| کد مطلب: ۱۱۵۸۷۴۴
لینک کوتاه کپی شد

عزت‌ا... یوسفیان‌ملا در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

نیاز به اصلاحات اقتصادی داریم

آرمان ملی- احسان انصاری: زمزمه‌هایی مبنی بر تغییر محمدرضا فرزین از ریاست کل بانک مرکزی و جایگزینی علی طیب‌نیا به گوش می‌رسد.

نیاز به اصلاحات اقتصادی داریم

این در حالی است که در ابتدای پیروزی پزشکیان در انتخابات برخی طیب‌نیا را رهبر اصلی تیم اقتصادی دولت می‌دانستند که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد. با این وجود با نوسان شدید قیمت ارز و طلا در هفته‌های اخیر و عدم کنترل دولت این زمزمه‌ها افزایش پیدا کرده و این احتمال وجود دارد که تغییراتی در تیم اقتصادی دولت به وجود بیاید. از سوی دیگر نمایندگان مجلس نیز به دنبال استیضاح عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد هستند که در صورتی که موفق شوند این احتمال وجود دارد که اعضای اولیه و کلیدی تیم اقتصادی دولت در هفته‌های آینده تغییر کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسأله و عملکرد اقتصادی دولت در شش ماه گذشته با دکتر عزت‌ا... یوسفیان ملا نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*نوسان قیمت ارز و طلا عملکرد اقتصادی دولت را تحت تأثیر قرار داده است. چرا دولت در مدیریت بازار سرمایه موفق نبوده است؟

من معتقدم عملکرد اقتصادی دولت به همه اعضای دولت ارتباط پیدا می‌کند و نه به یک عضو خاص. وزرا یک وظایف وزارتخانه‌ای دارند و یک وظایف دولتی و به همین دلیل نیز هفته‌ای دوبار بین رئیس‌جمهور و وزرا جلسه برگزار می‌شود. به عنوان مثال اگر عملکرد یک استاندار را بخواهیم مورد بررسی قرار بدهیم نمی‌توان وزیر امور خارجه و یا وزیر کشور را مواخذه کرد. تعیین استاندار برعهده دولت است و دولت باید در مقابل عملکرد استانداری که انتخاب کرده پاسخگو باشد. وزیر کشور در این زمینه تنها پیشنهاد دهنده است و این دولت است که استانداران را انتخاب می‌کند. این وضعیت درباره سفرا نیز وجود دارد و وزیر خارجه افرادی را پیشنهاد می‌کند و دولت از بین آنها برخی را به عنوان سفیر انتخاب می‌کند. نوسان بازار ارز نیز اتفاقی است که به کلیت دولت ارتباط دارد و نه یک مدیر. در ماجرای افزایش قیمت ارز تنها رئیس بانک مرکزی مقصر نیست و اگر دولت نتوانسته بازار ارز را مدیریت کند، تمام مسئولیت این اتفاقات برعهده تمام دولت است. در واقع همه اعضای دولت نسبت به هم مسئولیت تضامنی دارند و عملکرد هر کدام به دیگری ارتباط پیدا می‌کند. به همین دلیل نمی‌توان تنها بانک مرکزی را مقصر این وضعیت تلقی کرد و بلکه کلیت دولت در این زمینه مقصر بوده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که دولت اقدام موثری برای مدیریت و کنترل بازار ارز و طلا انجام نداده و هر صحبتی که در این زمینه شده نیز براساس گمانه‌زنی‌ها و حرف و‌های کوچه و بازاری بوده است.

*چرا دولت به‌رغم بحرانی بودن بازار ارز و طلا اقدام موثری در این زمینه نکرده است؟

من قدیمی‌ترین عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بودم. هنگامی که من عضو این ستاد بودم آقای عارف در آن زمان معاون اول دولت آقای خاتمی بودند. پس از ایشان آقای داوودی در این ستاد حضور داشتند و پس از آن آقای رحیمی در این ستاد حضور داشتند. در دولت آقای روحانی نیز آقای جهانگیری عضو این ستاد بود که من نیز در همه این مدت عضو این ستاد بودم. در دولت احمدی‌نژاد سخنانی درباره تعیین قیمت ارز عنوان می‌شد که هیچ پایه و اساس علمی نداشت. به عنوان مثال عنوان می‌شد هر روز صبح فردی به نام جمشید بسم‌ا... در خیابان فردوسی و حوالی آن روی چهارپایه می‌رود و عنوان می‌کند امروز نرخ دلار و یورو این قیمت است و بقیه نیز ‌از وی تبعیت می‌کردند. به همین دلیل تصمیم بر این شد که جمشید بسم‌ا... را دستگیر کنند تا بتوانند بازار ارز را کنترل کنند. این اتفاق نیز رخ داد و وی را تا پای اعدام نیز بردند اما پس از مدتی متوجه شدند که اشکال از جای دیگری است و یک فرد نمی‌تواند قیمت دلار یک کشور را مشخص کند. این وضعیت درباره قیمت سکه نیز وجود داشت و برخی مدت‌ها به دنبال این بودند که سلطان سکه را در کشور دستگیر کنند. افراد زیادی نیز متهم شدند. نکته مهمی که در این زمینه وجود داشت این بود که هیچ‌کس این موضوع را به صورت ریشه‌ای و اساسی حل نکرد.

