| کد مطلب: ۱۱۵۶۱۵۱
لینک کوتاه کپی شد

زهرا نژادبهرام در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تندروها باید قدرت‌نمایی را کنار بگذارند

آرمان ملی- احسان انصاری: این روزها تندروها و برخی چهره‌های تازه به دوران رسیده طیف پایداری که دنبال دست و پا کردن شهرتی برای خود هستند، از هیچ گونه هجمه و حمله‌ای به دولت پزشکیان ابایی ندارند و با رمز ظریف تلاش می‌کنند دولت را از کارآیی بیندازند تا نتواند به اهداف خود دست یابد. در واقع محمدجواد ظریف به سیبلی تبدیل شده که تندروها به خصوص در مجلس با تمرکز بر آن، دولت را تحت فشار قرار دهند و افکار عمومی را علیه دولت حساس کنند.

تندروها باید قدرت‌نمایی را کنار بگذارند

این در حالی است که دولت رویکرد فعالی نسبت به تندروها ندارد و به همین دلیل این خطر وجود دارد که تفسیری که تندروها از اقدامات دولت انجام می‌دهند برای افکار عمومی جدی‌تر شود. در چنین شرایطی دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز آغاز شده و وی با تغییر رویه‌ای که نسبت به ایران انجام داده معادلات را به سود کاهش تنش‌ها تغییر داده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این مسائل با دکتر زهرا نژادبهرام فعال سیاسی و عضو سابق شورای شهر تهران گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*پس از حضور ظریف در اجلاس داووس هجمه‌ها به شکل قابل توجهی علیه وی و دولت افزایش پیدا کرده است. دلیل این هجمه‌ها چیست و چرا تندروها تلاش زیادی انجام می‌دهند که ایران در مسیر کاهش تنش و مذاکره قرار نگیرد؟

هنگامی که آقای پزشکیان در انتخابات پیش از موعد ریاست جمهوری با بیان «ایده وفاق» پیروز شد، بسیار از ناظران ضمن آنکه این مهم را ضروری می‌دانستند، اما باور محکمی به تحقق آن نداشتند. رئیس‌جمهور با طرح این ایده انتخابات ریاست‌ جمهوری چهاردهم را پیروز شد و تلاش گسترده‌ای برای تحقق آن به ‌کار برد و حتی وفاق منجر به واگذاری بسیاری از پست‌های کلیدی در کشور به رقبای پیشین شد، اما در کمال ناباوری به‌ رغم همه این تلاش‌ها شاهد بروز و ظهور جدی در «عدم وفاق» از سوی مقابل هستیم. طرح استیضاح وزیر نفت و اقتصاد با گذشت نزدیک به چهارماه از رای اعتماد و آغاز به کار دولت چهاردهم، اتفاقی کم‌نظیر و شگفت‌آور بود. این مهم به این معناست که مجلس حتی اجازه شش ماه فعالیت را هم به این وزرا نداده تا نتایج کار را ببینند یا حتی به سوال کردن هم اکتفا نکرد و بلکه مستقیما سراغ استیضاح رفت. این یعنی دو وزیر کلیدی این کابینه که با مشکلات جدی و متعدد دست و پنجه نرم می‌کنند، با دشواری‌‌هایی از جنس ادامه کار نیز روبه‌‌رو هستند. نوع رویکرد نمایندگان نسبت به وزرا در شرایط دشوار اقتصادی و خارجی به ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ قابل توجه است. برخی نمایندگان بدون تامل در شرایط کشور با شکافتن «وفاق» تصویری دیگر از ایده رئیس‌جمهور به نمایش گذاشته‌‌اند که به نظر می‌رسد حتی برای خود ایشان نیز تعجب ‌برانگیز است. در حالی که مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی کشور ناگهان شکل نگرفته و آنچه امروز می‌بینیم، حاصل اتفاقات حداقل یک دهه گذشته است.

*چرا رفتار تندروها پس از آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپ تشدید شده است؟

من معتقدم تلاش تندروها برای اینکه وانمود کنند که مشکلات به دولت ربط دارد، قابل تامل است. همگان می‌‌دانند که کشور با چالش‌های مهمی مانند ناترازی انرژی، تورم، گرانی دلار و... روبه‌رو است و وضعیت دشوار کنونی به روشنی در پیش روی سیاست‌گذاران و مردم قرار گرفته است. به همین دلیل اگر قرار است چالش‌های گذشته و ناترازی‌ها ادامه پیدا کند یقینا جبهه‌‌گیری برخی نمایندگان مجلس از جمله 80 نفر امضا‌ کننده استیضاح آقای همتی بیانگر آن است که «در» باید بر همین پاشنه بچرخد، اما تجربه نشان داده که روش مورد نظر آنها مشکلات کشور را حل نمی‌کند. اکنون که جمع ناترازی‌ها به شکل خطرناکی اوج گرفته، باید به سوی حل مساله جهش کرد نه اینکه روش‌های قبلی را دوباره تکرار کرد. در این شرایط ظاهرا علاوه بر مساله استیضاح برخی حساسیت‌ها از سوی مجلس برای همکاری برخی با دولت یا عدم همکاری نیز قابل تامل است در واقع در شرایطی قرار گرفته‌‌ایم که مشکلات بیش از گذشته خودنمایی می‌کنند و مردم در انتظار تلاش‌های مشترک مجلس و دولت و... برای حل آنها هستند در چنین شرایطی سوال مهم این است که چرا دغدغه برخی نمایندگان در خصوص این موضوعات به جای حل مشکلات مقابله با دولت است؟ به عبارت دیگر اکنون که باید تلاش جمعی برای حل مشکلات کشور صورت پذیرد و نمایندگان تمام وقت روی آن تمرکز و با همکاری با دولت راهکارهای متناسب را جست‌‌وجو کنند. به همین دلیل نیز باید قدرت‌‌نمایی گروهی و جناحی حداقل در کوتاه‌‌مدت کنار گذاشته شود و نگاهی دیگر بر این شرایط حکمفرما شود.

جبهه‌‌گیری برخی نمایندگان مجلس، از جمله 80 نفری که طرح استیضاح آقای همتی را امضا کردند، بیانگر آن است که «در» باید بر همین پاشنه بچرخد، اما روش مورد نظر آنها مشکلات کشور را حل نمی‌کند

*رویکرد دولت نسبت به تندروها قابل قبول است؟ آیا دولت برای تنویر افکار عمومی درباره اهداف تندروها نباید تیم اطلاع‌رسانی خود را تقویت کند؟

 دولت که تلاشش را برای ایجاد شرایط وفاق به کار گرفته و با پذیرش همه نقدهای حامیان، وضعیت را به شکلی مهیا کرده که بتواند دور از کشاکش جناحی، کار ملت را به پیش ببرد. با این وجود این مهم هنوز در برخی نمایندگان با نوعی شکاف روبه‌‌رو است و آنان همچنان برای پیش بردن اهداف خود راهی دیگر می‌روند. نکته جالب اینجاست که استیضاح وزرا درست است که حق مجلس است، اما با این شتاب در دولت‌های پس از انقلاب بی‌‌نظیر بوده تا جایی که حتی مخالفت رئیس مجلس را نیز به دنبال داشته است. به نظر می‌‌رسد رئیس‌‌جمهور در برابر تحرکاتی از جنس «ناوفاق» قرار گرفته و ایده ایشان برای حل مسائل کشور را با سدهایی مواجه کرده است. من معتقدم مواجهه وی با این وضعیت دو رفتار احتمالی را در بر دارد. نخست، تداوم این ایده به ‌رغم تلاش‌های دولت چهاردهم با همراهی مواجه نشده و به همین دلیل تصمیم و نگاهی دیگر را برای اداره کشور طلب می‌کند. در صورت اتخاذ این روش احتمالا مشکلات بیشتری پیش روی دولت قرار خواهد گرفت. با این وجود اتکا به رای‌دهندگان قادر خواهد بود دولت را در مسیر حل مشکلات کشور با استحکام بیشتری همراه کند. دوم اینکه، در برابر این نوع رفتارهای برخی جناح‌ها که در مجلس نیز کرسی‌‌هایی را در اختیار دارند، عقب ‌نشینی کرده و باز بر «ایده وفاق» تاکید کند. البته احتمالا این وفاق از جنس «واگذاری» خواهد بود. لذا با نوعی ناامیدی از سوی رای‌دهندگان مواجه می‌شود. البته شاید برای کوتاه‌‌مدت بتواند در این مسیر حرکت کند، اما احتمالا باز هم خواسته‌های بیشتری پیش روی دولت قرار می‌‌گیرد و در نهایت فرصت حل مشکلات را محدود‌تر می‌کند.

*با روی کار آمدن ترامپ و تغییر رویه‌ای که وی نسبت به گذشته نسبت به ایران داده دولت پزشکیان چگونه می‌توان در زمینه وعده لغو تحریم‌ها حرکت کند؟

رویکرد مذاکره محوری و کاهش تنش که با روی کار آمدن دولت چهاردهم توان بیشتری یافته، تصویری آشکار از تهران برای کاهش مناقشات و گشایش در رفع سوءتفاهم‌های موجود است. طرفین با پذیرش ضرورت‌های جهانی در تلاش هستند که مسائل فی‌مابین را به شکلی مرتفع سازند. روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و خط و نشان‌های متعدد او برای اروپا و نگاه جبارانه به برخی سرزمین‌هایی که متعلق به کشورهای دیگری هستند، با تکیه بر نگاه خاص وی در دور اول ریاست جمهوری و خروج از پیمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، این نگاه را در میان اتحادیه اروپا به وجود آورده که بایستی با رویکردی دیگر به مسائل جهانی وارد شود تا بتواند موقعیت و جایگاه خود را بازیابد. هزینه‌های وارد شده بر اروپا در پی جنگ اوکراین و فشار اقتصادی ناشی از این جنگ و تهدید سرزمینی این اتحادیه، بستری مهیا کرده تا با تکیه بر ظرفیت اعضای اتحادیه اروپا با تغییر در سیاست‌ها فرصت‌های تازه‌ای برای حل و فصل چنین مناقشاتی پدید آورد. درهمین میان علاوه بر نگاه ترامپ به اروپا افکار عمومی آمریکا نیز قابل تامل است. در چنین شرایطی هوشمندی ایران در شناسایی ظرفیت‌های پدید آمده به واسطه تحولات اخیر و به‌کارگیری ابزارهای دیپلماتیک و گفت‌وگو برای حل سوءتفاهم‌ها و اختلافات می‌تواند تصویر دیگری از همگرایی صلح‌محور به جهانیان عرضه کند. تردید نیست که در آن صورت مقابله با زیاده‌خواهی ترامپ بسیار آسان‌تر و موثرتر خواهد بود. هم ایران و هم اروپا تجربه ترامپ در دور اول را مقابل خود دارند و با توجه به همین سابقه به روشنی می‌دانند آینده اروپا، خاورمیانه و آسیای جنوب غربی از نظر امنیتی به هم گره خورده است. به نظر می‌رسد نه تنها تهران باید مسائل مربوط به آژانس بین‌المللی هسته‌ای و برجام و مسائل خاص با برخی از آنها را مرتفع کند، بلکه بایدی در جهت مشارکت در ایجاد صلح پایدار به عنوان بازیگر مهم منطقه که از نظر امنیتی با این اتحادیه نقاط مشترک دارد، وارد میدان شود. ظرفیت‌های ژئوپلتیک ایران و برخورداری از قدرت منطقه‌ای غیر قابل انکار تهران شاهدی بر این مدعاست که می‌تواند بستری موثر برای کاهش تنش‌ها با تکیه بر مصالح مشترک باشد. از این رو اگر سیاست‌ورزان ایرانی این مهم را در دستور کار خود قرار دهند که اروپا در بستر تلاش برای ملاحضات امنیتی سرزمینی و فرصت‌های اقتصادی می‌تواند طرف گفت‌وگوی سازنده باشد، یقینا فرصت‌های یگانه‌ای حاصل خواهد شد که فشار احتمالی آینده بر ایران را کاهش خواهد داد.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار