| کد مطلب: ۱۱۵۷۰۹۹
لینک کوتاه کپی شد

یوسف مولایی در گفت‌وگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:

ترامپ برهم زننده نظم جهانی

آرمان ملی- احسان انصاری: دونالد ترامپ به وعده‌های خود درباره تعرفه بندی برای کشورهایی مانند چین، کانادا و مکزیک عمل کرد تا به صورت رسمی جنگ تعرفه‌ها و نفت را در جهان آغاز کرده باشد.

ترامپ برهم زننده نظم جهانی

در همین زمینه کاخ سفید در بیانیه‌ای گفت که دونالد ترامپ دستوری را امضا کرده است که تعرفه‌های گمرکی ۲۵ درصدی بر کالا‌های وارداتی از کانادا و مکزیک و تعرفه ۱۰ درصدی بر چین اعمال می‌کند. کاخ سفید ورود مواد مخدر از کانادا و مکزیک به خاک آمریکا را بهانه کرد و گفت: «اعلام تعرفه‌های گمرکی امروز ضروری است تا چین، مکزیک و کانادا مسئولیت وعده‌های خود برای متوقف کردن جریان ورود مواد مخدر به ایالات متحده را بپذیرند.» ترامپ پیش از این، اعمال تعرفه علیه کالا‌های چین را نیز به «ناکامی چین در مقابله با قاچاق مواد مخدر فنتانیل» نسبت داده بود. در همین زمینه «مارک کارنی»، نامزد پیشتاز برای مقام نخست‌ وزیری کانادا، گفت که کشورش «در برابر زورگویی ایستادگی خواهد کرد.” وی تأکید کرد: «کانادا تعرفه‌های آمریکا را دلار به دلار معادل‌سازی خواهد کرد.» این در حالی است که پس از اعمال تعرفه‌های گسترده از سوی «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا بر کالاهای وارداتی از کانادا، مکزیک و چین، بهای جهانی نفت افزایش یافت. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسائل با دکتر یوسف مولایی استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*ترامپ با وضع تعرفه بر کشورهای مکزیک، کانادا و چین معادلات اقتصادی را به هم زده است. این در حالی است که احتمال ایجاد تعرفه آمریکا در زمینه انرژی کشورهای اروپایی نیز وجود دارد. این اقدام ترامپ چه پیامدهایی خواهد داشت؟

از نظر حقوق بین‌الملل اینکه کشورها چه تصمیمی درباره تعرفه‌ها و سیاست‌های اقتصادی خود می‌گیرند حائز اهمیت نیست و هر کشوری می‌تواند براساس منافعی که دنبال می‌کند، تصمیم بگیرد. در نتیجه تصمیم اخیر ترامپ را نمی‌توان از منظر حقوق بین‌الملل مورد انتقاد قرار داد. با این وجود از نظر روابط اقتصادی بین کشورها تصمیماتی که ترامپ گرفته برخلاف عرف روابط اقتصادی بین کشورهای جهان است و می‌تواند با واکنش آنها مواجه شود. در واقع آنچه ترامپ آنجا داده در روند روابط اقتصادی بین کشورها اخلال به وجود آورده است. به هر حال در اقتصاد جهان برخی استانداردها وجود دارد که نادیده گرفته شدن آنها توسط دولت‌هایی مانند آمریکا می‌تواند در روند اقتصاد جهانی اخلال ایجاد کند. با این وجود از نظر حقوقی برای دولت آمریکا مسئولیت ایجاد نمی‌کند. در شرایط کنونی آنچه حائز اهمیت است این است که کشورهای مقابل مانند چین چه واکنشی از خود نشان خواهند داد. اینکه این کشورها چه رویکردی در این زمینه در پیش خواهند گرفت اهمیت دارد و می‌تواند در آینده اقتصاد جهانی تأثیرگذار باشد. شاید محتمل‌ترین اتفاقی که در آینده رخ بدهد این باشد که کشورهایی که آمریکا برای آنها تعرفه مشخص کرده عملی متقابل آنجام بدهند و تعرفه‌های مشابهی را به کالاهای تولید شده در آمریکا وضع کنند. اینکه این سیاست‌ها به چه میزان تأثیرگذار باشد بستگی به توانایی و قابلیت‌های اقتصادی کشورهای مختلف خواهد داشت.

*ترامپ چه در دوران رقابت‌های انتخاباتی و چه پس از حضور در کاخ سفید ادعاهایی را درباره کانادا، مکزیک و گرینلند مطرح می‌کرد. از منظر حقوق بین‌الملل این رویکرد ترامپ چه تفسیری خواهد داشت؟

این نوع اظهارات و سیاست‌های دولت ترامپ ادعا درباره تمامیت ارضی کشورهای دیگر جهان است و از نظر حقوق بین‌الملل خلاف قوانین بین‌المللی به شمار می‌رود. رویه‌ای که ترامپ درباره این کشور‌ها در پیش گرفته، رویه خطرناکی است و به همین دلیل کشورهای مورد نظر باید واکنش‌های لازم را به نسبت به این اقدامات ترامپ آنجام بدهند. آمریکا با اتکا به قدرت خود سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ای را در پیش گرفته است، اما کشورهای جهان نباید در این کارزار سکوت کرده و منفعل باشند و باید در کنار کشورهای مکزیک، کانادا و گرینلند قرار بگیرند و از آنها حمایت کنند. سیاست‌های اخیر ترامپ معادلات جهانی را به خطر می‌اندازد و به همین دلیل کشورهای جهان باید در مقابل این زیاده‌خواهی‌ها ایستادگی کنند. بدون تردید اگر در مقابل این زیاده‌خواهی‌ها مقاومت صورت نگیرد ترامپ سیاست‌های خصمانه خود را علیه کشورهای دیگر ادامه خواهد داد و این وضعیت باعث تنش‌های اقتصادی وسیاسی در بین کشورهای جهان خواهد شد.

*اگر ترامپ برای انرژی کشورهای اروپایی هم تعرفه ایجاد کند، چه تغییراتی در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان رخ خواهد داد و آیا شرایط پیچیده‌تر از گذشته نخواهد شد؟

هر رفتار خصمانه و یا همراه با زورگویی که از سوی ترامپ صورت بگیرد پیامدهای منفی برای اقتصاد جهان خواهد داشت. بدون تردید اگر ترامپ دست به چنین اقدامی بزند معادلات اقتصادی جهان را به‌هم خواهد زد و باعث تحولات منفی در بازارهای جهانی خواهد شد. به همین دلیل باید عنوان کرد اقداماتی که ترامپ آنجام خواهد داد از بسیاری جهات برای ثبات اقتصادی جهان خطرناک خواهد بود. در واقع ترامپ بر خلاف دولت اول خود که دنبال تنش‌های سیاسی بود، در دولت دوم خود دنبال تنش‌های اقتصادی است. وی به دنبال این است که سهم اقتصاد آمریکا از اقتصاد جهانی بالا ببرد. هدف اصلی ترامپ تأثیرگذاری بیشتر ترامپ در اقتصاد جهانی به سود آمریکا است. به همین دلیل نیز در روزهای ابتدایی دولت دوم خود بلافاصله فرمان‌هایی را امضا کرد که در راستای این سیاست‌ها گام بردارد.

آمریکا با اتکا به قدرت خود سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ای را در پیش گرفته، اما کشورهای جهان نباید منفعل باشند و باید از کشورهای مکزیک، کانادا و گرینلند حمایت کنند

* با وجود همه گمانه‌زنی‌هایی که درباره احتمال تعامل ایران و آمریکا مطرح شده، هنوز موضع خاصی از سوی ترامپ دیده نمی‌شود. به نظر شما ترامپ چه رویکردی نسبت به ایران در پیش خواهد گرفت؟

نکته مهم این است که در حال حاضر شرایطی پدید آمده که جامعه توان تحمل فشار بیشتر اقتصادی را ندارد. به هر حال در همه این مدت، مستقیم یا غیرمستقیم دیدگاه‌های طرفین ابراز شده و ظاهرا یک دور مذاکره هم صورت گرفته است. در مجموع ایران باید با تمرکز بر این راه اجازه ندهد فشار اقتصادی به مردم بیشتر شود. می‌دانیم که حاکمیت هوشمند در هر کشوری، متناسب با اتفاقاتی که در جهان رخ می‌دهد، از خود انعطاف نشان خواهد داد. هرچند هنوز نشانه خاصی در این باره دیده نمی‌شود اما به نظر می‌رسد این اتفاق رخ بدهد. ممکن است در سال‌های گذشته شرایطی پدید آمده باشد که می‌شد از آن بهتر و موثرتر بهره برد، اما این به معنای بسته شدن راه نیست. نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که نمی‌توان فرصت‌ها را از دست داد و هوشمندی آن است که از فرصت بهره برد. اگر نتوانیم از فرصت‌های پدید آمده بهره‌برداری کنیم، تردید نیست که امکانات و سرمایه‌های کشور از دست می‌رود. آنچه که شایسته دقت نظر است اینکه در مذاکره‌هایی از این دست، طرفین بر قدرت خود اتکا دارند. در صورتی که از گفت‌وگو و تعامل ضعف یکی از طرفین استنباط شود، طرف مقابل در صدد سوءاستفاده از موقعیت برمی‌آید. اکنون که ایران می‌تواند بر مولفه‌های قدرت خود اتکا کند، چنین نیست که تعامل و گفت‌وگو از سر ضعف باشد که اگر به فرض، چنین باشد، از سمت مقابل گمان خواهد رفت که از نظر سیاسی و اقتصادی با چالش‌ها و ضعف‌ها مواجه شده‌ایم و طبیعی است که کشورهای غربی دنبال سوءاستفاده از وضعیت و زیاده‌خواهی خواهند بود. ما باید تلاش کنیم از توانایی‌هایی که داریم در عرصه بین‌المللی استفاده کنیم. بقیه موضوعات تاکتیکی و حاشیه‌ای است. ایران اگر از قدرت کافی برخوردار باشد، تا ابد خواهد توانست از منافع خود دفاع و توافقنامه‌هایی را امضا کند که در راستای منافع ملی کشور باشد. زورآزمایی در عرصه بین‌المللی، زمینه را برای شکل‌‌گیری فرایندهای حقوقی فراهم می‌کند و به همین دلیل ایران باید درزمینه قدرت نرم و قدرت سخت، وضعیت خود را بهبود ببخشد تا بتواند به اهداف خود در مجامع بین‌المللی دست پیدا کند. آنچه برای ایران امنیت می‌آورد قدرت است که بخشی از آن قدرت نرم و دیپلماسی است. قدرت نرم نیز در گرو رضایت مردم است. هرچه رضایتمندی مردم افزایش پیدا کند به همان اندازه قدرت نرم ایران افزایش پیدا می‌کند. ایران می‌تواند به پشتوانه قدرت نرمی که از حمایت و رضایت مردم می‌گیرد در عرصه بین‌المللی چانه‌‌زنی بهتری آنجام بدهد و بهتر می‌تواند منافع خود را محقق کند.

*تحولات خاورمیانه چه نقشی در رویکرد ترامپ نسبت به ایران دارد؟

آمریکا پشتیبان و حامی اصلی اسرائیل در منطقه خاورمیانه است و در صورتی که آمریکا از اسرائیل حمایت نکند این کشور از بین می‌رود و نمی‌تواند به تنهایی در مقابل جبهه مقاومت ایستادگی کند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که آمریکا به عنوان یک بازیگر بین‌المللی در معادلات خاورمیانه بیش از همه به دنبال تأمین منافع خود است و در شرایط کنونی نیز منافع آمریکا با توجه به روی کار آمدن ترامپ ایجاب می‌کند که اسرائیل بیش از این وارد تنش با ایران نشود. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی و با توجه به شرایط ایران، آمریکا شرایطی را می‌بیند که بتواند بر سر مسائل هسته‌ای ایران مذاکره کند و به نتیجه برسد. به همین دلیل نیز از دامن زدن به تنش بیشتر با ایران خودداری می‌کند. در واقع در شرایط کنونی منافع ملی آمریکا ایجاب می‌کند که بیشتر به دنبال مذاکره بر سر پرونده هسته‌ای ایران باشد تا اینکه تنش‌ها را افزایش بدهد.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار