شد. ظریف باتوجه به سابقه و شناختی که از مسائل بینالملل داشت در حوزه دیپلماسی میتوانست مفید باشد ولی بهشرطی که بستر برای گفتوگو و تعامل آماده میشد. حالا باتوجه به تذکری که رئیس دستگاه قضا به ظریف داده است او به حوزه دانشگاه و تدریس باز خواهد گشت. ظریف پاستور را ترک میکند تا چالشها و حاشیههای پیرامون پاستور کاهش پیدا کند. برداشت من از این رویداد آن است که انحصارگریها و زیادهخواهیهای جریان شکستخورده در انتخابات اخیر روزبهروز ادامه دارد و متاسفانه مجموعه قالیبافیها موجب تضعیف دولت میشوند.
* کمالالدین پیرموذن
تحلیلگر سیاسی
ارسال نظر