ابراهیم فیاض در گفتوگو با «آرمان ملی»:
آمریکا ، اوکراین را به روسیه خواهد داد
آرمان ملی- احسان انصاری: معادلات پیرامون اوکراین با توجه به نزدیکی آمریکا و روسیه و اتفاقاتی که در دیدار ترامپ و زلنسکی رخ داد شکل پیچیدهای به خود گرفته است.

این در حالی است که آنچه مشهود است این است که اوکراین میتواند یکی از گسلهای فاصله اروپا و آمریکا باشد. از سوی دیگر پیروزی روسیه در جنگ اوکراین میتواند در بسیاری از معادلات آینده جهان تغییر ایجاد کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران گفتوگو کرده است. فیاض معتقد است: «پوتین میدانست که اگر اوکراین به سمت غرب و کشورهای اروپایی تمایل پیدا کند که این اتفاق نیز به شکلهای مختلف در حال رخ دادن بود، روسیه از نظر تمدنی با بحران مواجه خواهد شد. این وضعیت درباره هنگکنگ، چین، آمریکا و کانادا نیز وجود دارد. به همین دلیل تحولات آینده به سمت جهانگشایی جغرافیایی در حال تغییر است و جغرافیای جهان بههم خورده است. شرایط به شکلی شده که قرن بیست و یکم ویژگیهای قرن نوزدم و بیستم را به صورت همزمان پیدا کرده است. در واقع هم تاریخ و جغرافیا و هم جنبه سختافزاری و نرمافزایی جهان در حال تغییر است. اتفاق مهمی که در حال رخ دادن است حذف تمدنی اروپاست.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*معادلات اوکراین بین آمریکا و روسیه پیچیده دنبال میشود و پس از اتفاقات چند روز اخیر دو دستگی بین رهبران سیاسی در حمایت از زلنسکی و ترامپ و پوتین به وجود آمده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
من بارها عنوان کردهام که سال 2025 سال فروپاشی جهان است و نشانههایی که در حال بروز است به خوبی این گزاره را تأیید میکند. در چنین شرایطی جغرافیای جهان نیز تغییر خواهد کرد. آن چیزی که زمانه را تغییر خواهد داد زمانه است. در واقع مهمترین کارکرد تکنولوژی تغییر زمانه است. من معادلات رخ داده در مسأله اوکراین را تمدنی میدانم و معتقدم تغییراتی که در آینده رخ خواهد داد تمدنی خواهد بود. من حتی جنگ بین اسرائیل و فلسطین را نیز تمدنی میدانم. اسرائیل همواره مبتنی بر غرب بوده و در مقابل فلسطین دارای تمدن شرقی است. به همین دلیل چالشهایی که در این زمینه رخ داده، بیشتر تمدنی بوده است. شرایط به شکلی است که امروز در اسرائیل یهودیت غربی و یهودیت شرقی در مقابل هم قرار گرفته و در این رویارویی یهودیت غربی در حال شکست خوردن است و در مقابل یهودیت شرقی تلاش میکند با فلسطینیان به تعامل برسد. نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نماد یهودیت غربی است که در مقابل این تعامل ایستادگی میکند. این وضعیت درباره اوکراین نیز وجود دارد. اوکراین و کیف پایتخت این کشور، خاستگاه اصلی روسیه مدرن بوده است. در واقع روسیه از این نقطه مسیر حرکت خود را آغاز کرده و به سمت شرق رفته است. نکته مهم دیگر اینکه در زمان اتحاد جماهیر شوروری نیز اوکراین منطقهای بود که تکنولوژیهای پیشرفته و اغلب کارخانههای هواپیما سازیهای بزرگ در این منطقه فعال بودهاند. شرایط به شکلی بود که خورشچف منطقه کریمه را به اوکراین هدیه داد. به همین دلیل باید عنوان کرد که بُعد تمدنی کیف نسبت به مسکو و روسیه بالاتر بوده است.
