«آرمان ملی» از مشکلات محیطبانان گزارش میدهد
زیستِ دشوارِ محیطبانان، در سایه شکارچیان
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: جانشان در کف دستهایشان است، برای نگاهداری و حفظ محیطی که در آن زیست میکنیم. برای حفاظت از طبیعتی که در دهههای اخیر، مظلومتر از همیشه واقع شد، زیر نگاه بیمسئولیت تک تک افرادی که غارتش کردند.

اما مهمترین عاملی که شغل محیطبانی را در ایران خطرناکتر از دیگر کشورهای جهان میکند، کمبود نیروهای انسانی و مواجهه این افراد با شکارچیانی است که گاه حتی خانوادههای این محیطبانان را اگر پیگیر و وظیفهشناس باشند، تهدید میکنند. شاید این افراد دلسوز نیازمند نگاه منصفانهتر و پررنگتری از سازمان حفاظت محیط زیست هستند، تا هم وضعیت معیشتشان بهتر شود و هم امنیت شغلی بیشتری داشته باشند.
در همین راستا، آقای قربانی، محیطبان، درباره مشکلات اصلی محیطبانان به «آرمان ملی» گفت: اولین و مهمترین مشکل محیطبانان، جایگاه محیطبان در سازمان حفاظت محیط زیست است. یعنی نگاهی که جامعه نسبت به محیط دارد، متاسفانه در سازمان حفاظت محیط زیست، این نگاه به صورت عملی و علنی، وجود ندارد. یک نگاه طبقاتی در سازمان حفاظت محیط زیست وجود دارد که محیطبان آخرین افق نگاه مدیریتی سازمان حفاظت محیط زیست است. در صورتی که همیشه شعارها و صحبتها و حرف و حدیثها در مورد محیطبانها داده میشود و هر سال بیانیهها و حمایتهایی اعلام میشود، اما متاسفانه عملی نمیشود. این نوع نگاه سازمان حفاظت محیط زیست، سبب میشود که مساله معیشت و امنیت محیطبانان و شرایط کار محیطبانان، دوچندان سختتر شود. این نگاه تبعیضآمیز نسبت به جایگاه محیطبان در ساختار طبقاتی که در سازمان حفاظت محیط زیست وجود دارد، اولین عامل است که عوامل دیگر منشا از همین عامل اولیه میشود.
وی درباره دیگر مشکلات محیطبانان افزود: بحث معیشت محیطبان، امنیت در محیط کاری آنها، اضافه کار و مسائلی که در شیفتهای مختلف دارند، که متاسفانه به علت نبود نیروی انسانی کافی، محیطبانان در حال حاضر متاسفانه طبق استانداردها و مصوبات قانونی که وجود دارد، 5شبانه روز بیشتر از نهادهایی که به صورت شیفتی کار میکنند، در مناطق حضور دارند. حتی برخی از پاسگاههای محیطبانی با دو محیطبان در هر شیفت اداره میشود، که عملا کارآیی محیطبان در زمینه حفاظت از محیط زیست را کاهش میدهد. یعنی محیطبان در برخی مناطق صرفا و ناچارا نگهبان پاسگاههای محیطبانی میشود، به جای اینکه بتواند در عرصههای محیط طبیعی خدمت کند. این سبب میشود که ما از نظر حفاظتی هم به مشکل بربخوریم و خیلی از شکارچیان غیرمجازی که وجود دارند، این مساله را هم در بسیاری از مناطق خبردار هستند و به همین خاطر، از این موقعیت سوءاستفاده میکنند.
تامین معیشت دشوار با حقوق ناکافی
یک محیطبان با حقوق حدود15میلیون تومان در ماه، باید زندگی کند. آن هم در شرایطی که پرداخت اضافه کاری آنها هم، گاه به طور کامل انجام نمیشود.
قربانی درباره مشکلات معیشتی یک محیطبان در ادامه گفت: خود من یک هفته بعد از اینکه حقوقم را دریافت میکنم، باید دست به کارهای دیگری بزنم مانند کارکردن با اسنپ، گرفتن طرحهای تحقیقاتی، رفتن در برخی مناطق مخاطره آمیز و برخی مناطق دیگر محیط زیستی، مجبوریم تمرکز صددرصدی را از روی وظیفه محیطبانی خود برداریم، که به خانوادههایمان لطمه وارد نشود.
این محیط بان درباره امنیت جانی محیطبان در مواجهه با شکارچیان غیرمجاز نیز افزود: امنیت جانی محیطبان به هیچ وجه تامین نمیشود. ما در مناطق که میرویم نمیدانیم که اول باید براساس وظیفه محولهای که به ما واگذار شده است، وظیفه محیطبانی و سازمانی خودمان را انجام دهیم، یا اینکه نگران پس لرزههای این اقدام حتی طبق آن دستورالعملها باشیم؟ پیش آمده است که حتی شکارچی به در خانههای محیطبانان رجوع کرده و ما را تهدیدمی کند. داخل شهرها که رفت و آمد میکنیم، چون آنها آگاه هستند که بحث حمایتی سفت و سختی نداریم، حتی داخل شهرها، همراه خانوادههایمان که رد میشویم، اگر محیطبانی واقعا مصر باشد که وظیفه خودش را در مناطق انجام دهد، مورد تهدید قرارمی گیرد، که من خودم بارها این مورد برایم پیش آمده است که تهدید شوم. حتی در شبکههای اجتماعی هم وقتی در صفحههای خود به قوانین و معرفی تخلفات محیط زیستی اشاره میکنیم، آنجا هم ما را تهدید میکنند. ما مورد تهدید شکارچیان متخلف قرار میگیریم، که متاسفانه به دلیل اینکه جایگاه ویژهای در دستگاه قضائی برای حمایت از محیطبان وجود ندارد، شکارچیان به راحتی ما را تهدید میکنند. همان طور که شاهد هستید، بسیاری از محیطبانان ما زیر احکام سنگین در دفاع از خود قرار میگیرند.
چالشهای مواجهه و درگیری با شکارچیان
زندگی محیط بانان با چالشهایی روزانه مواجه است، که مهمترین آن درگیری با شکارچیانی است که همهشان مسلح هستند. پنجشنبه گذشته، در کهگیلویه و بویراحمد، محیطبانان در هنگام گشتزنی با شکارچیان سابقهداری روبهرو میشوند، که بیش از 12 گلوله به سمت محیطبانان شلیک میکنند. این نه اولین بار و نه متاسفانه آخرین بار است که شکارچیان و محیطبانان درگیر میشوند. شاید لزوم قوانین سختتری برای شکارچیان غیرمجاز، هم به محیط زیست مظلوم ایران کمک کند، هم برای محیطبانانی که با حداقل حقوق و در شرایط سخت مشغول به انجام وظیفه هستند، امنیت شغلی بیشتری فراهم کند.
عبدا... دیانتینسب، مدیرکل حفاظت محیطزیست کهگیلویه و بویراحمد، درباره حادثه رخ داده گفت: شکارچیان سابقهدار روز پنجشنبه در فاصله کمتر از ۵ متر بیش از ۱۲ گلوله به سمت محیطبانان شلیک کردند، که در نهایت دستگیر شدند.
وی در تشریح جزئیات این حادثه گفت: محیطبانان حین گشتزنی در منطقه، متوجه صدای شلیک گلوله شدند و پس از ساعتها جستوجو و پایش منطقه، دو متخلف را مشاهده کردند که با دو قبضه سلاح جنگی و شکاری، یک رأس بز وحشی را شکار کرده بودند. محیطبانان با توجه به موقعیت مکانی، مسیرهای احتمالی بازگشت متخلفان را پیشبینی کرده و در کمین نشستند. در نهایت، زمانی که شکارچیان به یکی از این مسیرها رسیدند و متوجه حضور محیطبانان شدند، اقدام به تیراندازی کردند و پس از ایجاد درگیری مسلحانه، لاشه شکار را رها کرده و متواری شدند.
مدیرکل حفاظت محیطزیست کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر شناسایی کامل متخلفان اظهار داشت: هر دو شکارچی سابقهدار بوده و هر کدام بیش از ۳ پرونده تخلف شکار داشتند. با همکاری دستگاه قضائی، این افراد احضار و با حکم قاضی دادگاه روانه زندان شدند.
مساله این است که آیا قوانین موجود آنقدر بازدارنده هست، که شکارچی غیرمجاز را از ارتکاب مجدد به جرم، باز دارد؟ در مورد اخیر حتما این گونه نبوده است، که شکارچیان سابقهدار، دوباره اقدام به شکار کردهاند.
ارسال نظر