| کد مطلب: ۱۱۵۷۴۶۵
لینک کوتاه کپی شد

مرتضی افقه در گفت‌وگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:

انفعال در بازار ارز

آرمان ملی- احسان انصاری: دونالد ترامپ در حالی فشار حداکثری به ایران را امضا کرد که گفت حاضر است با رئیس‌جمهور ایران دیدار و گفت‌وگو کند.

انفعال در بازار ارز

این اظهارات در حالی است که نرخ ارز و طلا در بازارهای ایران رکورد زده و به بالاترین میزان خود در سال‌های اخیر رسیده است. اینکه ایران و آمریکا در نهایت چه تصمیمی درباره یکدیگر خواهند گرفت نیازمند زمان است که در شرایط کنونی به سختی برای اقشار مختلف مردم سپری می‌شود. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسائل با دکتر مرتضی افقه اقتصاددان گفت‌وگو کرده است. افقه معتقد است: «در شرایط کنونی اقتصاد خود را تحمیل کرده است و درباره شکل‌گیری مسیر ارتباطی و تعامل نقد و نظرهای متفاوتی مطرح شده و این همه درحالی است که ترامپ نسبت به موضوع واکنش روشنی ندارد و سکوت کرده و دنبال گرفتن امتیازات بیشتر است. در صورت اعلام شروع مذاکرات احتمالا قیمت ارز کمی کاهش یابد، اما با توجه به اینکه احتمالا این مذاکرات سنگین‌تر از مذاکرات برجام خواهد بود، حتی اگر این مهم شروع شود، با توجه به طولانی بودن آن دوباره شاهد افزایش قیمت ارز خواهیم بود. ترامپ برای حفظ قدرت در زمان مذاکرات سعی می‌کند که مانعی در راه فروش نفت ایران باشد که با کاهش ورودی ارزی، قیمت آن دوباره بالا خواهد رفت. برخی امید دارند که مذاکرات احتمالی بتواند قیمت دلار را کاهش دهد، اما واقعیت این است که کار آسان نیست و روند مذاکرات احتمالاً طولانی و پیچیده خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*مهم‌ترین دلایل افزایش قیمت ارز و طلا در روزهای اخیر چه بوده است؟

از سال ٩٧ تاکنون که تشدید تحریم‌ها وجود داشت، متغیرهای اقتصادی عمدتا تحت تاثیر عوامل غیر اقتصادی و عوامل بیرون از اختیار سیاست‌گذاران داخلی و دولتی قرار گرفت. بعد از تشدید تحریم‌ها تحولاتی که در روابط خارجی اتفاق افتاد بر قیمت ارز و سایر متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار بود. در شرایط فعلی و سالیان گذشته دولت و سیاست‌گذاران اقتصادی همچون بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی عمدتا منفعل بودند و دولت ناچار بود برای مقابله با افزایش قیمت ارز یا بهم خوردن شاخص‌های اقتصادی سیاست‌های منفعلانه را اعمال کند. در شرایط فعلی قیمت ارز تحت تاثیر تحولات خارجی است. در رابطه با اینکه تا پایان سال چه اتفاقی برای دلار خواهد افتاد می‌توان گفت که تا مشخص شدن دقیق سیاست‌های ترامپ باید صبر کرد تا بعد از آن با اعلام سیاست‌های وی تاثیر آن بر ارز را مشاهده کنیم. اگر ترامپ بخواهد روند گذشته را ادامه دهد که با امضای فشار حداکثری در روزهای اخیر همین کار را کرده، به طور طبیعی قیمت ارز و سایر شاخص‌های اقتصادی افزایش خواهد یافت. تنها چیزی که می‌تواند سرعت این افزایش تا پایان سال را محدود کند، مدیریت نقدینگی کشور است. اگر نقدینگی در دسترس باشد و تهدیدات خارجی اعم از تداوم و تشدید تحریم‌ها توسط ترامپ ادامه یابد قیمت ارز افزایش پیدا می‌کند. دولت تنها با کنترل نقدینگی می‌تواند سرعت افزایش را کنترل کند. یک نگاه حاکی است که در حال حاضر قیمت ارز بالقوه بالاتر از قیمت فعلی است و نرخ کنونی دلار به این دلیل است که نقدینگی کنترل شده است.

