یوسف مولایی در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
پازل ترامپ برای تخریب سازمان های جهانی
آرمان ملی- احسان اسقایی: دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا تصمیمات زیادی در دو سه هفته گذشته اتخاذ کرده و عموماً با صدور فرمان اجرایی این تصمیمات را اجرایی کرده است.
![پازل ترامپ برای تخریب سازمان های جهانی](https://cdn.armanmeli.ir/thumbnail/5IkEfK2XdUMf/S6Hsh8dSr2z7Oz9zGla1YvHrg-LW4xM-HR8NLGoT6SF27gvge54c70s_uzPBlgh1YzKW8nJt0EhFqqqm95MB2dKDXXu2PYML/%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81+%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg)
او در ارتباط با دیوان بینالمللی لاهه تصمیماتی گرفته که موجب فشار بر جایگاه این دیوان میشود. از سوی دیگر او حتی اعلام کرده است که افرادی که در مورد کیفیت حکم این دیوان در ارتباط با نتانیاهو نظر دهند از ورود به خاک ایالاتمتحده آمریکا منع خواهند شد و این تنها اقدام ترامپ نبوده است. او از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز خارج شده و به تبع او اسرائیل نیز از این شورا خارج شد. تجربه نشان داده است چون آمریکا سهم خاصی از هزینههای سازمانهای بینالمللی را میپردازد اگر از پرداخت سهم عضویت خود به سازمانها اجتناب کند آن سازمانها نمیتوانند آنگونه که باید و شاید در ارتباط با وظایف قانونی خود اقدام کنند. لذا هم تصمیم که ترامپ در ارتباط با دیوان بینالمللی لاهه گرفته است و هم تصمیمی که در ارتباط با شورای حقوق بشر سازمان ملل گرفته میتواند آسیبی بزرگی به جایگاه این دو نهاد در جهان باشد. از سوی دیگر دونالد ترامپ تصمیم دیگری هم در ارتباط با ایران گرفته است. تصمیم او در امضا یک یادداشت در ارتباط با فشار اقتصادی به ایران در شرایطی که همه در انتظار بودند او یا به مذاکره با ایران بیاندیشد و یا اینکه یک فرمان اجرایی در مورد ایران صادر کند وضعیت نامشخصی در ارتباط با کشورمان به وجود آورده است. «آرمان ملی» برای بررسی این موارد با یوسف مولایی کارشناس ارشد حقوق بینالملل به گفتوگو پرداخته است. مولایی اعتقاد دارد تصمیمات ترامپ به ساختار دیوان بینالمللی لاهه و شورای حقوق بشر صدمه وارد میکند. او در ارتباط با ایران نیز معتقد است «ترامپ در اندیشه باز گذاشتن مسیر مذاکره با تهران در پرونده هستهای است.» در ادامه این گفتوگو را میخوایند.
*تصمیم ترامپ در ارتباط با دیوان بینالمللی دادگستری را چگونه ارزیابی کرده و آیا این تصمیم میتواند به جایگاه دیوان صدمهای وارد کند؟
دیوان بینالمللی دادگستری و به طورکلی محاکم بینالمللی در طول تاریخ تأسیس تاکنون از منظر حقوق خدمات زیادی به جامعه بشری داده است. نکته مهم این است که آمریکا عضو این نهاد حقوقی نیست و حتی دولتهایی که عضو هستند طبق منافع ملی خود در ارتباط با احکام این دادگاه تصمیم میگیرند. در نتیجه هر تصمیمی از سوی آمریکا میتواند بر آینده این دیوان موثر باشد. کشورهای دیگر نیز بر اساس نگاه آمریکا نسبت به احکام دیوان تصمیم میگیرند، چون نمیخواهند با این کشور درگیر شوند.
*پس احتمالاً تصمیم ترامپ در اجرای حکم دیوان بینالمللی دادگستری علیه نتانیاهو اثر میگذارد؟
ترامپ عموماً با قوانین و خصوصاً حقوق بینالملل میانه خوبی ندارد. او از بیشتر سازمانها و نهادها و شوراهای بینالمللی خارج شد. همانطور که در گذاشته از موافقتنامه پاریس خارج شد. او با نگاه یک آمریکایی به حقوق بینالمللی مینگرد و در حدی که این حقوق منافع آمریکا را تأمین کند، به آن توجه دارد. هر جا حقوق بینالملل و احکام بینالمللی بر خلاف درک و فهم او و یا چنآنکه گمان میکند برخلاف منافع آمریکا باشد، آن را کنار خواهد گذاشت.
*ظاهراً ترامپ اعلام کرده هر کس بخواهد حکم دادگاه بینالمللی لاهه را اجرا کند با او برخورد خواهد کرد. اگر اینطور باشد، این برخورد چگونه خواهد بود؟
بله؛ ترامپ اعلام کرده هر کشوری بخواهد این حکم را در ارتباط با نتانیاهو اجرا کند مناسبات آمریکا را درباره آن کشور تغییر خواهد داد. این اظهارات پایه حقوقی ندارد، اما باید در نظر گرفت که آمریکا قدرت دارد و رئیسجمهور آمریکا با اتکا بر آن تصمیم میگیرد. درهرصورت موضع ترامپ از منظر حقوقی موضع درستی نیست و بسیاری هم در جهان با آن مخالفند اما ترامپ از موضع خود با حقوق بینالملل برخورد میکند.
*اگر ترامپ به وعدههای خود در ارتباط با این نهاد حقوقی بینالمللی عمل کند، چه آثاری بر دادگاههای لاهه مترتب میشود؟
تصمیم ترامپ شدیداً میتواند بر موقعیت دیوان بینالمللی لاهه اثر بگذارد. آمریکا از منظر حقوق بینالملل در موقعیتی است که اگر با هر سازمان و نهادی همکاری نکند، آن سازمان بینالمللی نمیتواند اقدامات خود را بهصورت کامل انجام دهد. بودجه نهادهای بینالمللی از حق عضویت کشورها تأمین میشود. سهم آمریکا در بودجه این نهادها، سهمی جدی است و در کنار آن، تحریمهای آمریکا از جمله مؤثرترین تحریمها به شمار میرود. کشورها و نهادهایی که در دام تحریمهای آمریکا گرفتار میشوند، هزینه زیادی را میپردازند. بنابراین دولتها و حتی شرکتها و مؤسسات ترجیح میدهند که در دام تحریمهای آمریکا گرفتار نشوند. برخی معتقدند که تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا در سطح جهان اثرگذاری مهمی دارد و حتی این تحریمها از تحریمهای شورای امنیت هم مؤثرتر محسوب میشود. بنابراین دولتها برای پیشگیری از ضرر خود، احتمالاً پیگیری حکم دیوان را مانند قبل دنبال نمیکنند. این تصمیم ترامپ بر روند کاری دیوان اثر میگذارد چراکه دیوان در سالهای گذشته با مشکلات زیادی روبهرو بوده است. با این تصمیم نیز مشکلات دیوان و دادگاههای مستقر در لاهه افزایش خواهد یافت.
*خروج ترامپ و نتانیاهو از شورای حقوق بشر سازمان ملل را چگونه ارزیابی میکنید؟
زمانی که کشورهای بزرگ و موثر در چنین شوراهایی حضور نداشته باشند، بر اعتبار شوراها خدشه وارد میشود، اما باید در نظر داشت که شوراها به مسیر خود ادامه خواهند داد. این مورد را در نظر بگیریم که زمانی آمریکا در یک سازمان بینالمللی فعال است، آن سازمان تحت اجبار بیشتری قرار میگیرد و از نظر اثرگذاری بر حقوق بینالملل نقش دارد. اکنون اگر آمریکا از این شورا خارج شود اعتبار شورا کاهش خواهد یافت. البته شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامههای زیادی را علیه کشورهای مختلف صادر کرده که هیچکدام از این قطعنامهها ضمانت اجرایی نداشته و به نتیجه نرسیده است. این مورد نشان میدهد باید در آینده برای فقدان ضمانت اجرایی نهادهای بینالمللی چارهاندیشی کرد تا این نهادها مورد احترام همه ملل قرار داشته باشد.
* آمریکا گاه برای فشار بر دیگر کشورها مبنای نظر خود را بر قطعنامههای این شورا میگذاشت، اما با تصمیم اخیر ترامپ، آمریکا میتواند از اهرم حقوق بشر برای فشار بر کشورهای دیگر استفاده کند؟
ترامپ البته میتواند با ابزار و روش خود در ارتباط با وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف بیانیه صادر کند و یا اعلامیه بدهد اما از منظر استفاده از روش سیستماتیک خواستههای خود را پیگیری نخواهد کرد. ترامپ در این 4 سال روی خوشی به این سازمانها نشان نخواهد داد. نکته جالب این است که روش حکمرانی ترامپ با اصول دموکراسی آمریکایی همخوانی ندارد. ترامپ بیشتر گرایش به سلطنت دارد. او حتی به قانون اساسی آمریکا نیز چندان پایبند نیست. وی بیشتر با اتکا بر قدرت آمریکا تصمیم میگیرد چه این تصمیمات با نظم جهانی و حقوق بینالملل سازوکار باشد یا نباشد.
*در کتابهای حقوق اساسی که عموماً حقوق و قوانین آمریکایی را هم مورد بررسی قرار میهد آورده شده که آنقدر قدرت جامعه حقوقی در آمریکا بالاست که میتوان حکومت آمریکا را به حکومت قضات تشبهه کرد. این تصمیمات ترامپ تا چه اندازه بر ساختار حقوقی و منسجم این کشور اثر میگذارد؟
مسلماً این تصمیمات باعث تزلزل و کاهش اعتبار آمریکا خواهد شد. این تصمیم جایگاه حقوقی آمریکا را در جامعه جهانی کاهش میدهد. اگر ترامپ در دیوان عالی آمریکا اکثریت قضات را همراه خود داشته باشد میتواند هر کاری را انجام دهد اگر در این نهاد علیه ترامپ موضع گرفته نشود او حتی میتواند فراتر از دادههای حقوقی در امریکا عمل کند. سیستم حقوقی آمریکا پیچیدگی خاص خود را دارد و بهراحتی نمیتوان در مورد ابعاد این سیستم حرف زد. در قانون اساسی آمریکا قوه مجریه صلاحیت و عمل و قدرت زیادی دارد بهرغم اینکه نهادهای دموکراتیک دیگر میتوانند اختیارات این قوه را محدود کنند اما این محدودیتها آنقدر نیست که رئیسجمهور نتواند از قدرت اجرایی خود استفاده نکند.
نکته جالب این است که روش حکمرانی ترامپ با اصول دموکراسی آمریکایی همخوانی ندارد. ترامپ بیشتر گرایش به سلطنت دارد. او حتی به قانون اساسی آمریکا نیز چندان پایبند نیست
*ترامپ اعلام کرده چندین فرمان اجرایی خواهد داد و در مورد ایران نیز موضع گرفت. چرا او در مورد ایران فرمان اجرایی نداد اما یک یادداشت در مورد فشار بر ایران امضا کرد؟
به نظر من امکان دارد ترامپ مشکلات داخلی داشته باشد. ممکن است هیات دولت هنوز در آمریکا تشکیل نشده باشد و اعتبارنامههای لازم هنوز به امضا نرسیده باشد، اما این مهم نیست که او یادداشت علیه ایران صادر کرده است یا فرمان اجرایی داده، مهم این است که در مرحله اجرا چه خواهد شد. کیفیت بخشنامه و یادداشت مهم است و این مورد به قدرت آمریکا در سطح جهان بازمیگردد. البته امکان دارد ترامپ فعلاً ملاحظاتی را در ارتباط با ایران داشته باشد و قصد نداشته باشد مسیر مذاکرات را کاملا مسدود کند. او شاید فعلاً نمیخواهد درهای مذاکره را ببند و امید دارد که مسیر مذاکره در ارتباط با ایران باز شود. ازاینرو فعلاً برخورد نرم را در ارتباط با ایران در نظر دارد و فعلاً برخورد سخت در دستور کار او نیست.
*احتمال اینکه او به سمت مذاکره با ایران گرایش داشته باشد تا تحریم را چگونه ارزیابی میکنید؟ ظاهراً او اعلام کرده که ایران باید ثابت کند که دنبال ساخت سلاح هستهای نیست؟
نگاه ترامپ در مقایسه با گذشته در مورد ایران تا حدودی تعدیل شده و به نظر میرسد نگاه ترامپ عقلانی و قدری مثبتتر از دور گذشته باشد، اما اینکه جامعه جهانی نسبت به فعالیتهای صلحآمیز تهران متقاعد شود، نیازمند گفتوگوست. در تمام قطعنامههایی که در شورای امنیت علیه ایران صادرشده بود، همین مورد ترجیعبند همه آن قطعنامهها بوده است. درست است که جامعه جهانی دنبال آن است که نسبت به فعالیتهای ایران آگاهی داشته باشد اما در عین حال مهم است که با چه مکانیزمهایی میخواهد به این آگاهی برسد. کشورهای جهان عموماً از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با اجرای پروتکلهای الحاقی این مورد را دنبال میکردهاند. یعنی از طریق بازرسیهای سرزده از هر گوشهای که آنها در نظر دارند. دوربینهای آژانس هم برای همین نصب میشود. با همه اینها رسیدن به اطمینان از لحاظ فنی مسائلی دارد که واکنش کشورها را به دنبال میآورد. ایران برای خود اصولی دارد که به آسانی نمیتواند آنها را کنار بگذارد و در مقابل زیادهخواهی دیگران میایستد. این ایستادگی است که موجب شده این کشورها نگاهی تردیدآمیز به پرونده هستهای ایران داشته باشند، اما نمیتوان منکر شد که این مورد بیشتر یک موضع سیاسی است تا یک موضع فنی. ازاینرو توافق برای این منظور بسیار سخت و پیچیده است و تا زمانی که از منظر سیاسی تفاهم وجود نداشته باشد، نمیتوان زمینههای لازم برای رسیدن به توافق را در ارتباط با پرونده هستهای فراهم آورد و این موضوع ربط چندانی به ترامپ ندارد.
ارسال نظر