*بُعد تمدنی بالاتر کیف نسبت به مسکو چه نقشی در تصمیم پوتین برای حمله به اوکراین داشت؟
پوتین میدانست که اگر اوکراین به سمت غرب و کشورهای اروپایی تمایل پیدا کند که این اتفاق نیز به شکلهای مختلف در حال رخ دادن بود، روسیه از نظر تمدنی با بحران مواجه خواهد شد. این وضعیت درباره هنگکنگ، چین، آمریکا و کانادا نیز وجود دارد. به همین دلیل نیز تحولات آینده به سمت جهانگشایی جغرافیایی در حال تغییر بوده و جغرافیای جهان بههم خورده است. شرایط به شکلی شده که قرن بیست و یکم ویژگیهای قرن نوزدهم و بیستم را به صورت همزمان پیدا کرده است. در واقع هم تاریخ و جغرافیا و هم جنبه سختافزاری و نرمافزایی جهان در حال تغییر است. اتفاق مهمی که در حال رخ دادن است حذف تمدنی اروپاست.
امروز در اسرائیل یهودیت غربی و یهودیت شرقی در مقابل هم قرار گرفته و در این رویارویی یهودیت غربی در حال شکست خوردن است و در مقابل یهودیت شرقی تلاش میکند با فلسطینیان به تعامل برسد
*چرا تمدن اروپا در حال حذف شدن است؟
در اروپا دو جریان فکری به شدت با هم در حال جنگ و کشمکش بوده و هستند و این مقابله، ریشه تاریخی دارد. این دو جریان که انگلیس و روسیه نمادهای آن محسوب میشود، از دیرباز با هم در حال جنگ و کشمکش بودهاند. ناظر بر تفاوت دو جریان، این دو کشور هم در زمینههای مختلف با هم در تضاد و تقابل هستند. از نظر فرهنگی در روسیه فیلسوف وجود ندارد، اما رماننویسها و شاعران روسی در جهان از سرآمدان محسوب میشوند و در کنار داستایوفسکی، تولستوی و چخوف، فهرست بلندی از نویسندههای روسی را میتوان نام برد. در روسیه نوعی تصوف وجود دارد که مشحون از حالات عرفانی است و میتوان آن را در مناطقی که مسیحیت ارتودوکس و زبان اسلاو وجود دارد، دنبال کرد. به همین دلیل بود که شوروی به کشورهای اروپای شرقی حمله و آنها را تسخیر کرد و این هویت را میتوان در اروپای شرقی که تحت تسلط روسها قرار داشتند دید. پس از مدتی، به دلیل اینکه کشورهای اروپای شرقی خاطرات خوبی از تسلط حزب کمونیست نداشتند، بین کشورهای اروپای شرقی و روسیه فاصله افتاد و غرب تلاش کرد از این فاصله استفاده کند. با همه اینها اگر جنگ اوکراین به پایان برسد، احتمال نزدیکی بیشتر کشورهای اروپای شرقی با روسیه همچنان وجود خواهد داشت. شاید بتوان لهستان را از این قاعده مستثنی کرد که دلیل آن در مذهب نهفته است. لهستانیها کاتولیک هستند و این تفاوت مهمی به شمار میآید. این نظر وجود دارد که دلیل حمله هیتلر به لهستان کاتولیک بودن این کشور بوده که از نظر هیتلر، کاتولیک یک مسیحیت غربی بوده است. حملهای که جنگ جهانی دوم را آغاز کرد. بر اساس چنین نگاهی، اگر لهستان کاتولیک نبود، شاید هیتلر به این کشور حمله نمیکرد. کاتولیک مذهب اروپای جنوبی و پروتستانیسم مذهب اروپای شمالی به شمار میرود. به صورت طبیعی فرهنگ و زبان که با هم اشتراک پیدا میکنند، هویت فرهنگی ایجاد میشود. در واقع تحولات آینده جهان براساس همین تفاوتهای فرهنگی و تمدنی است. این در حالی است که آمریکا دنبال فروپاشی اتحادیه اروپاست تا در جهان بدون رقیب باشد.