*این وضعیت تا به امروز نیز ادامه داشته است؟

 بله، هنوز هم کسی نمی‌خواهد مشکل ارز را در کشور به صورت ریشه‌ای حل کند. آقای روحانی زمانی که رئیس‌جمهور بود به صراحت عنوان کرد که مسئول اصلی ارز دولت است و دولت ارز را در اختیار مردم قرار می‌دهد. در شرایط کنونی نیز همه اعضای دولت در این زمینه مسئولیت دارند و همه باید پای کار بیایند تا این وضعیت را مدیریت کنند. در دولت سیزدهم یک وزیر فردی را برای گرفتن ارز دان مرغ به بانک مرکزی معرفی کرده که بعدا مشخص شد چه فساد اقتصادی بزرگی در این زمینه رخ داده است. کار به جایی رسید که رهبری به موضوع ورود کردند و از مسئولان مرتبط درباره ارز پاسخ خواستند که کسانی که به آنها ارز تعلق گرفته آیا از این ارز به صورت صحیح استفاده کرده‌اند یا خیر. موضوع تعلق ارز به برخی یک مسأله است و اینکه چرا از کسی که ارز به آن تعلق گرفته تضمین دریافت نکرده موضوع دیگری است. هیچ‌کس نیز به دنبال مورد دوم نرفت.

 

در دولت احمدی‌نژاد گفته شد هر روز فردی به نام جمشید بسم‌ا... روی چهارپایه می‌رود و می‌گوید امروز نرخ دلار و یورو این قیمت است و بقیه نیز از او تبعیت می‌کردند

*در شرایط کنونی گمانه‌زنی‌ها حکایت از تغییر احتمالی رئیس کل بانک مرکزی و جایگزین شدن علی طیب‌نیا به جای محمدرضا فرزین دارد. آیا چنین تغییراتی می‌تواند باعث کنترل و مدیریت وضعیت بازار ارز شود؟

به هر حال هر مدیری دارای ایده‌های خاص خود است و آقای طیب‌نیا نیز مدیر توانمندی است که در گذشته کارنامه قابل قبولی از خود ارائه داده است. با این وجود مدیریت بازار ارز به همه اعضای دولت باز می‌گردد و همه دستگاه‌ها باید وظایف خود را به خوبی انجام بدهند. اینکه آقای طیب‌نیا به جای آقای فرزین رئیس کل بانک مرکزی شود چیزی تغییر نمی‌کند و ایشان تنها کلید خزانه را در اختیار می‌گیرد. اینکه چه کسی ارز وارد و چه کسی خارج می‌کند و به چه قیمت می‌فروشد همچنان پابرجاست. به همین دلیل نیز من معتقدم اگر همه اعضای دولت احساس مسئولیت نکنند اینکه انتظار داشته باشیم با تغییر یک نفر شرایط تغییر کند انتظار خوش‌بینانه‌ای است. نظام اقتصادی کشور باید اصلاح شود که با اراجیف ترامپ قیمت ارز تغییر نکند. اگر نظام اقتصادی اصلاح شود شاهد چنین وضعیتی نخواهیم بود. این در حالی است که تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. نکته دیگری که در وضعیت بازار ارز نقش دارد مسائل سیاسی است. این در حالی است که مسائل اقتصادی باید در فضای اقتصادی تصمیم‌گیری شود نه سیاسی. در سال‌ها و بلکه دهه‌های اخیر اغلب تصمیم‌گیری‌هایی که برای اقتصاد کشور صورت گرفته به صورت سیاسی بوده است. این وضعیت امروز هم وجود دارد. دولت آقای پزشکیان نیز اگر می‌خواهد وضعیت اقتصادی کشور را مدیریت کند نباید اجازه بدهد برای اقتصاد به صورت سیاسی تصمیم‌گیری کنند.

*شما پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات معتقد بودید با شناختی که از آقای پزشکیان دارید ایشان با آمریکا مذاکره خواهد کرد. چرا تصمیم نظام به سمتی رفته که قرار نیست مذاکره‌ای صورت بگیرد؟

آقای پزشکیان تمایل به حل مساله داشتند و این موضوع را به صورت علنی نیز بیان کردند. با این وجود ترامپ قبل از اینکه موضوع مذاکره را مطرح کند، اقداماتی انجام داد که قاعده و اصول مذاکره را زیر سوال برد. ترامپ قبل از اینکه مذاکره‌ای صورت بگیرد عنوان می‌کند ایران باید این اقدامات را انجام بدهد تا بعد مذاکره صورت بگیرد. از سوی دیگر سیاست فشار حداکثری را در برابر ایران دنبال کرده است. در چنین شرایطی اگر مذاکره صورت بگیرد به معنای تسلیم شدن در مقابل فردی است که قاعده مذاکره را زیر پا گذاشته است. قاعده و اصول مذاکره بیانگر این است که دو طرف در شرایط مساوی بدون هیچ اهرم فشاری پای میز مذاکره بنشینند و امتیازهایی بدهند و امتیازهایی بگیرند. تعریف مذاکره در عرصه بین‌المللی این است و نه اینکه فردی هر اقدامی که دوست داشت انجام دهد و پس از آن مدعی مذاکره نیز شود. مذاکره نیز در ابتدا باید در سطح کارشناسان صورت می‌گرفت و کارشناسان به صورت دقیق مشخص می‌کردند که چه امتیازهایی باید داده شود و چه امتیازهایی باید گرفته شود. پس از آنکه کارشناسان به جمع‌بندی می‌رسیدند روند مذاکرات در اختیار تصمیم‌گیران اصلی قرار می‌گرفت تا آنها در این زمینه تصمیم‌گیری کنند و در صورت موافقت طرفین به یک توافق دست پیدا کنند. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و ترامپ به صورت یک طرفه هر اقدامی که دوست داشته انجام داده و سپس مدعی مذاکره نیز شده است.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار