| کد مطلب: ۱۱۵۹۳۸۵
لینک کوتاه کپی شد

اجتناب مالیاتی؛ پیامدها و مخاطرات

در ادبیات اقتصادی و مالی در خصوص اجتناب مالیاتی و ارزش واحدهای انتفاعی رویکردهای گوناگونی وجود دارد. نخستین رویکرد مربوط به ارزش آفرینی است که بر این استدلال است که فعالان حوزه بازار سرمایه برای اقدام‌های اجتناب مالیاتی، ارزش قائل هستند و به دیده فعالیتی ارزش آفرین به آن می‌نگرند.

دومین رویکرد مرتبط با نظریه نمایندگی است که بر این اعتقاد است که ماهیت مبهم و فعالیت‌های اجتناب مالیاتی این امکان را برای مدیران فراهم می‌کند تا با عدم افشای اخبار بد، در جهت منافع فرصت طلبانه خود اقدام کنند که با ذات اصولی ساز و کارهای حاکمیت شرکتی که حداکثرسازی منافع ذی نفعان به طرق قانونی است؛ در تعارض است. در رویکرد فرصت‌طلبانه، واحدهای انتفاعی می‌توانند از اجتناب مالیاتی برای کاهش بار مالیاتی سنگین خود، دستیابی به هدف خود برای افزایش نقدینگی، بهبود رقابت‌پذیری در بازار و کمک به افزایش ارزش واحدهای انتفاعی استفاده کنند. با این حال، واحدهای انتفاعی ممکن است هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم را به دلیل رفتار اجتناب مالیاتی متحمل شوند. با این حال، هنگامی که حسابرسان مالیاتی عدم رعایت در هزینه‌های قابل قبول مالیاتی را تشخیص می‌دهند، هزینه‌هایی غیرمستقیم مانند هزینه‌های نمایندگی ایجاد می‌شود. این هزینه‌ها نه تنها سودآوری بنگاه‌ها را کاهش می‌دهد، بلکه ثبات مالی و توسعه بلندمدت آنها را نیز به مخاطره می‌اندازد. اجتناب مالیاتی را نمی‌توان صرفاً به عنوان رفتاری در نظر گرفت که ارزش شرکت را افزایش می‌دهد و تأثیر آن به میزان ارتباط بین مزایای اجتناب مالیاتی و هزینه‌های اجتناب مالیاتی بستگی دارد. برای اطمینان از توسعه پایدار، واحدهای انتفاعی باید از اثرات نامطلوب رفتارهای اجتناب از مالیات آگاه باشند و مزایا، هزینه‌ها و مخاطرات را به دقت بسنجند. دیدگاه‌های سنتی نشان می‌دهند که اجتناب مالیاتی، بازده شرکت پس از مالیات و در نتیجه ارزش را افزایش می‌دهد. با این حال، تحقیقات اخیر این مفهوم را به چالش کشیده است و پیامدهای بلندمدت بالقوه را برجسته می‌کند. طبق رویه مرسوم، اجتناب از مالیات به واحدهای انتفاعی اجازه می‌دهد تا میزان مالیاتی را که باید بپردازند کاهش دهند و در عین حال سودهای پس از کسر مالیات خود را افزایش دهند، که باعث افزایش نگهداشت وجه نقد می‌شود، نقدینگی را بهبود می‌بخشد و به واحدهای انتفاعی اجازه می‌دهد ارزش بیشتری ایجاد کند که همه اینها باعث افزایش ارزش واحدهای انتفاعی می‌شود. با این حال، در واقعیت، رفتار اجتناب مالیاتی می‌تواند به ارزش واحدهای انتفاعی آسیب برساند. این نظریه پیشنهاد می‌کند که ماهیت غیرقانونی و پنهان اجتناب مالیاتی، یعنی عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان و بین سهامداران اکثریت و اقلیت که منجر به اجتناب مالیاتی می‌شود، هزینه‌های نمایندگی را افزایش می‌دهد و هزینه‌های اجتناب مالیاتی را از منافع آن بیشتر می‌کند و در نتیجه به ارزش واحدهای انتفاعی و به تبع آن به اقتصاد کشور آسیب می‌رساند.

 

 

* حسن چناری

کارشناس مالی و مدرس دانشگاه

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار