«آرمان ملی» از وفاق ملی با رحمانیفضلی و علیعسگری گزارش میدهد
پاداش یا معامله؟
آرمان ملی- مطهره شفیعی: دولت چهاردهم در شرایطی کار خود را آغاز کرد که بهگفته رئیسجمهور از پتانسیل تمام سلایق موجود در کشور برای پیشبرد امور استفاده خواهد شد.
این وعده با تعیین استاندار کرد، بلوچ و سنی و... محقق شد اما برخی انتصابات عجیب و مورد انتقاد فراوان است، انتصابهایی که نسبتی با پزشکیان و دولت او ندارد و جامعه را در شوک فرو برده است.
*پاداش، حقالسکوت یا اشتباه؟
۱۳ بهمن بود که برخی کانالهای مجازی عنوان کردند عبدالعلی علیعسگری و رحمانی فضلی به ترتیب بهعنوان سفرای ایران در مسکو و پکن معرفی خواهند شد. باور این خبر برای بخشهای زیادی از جامعه که از اقدامات گذشته این دو شخصیت آگاه بودند، چندان ساده نبود و امکان برقراری ارتباطی میان این تصمیم و دولت وفاق ملی وجود نداشت و ندارد. وزارت خارجه این خبر را تکذیب نکرد و سخنگوی این وزارتخانه گفت: موضوع تعیین سفرای ایران در مسکو و پکن موضوعی حساس و مهم است که معمولا به طور رسمی از سوی وزارت امور خارجه ایران اعلام میشود. انتشار اسامی در این خصوص، اغلب بر اساس گمانهزنیها و تحلیلهای رسانهای است و نمیتوان آنها را بهعنوان اطلاعات قطعی در نظر گرفت. وزارت امور خارجه پس از اتمام فرآیندهای اداری و تأسیس انتخابها، در صورت تایید نهایی، به طور رسمی از معرفی سفرای جدید به این کشورها اطلاعرسانی خواهد کرد. این موضوع بهویژه در روابط دیپلماتیک بینالمللی، بهدلیل حساسیتهای سیاسی و اقتصادی، از اهمیت ویژهای برخوردار است و هرگونه تغییر در سمتهای دیپلماتیک باید با دقت و بهطور شفاف اعلام شود. رویکرد وزارت خارجه دولت چهاردهم با این خبر که البته هنوز به طور رسمی اعلام نشده، دچار چالش شد. عراقچی چه مسیری را در ذهن دارد؟ آیا در انتصاب سفرا با شخصیتهای با تجربهای مانند ظریف مشورتی دارد یا دلواپسان بقای او بر کرسی وزارت خارجه را مشروط به انتصابهای سفارشی کردهاند؟ انتصابهایی که دو سر باخت است چنانکه اعتمادی به تحقق وعده دلواپسان نیست و کرسی عراقچی در صورت پذیرش انتصابات سفارشی لرزانتر خواهد شد و از سوی دیگر این انتصابات نوعی دهنکجی به حامیان دولت و البته شخص رئیسجمهور قلمداد میشود. بنابراین پزشکیان درصورت اثبات سفارشی بودن انتصاب رحمانی فصلی و علیعسگری نباید لحظهای در برکناری عراقچی از وزارت خارجه تعلل کند. مطرحشدن نام افرادی چون آقایان علی عسگری یا رحمانی فضلی برای سفارت در کشورهایی مانند روسیه و چین، این نگرانی را ایجاد میکند که آیا در ساختار سیاست خارجی کشور، بهجای انتخاب متخصصان دیپلماسی، رویکردی بر اساس سوابق مدیریتی در رسانه و وزارت کشور در حال شکلگیری است؟
* پزشکیان و رحمانیفضلی
انتصاب رحمانی فضلی بهعنوان سفیر روسیه اذهان را به سمت سخنانی برد که پزشکیان قبل از انتخابات درباره عملکرد وزیر کشور دولت روحانی به زبان آورده بود. رحمانی فضلی به عملکرد خود در ناآرامیهای سال 98 اشاره کرده که با واکنش مجلس هم مواجه شده بود. پزشکیان به شکل غیر مستقیم آن اظهارات را زیر سوال برد و گفت: در حوادث سال ۹۸ اگر لازم به شلیک هم بود، باید مطابق مقررات رفتار میشد. تیرهوایی میزدند. بدترین حالت، به پای افراد شلیک میکردند. البته حتی حق نداشتیم آن کار را هم کنیم و به پایشان تیر بزنیم. میتوانستیم نوع دیگری برخورد کنیم. اکنون که موضوع انتصاب رحمانی فضلی به عنوان سفیر ایران در روسیه مطرح شده، سخنان پزشکیان دوباره برجسته شده و سوالات متعددی پدید آورده است.
* پیشبینی نمایندگان!
برخی پس از شنیدن احتمال این انتصابات به یاد مخالفتهایی افتادند که با انتصاب عراقچی برای جلوس بر کرسی وزارت خارجه وجود داشت. بهعنوان نمونه در روز بررسی رأی اعتماد به وزیر خارجه معرفی شده برای دولت چهاردهم، محمدرضا صباغیان بافقی یکی از نمایندگان مجلس گفت: باید اصلاح ساختاری صورت بگیرد و آقای پزشکیان به برخی از نکات و موضوعاتی که موجب توقف دولتهای قبلی شده بود توجه بیشتری داشته باشند. اصلاح ساختار سیاسی و اداری باید مورد توجه رئیسجمهور محترم باشد. این نماینده ادامه داد: آقای عراقچی وقتی کسی معاملهای میکند تا جنس را نگیرد هزینه آن را پرداخت نمیکند. حتی قرآن ما هم تاکید میکند وقتی میخواهید معاملهای کنید و تمام جوانب آن را بسنجید. اکنون این شائبه شکل گرفته که آیا عراقچی در انتصاب دو سفیر اصولگرا اقدام به معامله کرده که به بررسی جوانب آن نپرداخته و توجهی به افکار عمومی در اخذ این تصمیم نداشته است؟ مدافعان این نوع انتصابات، معمولا به استدلال قحطالرجال متوسل میشوند و مدعی هستند که دیپلماتهای کارکشته و آشنا به نظام بینالملل بهاندازه کافی در کشور وجود ندارند. اما این ادعا تا چه اندازه درست است؟ این ادعا نیاز به یک راستیآزمایی جدی دارد تا اگر واقعا دچار خلأ نیروی انسانی کارآمد هستیم در یک برنامه بلندمدت این ضعف بزرگ جبران شود.
*علیعسگری در چین؟
انتصاب علیعسگری هم عجیب و باورش سخت است؛ شخصیتی که بارها در مسئولیتهای متفاوت قرار گرفته است. بهعنوان نمونه وی رئیس صداوسیما بود اما بعد سر از مدیرعاملی ستاره خلیجفارس در آورد و حالا هم نامش به عنوان سفیر چین مطرح شده است. در سال گذشته هم برخی از او به عنوان گزینه سفارت ایران در چین یاد میکردند که چنین نشد. کارشناسان کارنامه نه چندان پُر بار علیعسگری را در مدیریتهای قبلی و عدم آشنایی او به اصول دیپلماسی و نداشتن شناخت کافی از معادلات نظام در عرصه بینالملل مطرح کرده و به این انتصاب به دیده تردید مینگرند. سالهایی که در یکی از جایگاههای مدیریتی صداوسیما قرار داشت، از دید محمد سرافراز رئیس اسبق صداوسیما، هیچ نقشه راهی برای آن نداشت. علیعسگری که دوران حضور در صداوسیما با انتقادات زیادی مواجه بود، در دیماه ۱۴۰۰، به عنوان مدیرعامل بزرگترین شرکت بازار سهام ایران انتخاب شد و این امر تشویش و نگرانی سهامداران بورس را فراهم آورد. در همان روزها منتقدان با هشتگهای اعتراضی خواستار لغو حکم او شدند که چگونه فردی با سابقه ریاست سازمان صداوسیما در قامت مدیرعامل یک شرکت پتروشیمی ظاهر شده است؟ جالب است حتی در این میان علیاکبر رائفیپور، از جنجالیترین شخصیتهای این روزهای فضای مجازی هم با انتشار توئیتی در واکنش به انتصاب علیعسگری نوشت: واقعا نمیتونم ببینم با یکسری انتصابات عجیب مملکت رو فنا بدن. ربط علیعسگری به پتروشیمی چیه؟ میدونید تو این شرایط و اوضاع با یک اشتباه چه بر سر بورس میاد؟
ارسال نظر