سفر امیر قطر و احتمالات دیپلماسی
قطر در سالهای گذشته تلاشهای گستردهای برای ارتقای جایگاه خود در منطقه انجام داده است. این کشور همواره نقش واسطهای در بحرانهای مختلف داشته و یکی از نمونههای اخیر آن، تلاش برای برقراری آتشبس میان حماس و اسرائیل بود.
اکنون، در شرایط پیچیده منطقهای و بینالمللی، سفر امیر قطر به ایران نمیتواند کاملاً بیارتباط با تنشهای میان ایران و آمریکا باشد، هرچند مقامات ایرانی این موضوع را تکذیب کردهاند. این سفر، هرچند با محوریت روابط دوجانبه انجام شده، اما به نظر میرسد امیر قطر در پی آن است که مواضع ایران را درباره نقاط اختلاف با آمریکا دریافت کند. او میتواند در این دیدار ارزیابیهای خود را با مقامات ایرانی به اشتراک بگذارد و حتی احتمال انتقال پیام میان تهران و واشینگتن نیز وجود دارد. البته ممکن است که او حامل پیام مستقیمی از سوی آمریکاییها نباشد، اما به طور قطع با درک فضای حاکم بر تهران، نظرات و ارزیابیهای خود را به طرف آمریکایی منتقل خواهد کرد. واقعیت این است که روابط ایران و آمریکا به میزان انعطافپذیری واشینگتن بستگی دارد. چراغ سبز آمریکا در این زمینه بسیار مهم است، بهویژه آنکه دولت بایدن هنوز اقدام مؤثری برای اعتمادسازی انجام نداده است. یکی از موانع اساسی، بخشنامهای است که ترامپ علیه ایران صادر کرده و تهران آن را نشانهای از عدم حسننیت واشینگتن تلقی میکند. آمریکا باید به شکلی واضح، چه از طریق قطر و چه به صورت مستقیم، به ایران ثابت کند که این بخشنامهها فعلاً اجرایی نخواهند شد. در غیر این صورت، امکان گفتوگوی برابر و بدون پیششرط میان دو کشور وجود نخواهد داشت. اگر واشینگتن واقعاً به دنبال مذاکره است، باید سیاست اعمال فشار و تهدید را کنار بگذارد؛ زیرا تا زمانی که فشارها ادامه دارد، امکان مذاکرات واقعی میان دو طرف فراهم نخواهد شد. از سوی دیگر، سفر امیر قطر به ایران تنها به موضوع روابط تهران و واشینگتن محدود نمیشود. مسائل منطقهای، بهویژه بحرانهای سوریه، فلسطین و جهان عرب، از دیگر موضوعات مطرح در این دیدار خواهد بود. اما بدون شک، پرونده هستهای ایران یکی از مهمترین محورهای گفتوگوها خواهد بود. حال باید دید آیا آمریکاییها از طریق قطر پیامی مبنی بر انعطاف در مواضع خود به تهران منتقل کردهاند یا همچنان بر سیاستهای قبلی اصرار خواهند ورزید.
* عبدالرضا فرجیراد
استاد ژئوپلیتیک
ارسال نظر