*این موضوع توسط رهبران کشورهای اروپایی درک نشده است؟
هدف اصلی کشورهای اروپایی قرار گرفتن در مقابل آمریکا بود. به همین دلیل این واقعیت توسط کشورهای اروپایی درک شده و از این رو منطقگرایی و معناگرایی انگلیس در مقابل صوفیست روسیه قرار خواهد گرفت. شرایط به شکلی است که فلسفه تحلیلی در انگلیس یک منطق فلسفی است که در حالت عکس با روسیه قرار دارد. به همین دلیل در طول تاریخ همواره بین انگلیس و روسیه تنش وجود داشته است. حتی در جنگ اوکراین جنگدههای روسی و جنگندههای انگلیسی در دریای بالتیک و دریای شمال با هم درگیر بودند. با در نظر گرفتن چنین تفاوتهایی بوده که ترامپ در دیداری که با نخست وزیر انگلیس داشت، مدعی شد که اگر ما نبودیم آیا شما میتوانستید روسیه را کنترل کنید؟ اگر واقعبینانه به جنگ اوکراین نگاه کنیم، این جنگ بیش از آنکه جنگ بین روسیه و اوکراین باشد، جنگ بین روسیه و انگلیس است و در این درگیری و کشمکش، آلمان بین شرق و غرب گرفتار بوده است. به همین دلیل اگر جنگ اوکراین به پایان برسد، آلمان بیش از گذشته به روسیه نزدیک خواهد شد. حزبی که به تازگی در آلمان پیروز شد، دنبال این است که در آینده با روسیه ارتباط نزدیکتری داشته باشد. اگرچه مارکس به روسیه به عنوان قبرستان تاریخ نگاه میکرد، اما معناگرایی آلمانی از روسیه نشأت میگیرد. در واقع آلمان یک وضعیت شرقی و غربی دارد. چنین وضعیتی را در آسیا میتوان برای ایران هم در نظر گرفت. ایران در آسیا وضعیت خاص و یگانهای دارد که به شرایط آلمان در اروپا شبیه است. مرحوم داریوش شایگان در کتاب آسیا در برابر غرب عنوان میکند که آلمان، ایرانِ اروپا و ایران، آلمانِ آسیاست. کشور دیگری که در این معادلات تعیین کننده است فرانسه به عنوان خاستگاه غرب است. این کشور برای اینکه ابعاد تمدنی خود را گسترش دهد، سیاستهای خود را در خاورمیانه و کشورهایی مانند ارمنستان و منطقه قفقاز آغاز کرده است. نکته جالب این است که ایران و فرانسه در ماجرای ارمنستان در مقابل روسیه و ترکیه قرار گرفتهاند. انگلیس نیز به دلیل اینکه از اتحادیه اروپا جدا شده، در بعد تمدنی سرش بیکلاه مانده و به همین دلیل تلاش میکند به فرانسه نزدیک شود. در چنین شرایطی است که نقش ایران برای این کشورها حائز اهمیت خواهد شد.
*ایران در این زمینه چه نقشی میتواند ایفا کند؟
در تحولات تمدنی در آینده رابطه کشورهای اسلامی با ایران بهبود پیدا میکند و کشورهای اسلامی به ایران نزدیک خواهند شد. دلیل این موضوع نیز این است که پشتوانه منطقهای برای خود ایجاد کنند. تجربه تاریخی نشان میدهد که کشورهایی که بسته عمل میکنند، اما پس از تجاوز به کشور دیگری باز عمل میکنند در نهایت دچار فروپاشی خواهند شد. این وضعیت درباره شوروی و حمله به افغانستان وجود داشت. در شرایط کنونی نیز اسرائیل وارد خاک سوریه شده که باعث فروپاشی خواهد شد. این وضعیت درباره ترکیه نیز وجود دارد که همواره بسته عمل کرده اما در شرایط کنونی در سوریه حضور دارد. به همین دلیل احتمال فروپاشی ترکیه نیز وجود دارد. آمریکا نیز اگر قرار باشد به کانادا و گرینلند دستدرازی کند با همین چالش مواجه خواهد شد. من معتقدم روسیه به شکلهای مختلف اوکراین را از دست آمریکا خارج خواهد کرد. شاید این اتفاق نیز توسط مردم اوکراین رخ بدهد که بخواهند به روسیه بپیوندند. با این وجود همین اتفاقات باعث فروپاشیهایی در سطح جهانی خواهد شد.
ارسال نظر