*این وضعیت چه پیامدهایی برای سفره مردم خواهد داشت؟

وضعیتی که اخیرا درخصوص بازار ارز کشور اتفاق افتاده و باعث بروز مشکلات معیشتی فراوان و نوسانات بازارها شده ناشی از تصورات غلطی است که متاسفانه بین اقتصاد خوانده‌های معتقد به بازار آزاد طرفداران بسیاری دارد. این طیف و این گروه نه تنها طرفدار این ایده هستند بلکه اساسا اصرار دارند که مبتنی بر ایده‌های بازار آزاد نظام تصمیم‌‌سازی‌های اقتصادی و راهبردی کشور را هدایت کنند. به نظر می‌‌رسد این افراد تصور می‌‌کنند شرایط ایران کاملا عادی است و ما مانند یک کشور توسعه یافته زندگی می‌کنیم. فکر می‌کنند همه ‌چیز در امن و امان است و نظام تصمیم‌‌سازی‌ها سر جای خود قرار دارد. این دوستان انگار باور ندارند که ایران در یکی از خطیرترین وضعیت‌ها در طول سال‌های پس از انقلاب قرار دارد. در شرایط بحران و نوسان هر دولتی در سطح جهان جدا از تصمیمات اتخاذ شده عادی و روتین تلاش می‌کند به صورت توأمان هم منافع اقتصاد کلان کشور، هم مطالبات تولید‌کننده و هم مسائل و مشکلاتی را که به نوعی به دهک‌های محروم مرتبط است مدنظر قرار دهد. طرفداران این تفکر در دولت احساس می‌‌کنند که فاصله بین بازار ارز نیمایی و بازار آزاد باعث شده تا آمارهای فساد در اقتصاد بالا رفته و نهایتا صادرکنندگان در توزیع و ارائه ارز خود قصور و تنگ‌نظری کنند. از سوی دیگر رانتی‌ هم به واردکنندگان از این طریق اعطا می‌‌شود. این صورت ‌مساله البته درست است، ولی آقایان به جای حل مساله توزیع رانت در کشور تلاش کرده‌اند صورت ‌مساله را پاک کنند. یعنی به جای افزایش نظارت‌ها و حذف رانت، توزیع ارز دولتی را که کمک می‌کرد برخی اقلام ضروری ارزان‌‌تر به دست مردم برسد حذف کرده‌اند.

سیاست‌گذاران اگر واقعاً دنبال ثبات بازار ارز هستند، باید به جای وعده‌های غیرعملی به اصلاحات اقتصادی، کاهش وابستگی به دلار و جذب سرمایه‌گذاری خارجی بیندیشند

*چرا چنین کاری کرده‌اند؟

 برخی از مسئولان اقتصادی تصور کرده‌اند که اگر نرخ ارز نیمایی را با نام تازه ارائه کرده و نرخ آن را نیز افزایش دهند، صادرکنندگان ایرانی انگیزه بیشتری برای ارائه ارز خواهند داشت. با این وجود به این واقعیت توجه نکرده‌اند فقدان ثبات در اقتصاد، بحرانی بودن شرایط، تنش‌های منطقه‌ای و تهدیدات مستمر علیه ایران، صادرکنندگان را از هر نوع حضور و سرمایه‌گذاری بیشتر می‌ترساند. اینکه صادرکننده با ارز گران‌‌تر انگیزه بیشتری برای ارائه ارز پیدا می‌کند گزاره درستی است، اما فقط انگیزه قیمت کافی نیست. کاهش ریسک و ثبات اقتصادی هم باید مکمل قیمت بالاتر باشد تا عرضه ارز بیشتر شود. تنش‌های منطقه‌‌ای، تهدیدات مکرر رژیم صهیونیستی، همچنین پیش‌‌بینی سخت‌‌گیری‌های احتمالی ترامپ عوامل دیگری هستند که باعث شده صادرکننده ایرانی میل زیادی برای ارائه ارز‌ نداشته باشد. نتیجه این رویکرد آن است که دولت ارز نیمایی را با هدف افزایش عرضه ارز و کاهش رانت گران می‌کند اما به دلیل نبود متغیرهای مکمل دیگر و فقدان ثبات نه تنها این اهداف حاصل نمی‌شود بلکه معیشت مردم نیز به خطر افتاده و اقلام داخلی هم گران‌تر به دست مردم می‌‌رسد. نهایتا نرخ ارز هم با افزایش قیمت مواجه شده و سر به آسمان می‌ساید. ‌نکته مهم بعدی این است که وقتی شرایط بحرانی سیاسی ازجمله تنش‌های منطقه‌ای، تهدیدات رژیم صهیونیستی و احتمال فشار بیشتر وجود دارد، فرض کنیم که قیمت ارز نیمایی بالا هم رفته و حتی به ۷۳ هزار تومان هم رسید، طبیعی است که نرخ ارز در بازار آزاد به دلیل تحولات سیاسی بالا می‌رود. پرسش مهم این است آیا بانک مرکزی قصد دارد دنباله‌‌رو بازار آزاد باشد؟ اگر چنین است و بانک مرکزی در مسیر نرخ بازار آزاد حرکت می‌‌کند باید دید تا کجا این سیاست را دنبال می‌کند. هدف باید این باشد که بانک مرکزی نرخ ارز در بازار آزاد را به سمت قیمت مورد نظر خود کاهش دهد نه اینکه خود دنباله‌‌رو بازار آزاد باشد. در حال حاضر بانک مرکزی هیچ کنترلی بر قیمت بازار آزاد ارز ندارد و متغیرهای سیاسی و تنش‌های منطقه‌ای محرک اصلی نرخ ارز در بازار است. به دلیل اینکه بانک مرکزی تسلطی بر قیمت ارز ندارد، نقشی جز دنباله‌‌روی از بازار آزاد نخواهد داشت. نتیجه این می‌شود که معیشت مردم تحت‌الشعاع نوسانات نرخ ارز سخت‌تر می‌شود و مردم دورنمای روشنی برای آرام‌تر شدن فضای اقتصادی نمی‌بینند. اینکه تا کجا این روند ادامه خواهد داشت، در آینده مشخص می‌‌شود، اما مساله اساسی این است که مردم تحت فشار شدید و خرد‌کننده نوسانات ارزی قرار دارند‌. به عبارت دیگر برخی تصمیماتی که اخیرا اتخاذ شده، فشار را بر مردم بیشتر کرده است.

*ترامپ در حالی فشار حداکثری علیه ایران را امضا کرد که گفت حاضر است با رئیس‌جمهور ایران دیدار و گفت‌وگو کند. احتمال مذاکره چقدر می‌تواند در کنترل بازار ارز تأثیر داشته باشد؟

واقعیت این است که با روی کار آمدن ترامپ، این اطمینان در بین مسئولان دولتی وجود ندارد که همچون دوره بایدن که گفته می‌شد چشمش را بر فروش نفت ایران به چین بسته، دوباره همان اتفاق بیفتد. در آن زمان گفته می‌شد بین 2/1 تا 8/1 میلیون بشکه نفت به فروش می‌رسد. با آمدن ترامپ باید مسئولان راه جدیدی پیدا کنند به این خاطر که احتمال اینکه نتوان به همان صورت نفت به چین فروخت وجود دارد. هرچند در دوره اول ترامپ هم از این سخت‌گیری‌ها وجود داشت و ترامپ تلاشش را می‌کرد که جلو صادرات نفت ایران را بگیرد و در این راه ناکام بود یا آنطور که انتظار داشت به نتیجه نرسید و ایران کار خودش را کرد. به همین دلیل دولت ذخایر ارزی را برای کاهش قیمت ارز استفاده نمی‌کند و آن را برای تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ذخیره خواهد کرد. فعلا قیمت ارز تحت تأثیر عوامل روانی و انتظاری است. همه عوامل بازار منتظرند تا مشخص شود نتیجه تعامل بین دو کشور به کجا خواهد انجامید. در حال حاضر چراغ سبز روشن شده و دو کشور نگاه متعادلی به موضوع دارند، اما اگر آمریکا از موضع بالا بخواهد وارد این مسیر شود، با واکنش منفی ایران روبه‌رو خواهد شد. این همان اتفاقی بود که در دوره قبلی ترامپ اتفاق افتاد. آنچه که جلو گفت‌وگو را گرفت نگاه از بالا به پایین ترامپ بود. ایران زیر بار چنین نگاهی نرفت. در شرایط کنونی اقتصاد خود را تحمیل کرده است و درباره شکل‌گیری مسیر ارتباطی و تعامل نقد و نظرهای متفاوتی مطرح شده و این همه درحالی است که ترامپ نسبت به موضوع واکنش روشنی ندارد و سکوت کرده و دنبال گرفتن امتیازات بیشتر است. در صورت اعلام شروع مذاکرات احتمالا قیمت ارز کمی کاهش یابد اما با توجه به اینکه احتمالا این مذاکرات سنگین‌تر از مذاکرات برجام خواهد بود، حتی اگر این مهم شروع شود، با توجه به طولانی بودن آن دوباره شاهد افزایش قیمت ارز خواهیم بود. ترامپ برای حفظ قدرت در زمان مذاکرات سعی می‌کند که مانعی در راه فروش نفت ایران باشد که با کاهش ورودی ارزی، قیمت آن دوباره بالا خواهد رفت. برخی امید دارند که مذاکرات احتمالی بتواند قیمت دلار را کاهش دهد. اما واقعیت این است که کار آسان نیست و روند مذاکرات احتمالاً طولانی و پیچیده خواهد بود. حتی اگر توافقی هم حاصل شود کاهش نرخ دلار موقتی خواهد بود و به دلیل چالش‌های ساختاری اقتصاد ایران، دوباره روند افزایشی به خود خواهد گرفت. به همین دلیل هرگونه تصور درباره کاهش چشمگیر نرخ دلار بدون تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی کشور در واقع یک خطای تحلیلی است. تجربه نشان داده که بازار ارز نسبت به رویکردهای غیرکارشناسی بسیار حساس است و هرگونه تصمیم‌گیری نادرست نه ‌تنها کمکی به کاهش قیمت‌ها نمی‌کند بلکه شوک‌های جدیدی به اقتصاد وارد خواهد کرد. سیاست‌گذاران اگر واقعاً دنبال ثبات بازار ارز هستند، باید به جای وعده‌های غیرعملی به اصلاحات اقتصادی، کاهش وابستگی به دلار و جذب سرمایه‌گذاری خارجی بیندیشند.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار