| کد مطلب: ۱۱۵۹۲۴۶
لینک کوتاه کپی شد

علی‌اصغر زرگر در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

اتحاد ترامپ و پوتین در تقابل با پکن

آرمان ملی- احسان اسقایی: دونالد ترامپ با دیدگاه‌های خاص خود در سیاست بین‌الملل و تجارت دوباره به کاخ سفید پا گذاشت. تصویری که ترامپ از خود در دور اول ریاستش بر دولت آمریکا در ذهن جهانیان نشاند، تصویر مثبتی نبود و از این رو سعی کرد در دور جدید ریاست جمهوری‌اش، در روش‌های خود تغییر ایجاد کند.

اتحاد ترامپ و پوتین در تقابل با پکن

به نظر می‌رسد ترامپ، برخاسته از انتخابات اخیر ایالات متحده، فردی است که با تفکرات جدید وارد عرصه سیاست شده است، تفکراتی که ساختار و نگاه امنیتی آمریکا به جهان را دچار تحولات خواهد کرد. تلاش‌های ترامپ در ارتباط با نقش دادن به عربستان در حل مناقشه میان روسیه و آمریکا و کوشش او برای برکناری زلنسکی در اوکراین نمی‌تواند تنها به خاتمه یک منازعه تبدیل شود. بلکه او نگاهی خاص به روسیه پوتین دارد و می‌خواهد روسیه را نه به عنوان رقیب امنیتی آمریکا، بلکه او را به شریک ایالات متحده آمریکا تبدیل کند. واکنش شدید اتحادیه اروپا به مواضع ترامپ در ارتباط با ناتو و رویکرد جدید آمریکا به روسیه را می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد و احتمالا اروپایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ترامپ آنها را به پوتین فروخته است. به همین دلیل است که واکنش‌های سرسختانه‌ای به اظهارات ترامپ در ارتباط با روسیه و ناتو نشان داده‌اند. به نظر می‌آید که باید شاهد آمریکای دیگری باشیم که از همین حالا پایه‌های آن در حال ایجاد است. «آرمان ملی» برای بررسی نگاه‌های جدید امنیتی- سیاسی ایالات متحده نسبت به جهان در دوران ترامپ، با علی‌اصغر زرگر، کارشناس روابط بین‌الملل، گفت‌وگو کرده است. او اعتقاد دارد ترامپ پایه‌گذار نوع جدیدی از حکمرانی در جهان خواهد بود و احتمالا اگر کشورها این نوع حکمرانی را نپذیرند در جهان آینده جایگاهی نخواهند داشت؛ حکمرانی که بر اساس تکنولوژی و ثروت است. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آقای زرگر، به نظر می‌رسد ترامپ در حال پایه‌گذاری نگاهی جدید در سیاست خارجی آمریکاست. ارزیابی شما از دیدگاه‌های ترامپ در این دوره چیست؟

برخلاف آنچه تصور می‌شد که ترامپ یک واکنش غیرمتعارف در سیاست جهانی است و جامعه آمریکا تصویر ترامپی آمریکا را اصلاح خواهد کرد و به سیاست‌های قبلی خود در رابطه با اروپا، روسیه و خاورمیانه باز خواهد گشت، بر این باور هستم که رویکرد ترامپ به سیاست و چرخش او به سمت آمریکای دیگر، یک واکنش طبیعی و ناگزیر است. مثل هر چرخش دیگری، این حرکت در ابتدا با خامی و اشتباهاتی همراه خواهد بود، اما به تدریج نسل جدیدی از سیاستمداران در آمریکا ظهور خواهند کرد که مسیر ترامپ را مبنای تحولات جدید قرار خواهند داد. ترامپ به دلیل داشتن فهم تجاری و اقتصادی، زودتر از سیاستمداران حرفه‌ای این ضرورت را درک کرده و ابتکار عمل را به دست گرفته است. نسل جدید مدیران آمریکا از دل صاحبان تکنولوژی‌های جدید ظهور می‌کند. ایلان ماسک، زاکربرگ، بیل گیتس و دیگران درک متفاوتی از سیاست دارند که آن را بر جامعه آمریکا و جهان حاکم خواهند کرد. ترامپ این مدل حکمرانی را در نظر دارد و برای رسیدن به آن شرکایی را برای امریکا تعریف خواهد کرد. این تغییرات به‌زودی چهره جهان را دگرگون خواهد کرد و جابه‌جایی‌های زیادی در قطب‌های قدرت و ثروت به وجود خواهد آمد. روشی که این افراد برگزیده‌اند این است که دیگر کشورهای جهان باید با روش‌ها و سیاست‌ورزی و نگاه اقتصادی آنها هماهنگ شوند. در صورتی که این هماهنگی ایجاد شود، آن کشورها از مواهبی برخوردار می‌شوند و هر کشوری که زودتر خود را با این تغییرات وفق دهد، در اتحادیه جدید عضو خواهد شد. آنها فکر می‌کنند می‌توانند بقیه کشورهایی را که وارد این مسیر نمی‌شوند، مجبور به تسلیم کنند. درک آنها از سیاست بین‌المللی چنین است که با زور می‌توان کشورهای دنیا را به تسلیم کشاند.

**یعنی منظور شما این است که آمریکایی‌ها در برشمردن شرکای راهبردی خود تحولاتی ایجاد خواهند کرد؟

بله، همین طور است. من معتقدم که در آینده، کشورهای عربستان، امارات، هند، چین، ژاپن و برزیل جزو کشورهای جلودار خواهند بود. اگر اروپا سرسختی نشان دهد، به‌سرعت از صحنه جهانی حذف خواهد شد و جای آن را آسیا خواهد گرفت. حتی روسیه اگر با این دیدگاه موافقت نکند، محکوم به فروپاشی و تجزیه خواهد بود. به همین علت است که اکنون آمریکا در ماجرای اوکراین به روسیه چراغ سبز نشان می‌دهد.

**به نظر شما این سطح از تغییرات توسط ترامپ عملاً امکان اجرایی شدن دارد؟ یا ترامپ دچار توهم شده است؟

ترامپ دیوانه نیست، ولی دیوانه‌وار اقدام به جهش به سمت جلو کرده است! بر این باور هستم که برخلاف دوران گذشته که مرزهای جغرافیایی و منابع انرژی نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ای داشتند و سیاستمداران پرچمدار آن دوران بودند، در نظم جدید، صاحبان تکنولوژی و شرکت‌های بزرگ تجارت دیجیتال که صاحبان نرم‌افزارهای قدرتمند هستند، تعیین‌کننده خواهند بود. به جای مرزهای جغرافیایی، محدود‌ه‌های برد شبکه‌های اجتماعی نقش‌آفرین نظم نوین خواهند بود. شاید به هیمن علت باشد که شخصا هم در عرصه تکنولوژی‌های نو در حال سرمایه‌گذاری است.

**چه مولفه‌هایی باعث شده ترامپ به این سمت گام بردارد؟

آنچه ترامپ را وادار کرده است که صاحبان این تجارت را گرد خود جمع کند، اول به خاطر نقش غالب رسانه‌ای این شبکه‌ها و دوم به خاطر قدرت تولید ثروت است. در آینده نه چندان دور، ربات‌ها جای نیروی انسانی را در صنایع، ادارات، خانه‌ها، کسب‌وکارها، پزشکی، آموزش و حسابداری خواهند گرفت و نیروی مازاد انسانی به ناچار جذب جاذبه‌های نامحدود این شبکه‌های اجتماعی خواهند شد. در نتیجه، حاکمان جهان دیگر دولتمردان و سیاستمداران نخواهند بود، بلکه حاکمان واقعی جهان، مدیریت هوش مصنوعی خواهد بود. شاید این موارد شوخی به نظر برسد، اما در آینده به اثبات خواهد رسید که ترامپ پایه‌گذار روندی جدی در تغییرات مدیریتی در جهان بوده است. به نظر می‌رسد ترامپ می‌تواند در آینده نگاه‌ها را نسبت به آمریکا دچار تغییرات جدی کند.

**آیا بر هم زدن قید و بندها در حکمرانی جهانی از سوی آمریکا شدنی است؟

به نظر می‌رسد ترامپ قصد دارد قید و بندهای حکمرانی را در هم بشکند و با رویکرد جدیدی وارد صحنه شود. صاحبان ثروت در آمریکا را هم برای رسیدن به این مقصود دور خود جمع کرده و افق جدیدی برای حکمرانی در جهان را دنبال می‌کند. در واقع، ترامپ اساس را بر ثروت‌سازی از طریق تکنولوژی گذاشته و قصد دارد از این طریق نفوذ آمریکا را در جهان گسترش دهد. بر اساس همین دید کلی است که ترامپ به کشورهایی نزدیک شده است و از کشورهای دیگر دور شده.

**منظور شما روندی است که او در ارتباط با روسیه در نظر دارد؟

بله، همان‌طور که مشاهده می‌کنیم، ترامپ در حال نزدیک شدن به روسیه است و شاید علت اصلی نیز این باشد که روسیه و چین و برخی کشورهای دیگر قصد داشتند پول واحدی غیر از دلار را در مبنای تجارت بین‌المللی خود قرار دهند، و ترامپ صددرصد با این امر مخالف است. او می‌خواهد که دلار همچنان بر امور تجاری جهان مسلط باشد. روسیه هم بازار خوبی دارد و ترامپ قصد دارد تسلط کافی بر این بازار داشته باشد. در نهایت هم با در اختیار گرفتن روسیه، قصد رقابت جدی با چین را دارد. ترامپ نقش‌های جالبی برای نزدیکی روسیه به آمریکا و مقابله با چین دارد.

ترامپ دیوانه‌وار اقدام به جهش به سمت جلو کرده است! برخلاف گذشته که مرزهای جغرافیایی و منابع انرژی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند، در نظم جدید صاحبان تکنولوژی تعیین‌کننده خواهند بود

**واقعا اروپا کجای بازی جدید ترامپ در ارتباط با روسیه قرار دارد؟

همان‌طور که مشاهده کردیم، آمریکا رسماً در حال بستن توافقاتی با روسیه بدون حضور نمایندگان اروپا در عربستان است. حتی رئیس‌جمهور اوکراین را هم به این نشست راه ندادند. ترامپ اعلام کرده که روسیه دست برتر را دارد و سرزمین‌هایی که از اوکراین گرفته شده‌اند، پس داده نخواهند شد. این موارد ریشه در نگاه جدید ترامپ دارد که به کلنی‌های ثروت اهمیت می‌دهد. ترامپ قصد دارد روسیه را در کنار خود داشته باشد. به نظر می‌آید این افق توسط ترامپ برگزیده شده است. بر این اساس است که در دنیای جدید، سیاستمدارانی در جهان به وجود خواهند آمد که تار و پود قبلی را کنار زده و حتی اگر اروپا با این روند کنار نیاید، حذف خواهد شد. اگر روسیه هم در کنار آمریکا قرار نگیرد، دچار تجزیه خواهد شد. به نظر می‌رسد نگاه ترامپ بر پایه تئوری‌های عملگرایانه است.

**این نگاه که شما بر آن تأکید دارید، برخلاف نگاه قبلی در آمریکاست که روسیه را در باتلاق اوکراین گیر انداخت تا به کشوری کوچک و غیر تاثیرگذار در معادلات ژئوپلتیکی جهان تبدیل شود. سوال این است که دیدگاه قبلی که غالب بود، قابل تغییر است؟

این سطح از تغییر قطعاً مشکل خواهد بود و گذر از حکمرانی قدیمی به حکمرانی جدید، به نظر ممکن است. جهان در حال ورود به این سیاست‌ورزی جدید است. شاید سخنان ترامپ و اظهار نظرهایی که در این ارتباط دارد، برای آمریکایی‌ها هم مشکل باشد، اما محافلی در خود آمریکا وجود دارد که این موارد را جا می‌اندازد. نحوه حکمرانی در حال تغییر است و دیدگاه تجارت بین‌الملل در حال تغییر است و تکنولوژی‌های جدید ثروت‌سازی را امکان‌پذیر کرده‌اند. مثلاً در ژاپن ربات‌ها بر پایه هوش مصنوعی در حال انجام فعالیت هستند. این نحوه حکمرانی با حکمرانی قدیمی قابل مقایسه نیست و بسیاری از کشورها از این قافله عقب خواهند ماند.

**این نگاه حکمرانی نسبت به چین چه دیدگاهی دارد؟در گذشته خروج آمریکا از منطقه را برای محاصره چین می‌دانستند و قرار بود چین در باتلاق تایوان گیر انداخته شود. آیا دیدگاه جدید حکمرانی در آمریکا همان دیدگاه قبلی نسبت به چین را دارد؟

به نظر می‌آید، با توجه به کنفرانسی که در ریاض برگزار شد، آمریکایی‌ها دیدگاه‌هایی دارند. عربستان و آمریکا قصد سرمایه‌گذاری‌های مشترک در کشورهای یکدیگر را دارند. عربستان با تکنولوژی‌های جدیدی روبه‌روست و به نظر می‌رسد آمریکا قصد دارد مسأله خاورمیانه را به عربستان و اسرائیل واگذار کند و خود را از بحران‌های خاورمیانه رها کرده و نگاه خود را به چین معطوف کند. چین هم با همین سرعت در حال پیش‌روی به سمت همین مدل حکمرانی آمریکاست. شاهد بودیم که چین به سرعت بدیلی برای چت جی‌بی‌تی طراحی کرد که در خود آمریکا سر و صدا کرد. بنابراین مهار چین از منظر تکنولوژی غیرممکن است. به نظر می‌رسد همان دیدگاه چین نسبت به آمریکا در حال پیاده‌سازی است.

**چین چه نگاهی به آمریکا و دیدگاه‌های این کشور به پکن دارد؟

 چین اعلام کرده که به آمریکا به عنوان رقیب نگاه نمی‌کند، بلکه به عنوان همکار نگاه می‌کند. چین و آمریکا بنا را بر همکاری گذاشته‌اند و چینی‌ها به راز ثروت‌سازی پی برده‌اند. بنابراین آمریکایی‌ها به این نتیجه خواهند رسید که رقابت با چین ممکن نیست و باید از طریق همکاری پیش روند. البته آمریکا فاصله زیادی با چین در مسأله نظامی دارد، اما به نظر نمی‌رسد از منظر اقتصادی بتوان به سادگی جلوی چین را گرفت، چراکه در ثروت‌سازی، چین حرف اول را می‌زند. از این منظر به نظر می‌رسد ترامپ دیگر دیدگاه‌های سخت در ارتباط با چین را نخواهد داشت اگر این نگاه چین را به همکاری با آمریکا بپذیرد.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان اسقایی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار