کاسبان تحریم
محدودیتهایی که تحریمها برای ایران بهوجود آورد در درجه اول باعث شد تا کشورهای منطقه و بهخصوص کشورهای ترکیه، امارات، آذربایجان، عراق و... سود زیادی از این وضعیت ببرند و متاسفانه تفکری در بخشهایی از مدیریت جامعه وجود دارد که نهتنها راهکاری برای بهبود وضعیت ارائه نمیکند بلکه فضا را برای کشورهای دیگر منطقه بازتر میکند. آنچه کاسبان تحریم نام دارند باعث خروج بانک مرکزی ایران از مبادلات بینالمللی شد.
هنگامی که مقررات بینالمللی را قبول نداشته باشیم هیچ بانک خارجی مایل به مبادلات مالی با ایران نخواهد بود. هیچ تاجر و کمپانی خارجی چه شرقی و چه غربی از بیم تحریمهای آمریکا با ما فعالیت نمیکنند و این باعث ذوب شدن اقتصاد کشور شده است. هنگامی که تبادلات اقتصادی ایران با محدودیتهای جهانی روبهرو است باید دنبال راهی برای گشایش باشیم وقتی در این وضعیت حضور داریم هزینه مبادلات به شدت افزایش پیدا میکند. در حوزه لوایح پالرمو میبینیم که همه کشورها و حتی کشورهایی که روابط استراتژیکی با ایران دارند آن را پذیرفتهاند ولی اینکه تندروها نمیخواهند این لوایح تصویب شود باید به دستهای پشتپرده و البته کاسبان تحریمها اشاره کنیم. جمهوری اسلامی باید بهدنبال راهکار باشد و در این مسیر به افراد و چهرههای آگاه نیاز داریم که میتوانند گرههای دیپلماسی را باز کنند. چهرههایی مانند محمدجواد ظریف که 8 سال در همین کشور وزیر امورخارجه بوده امروز میبینیم که نمایندگان تندروی مجلس شورای اسلامی بر نمیتابند که او در دولت نقش پررنگی داشته باشد. عملکرد هر کس و از جمله آقای ظریف ممکن است با نقدهایی همراه باشد و مخالفانش میتوانند در چارچوب اصول و با در نظر گرفتن منافع ملی و الزامات سیاست بینالملل نقد خود را به او یا هر فعال دیگری وارد کنند. ولی آنچه تندروها مد نظر دارند، از قضا نقاط قوت اوست نه نقاط ضعفش. آن تفکر پشت پردهای که تجمع تندروها را در میدان پاستور هدایت میکند به همان کاسبان تحریم باز میگردد. این تفکر در اقلیت است ولی میخواهند بر اکثریت حکومت داشته باشند. در طول این سالها کاسبان تحریم از شرایط بهوجود آمده طبقه خاصی را تشکیل دادهاند چرا که با در اختیار داشتن قدرت و ثروت توانستهاند منافع اقتصادی را در دست داشته باشند ولی در مقابل شاهد گسترش فقر در سطح ایران هستم، فقری که در شأن ملت ما نیست.
* مهدی پازوکی
اقتصاددان
ارسال نظر