درس نگرفتن ترامپ از فلسطین
در زمان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری میان دونالد ترامپ و کامالا هریس برخی از کارشناسان آمریکایی بیان میکردند که ترامپ در صورت راهیابی به کاخ سفید با بهرهگیری از تجربههای دوره اول ریاست جمهوری خود، راهی متفاوتتر و در صحنه سیاست بینالملل مسیر معقولتری را نسبت به دور اول برگزیده و پیش خواهد برد.
اما بسیاری دیگر بر خلاف نظر آنها معتقد بودند که ترامپ در دور دوم تغییر نکرده و همان اقدامات غیر معمول و پیشبینی ناپذیر را در سیاست ادامه خواهد داد. این کارشناسان بیان میداشتند که به طور طبیعی ذهنیت و کنشهای سیاسی یک میلیاردر که در زمینه املاک سابقه فعالیت دارد با عرفهای جهان سیاست تفاوتهای معناداری خواهد داشت. رویدادهای چند هفته اخیر از جمله پیشنهاد خرید گرینلند، الحاق کانادا به آمریکا به عنوان ایالت پنجاه و یکم، نشان داد که پیشبینی کارشناسانی که معتقد بودند کنش دونالد ترامپ تغییر نمیکند، دقیقتر و با واقعیت موجود سازگارتر است. اما سخنان رئیسجمهور آمریکا در رابطه با انتقال ساکنان غزه به کشورهای دیگر و بهویژه مصر و اردن و تحت کنترل درآوردن این باریکه توسط آمریکا و ساخت و ساز و بهره برداری از آن نمونهای دیگر از تصورات غیر واقع بینانه با پیچیدگیهای سیاست خاورمیانه است. انتشار این موضوع در کنفرانس مشترک خبری دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در حالی با لبخندهای نخست وزیر رژیم صهیونیستی همراه بود که ظاهرا هر دو فراموش کرده بودند که در مرداد 1384 (اگوست 2005) رژیم صهیونیستی پس از 38 سال اشغال نوار غزه، در زمان نخست وزیری «آریل شارون» مشهور به قصاب صبرا و شتیلا مجبور شد که از این باریکه خارج شود. این اجبار به خروج در حالی بود که 21 شهرک که برای سکونت اشغالگران ساخته شده بود تخلیه و حتی اجساد اشغالگران که در آرامستانها دفن شده بودند را از قبرها خارج و به بیرون از غزه منتقل کردند. اکنون پس از گذشت 20 سال از آن رویداد خروج اجباری، دونالد ترامپ طرحی به اصطلاح ابتکاری!! را مطرح کرده است اما آیا به راستی میتوان حتی تصور کرد که فلسطینیان ساکن در غزه را پس از 15 ماه پایداری زیر شدیدترین حملات هوایی و زمینی، محرومیت از ابتداییترین ضروریات زندگی و ثبت بیش از 47 هزار شهید که 11 هزار تن از آنها کودک بودند مجبور به ترک سرزمینهای آبا و اجدادی خود کرد و آنجا را تبدیل به مکانی مانند «ریویرای ایتالیا» کرد که محل تفریح و تفرجگاه است. این طرح به اندازهای دور از واقعیت و شاذ است که واکنش شدید جهانی را برانگیخته، بهطوریکه حتی نزدیکترین متحدان سنتی آمریکا از جمله کانادا و کشورهای قدرتمند اروپایی از جمله بریتانیا، فرانسه و آلمان را به واکنشهای منفی برانگیخته است. حتی سیاستمداران مطرح آمریکایی و از نزدیکان رئیسجمهور ایالات متحده از جمله سناتور جمهوریخواه «لیندسی گراهام» ایده ترامپ برای انتقال فلسطینیها از غزه به مکانی دیگر را عملی نمیداند. ظاهرا دونالد ترامپ مذاکرات تحت نظر خود را در دوره اول ریاست جمهوری و امضای توافقنامه با نمایندگان طالبان در دوحه قطر برای خروج از افغانستان را فراموش کرده است که اکنون در ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری خود اظهار میکند که رژیم اسرائیل پس از پایان جنگ، غزه را تحویل آمریکا خواهد داد. اگر چه برخی از کارشناسان بر این اعتقاد هستند که ایده رئیسجمهور آمریکا بیشتر جنبه تبلیغاتی و از شگردهای خاص او برای فشار بیشتر بر کشورهای با نفوذ منطقه برای حل بحران فلسطین و ایجاد امنیت پایدار برای رژیم صهیونیستی حکایت دارد. اما لازم است توجه شود که فلسطینیان با این سابقه طولانی در استقامت و پایداری و بعضا کسب تجربه از برخی بیمهریها از سوی برادران عرب خود در مقاطعی از تاریخ، به این باور رسیدهاند که برای دستیابی به حق خود باید فقط به توانمندیهای خود تکیه کنند.
* محمد انیسی طهرانی
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر