علی بیگدلی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
پایان یخبندان تهران و واشینگتن
آرمان ملی- احسان انصاری: دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده قرار است استیو ویتکاف، نماینده خود در خاورمیانه را مسئول رسیدگی به «نگرانیهای واشنگتن در مورد ایران» کند که این نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا مایل است پیش از افزایش فشار بر تهران، دیپلماسی را آزمایش کند.
در دوران انتقال، تیم ترامپ تدابیر احتمالی برای از سرگیری کمپین «فشار حداکثری» بر ایران را از طریق تحریمهای جدید یا نظارت سختگیرانهتر بر تدابیر فعلی تدوین کرد، اما ترامپ و مشاورانش در جلسات اولیه نشان دادهاند که میخواهند یک مسیر را برای جلوگیری از برخورد گستردهتر با ایران باز نگاه دارند. برخی از مقامات ترامپ به دیپلماتهای خارجی و همکاران خود گفتهاند که انتظار دارند ویتکاف تلاش کند تا ببیند آیا سازش دیپلماتیک میان دو کشور ممکن است. این در حالی است که دیپلماتهای اروپایی گفتهاند ایران در مذاکرات اخیر خود با آنها بهوضوح اعلام کرده است که میخواهد مذاکراتی را برای یک توافق هستهای جدید و متفاوت از برجام آغاز کند. با این وجود دونالد ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید اعلام کرد که هنوز تصمیم رسمی در مورد این انتصاب اتخاذ نکرده است هرچند ویتکاف را گزینهای مناسب برای مدیریت این پرونده میداند. وی گفت: «امیدوارم بتوانیم به یک توافق با ایران برسیم. اما اگر این مسیر نتیجهای نداشته باشد، گزینههای دیگری روی میز هستند.» ترامپ در پاسخ به سوالی درباره حمایت از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران نیز گفت: «امیدوارم بتوان این مسأله را بدون نیاز به چنین اقدامی حل کرد. این بهترین نتیجه خواهد بود.» «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی آخرین مناسبات بین ایران و آمریکا با دکتر علی بیگدلی تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*ترامپ در اظهارات اخیر خود درباره ایران عنوان کرده امیدوار است موضوع ایران با مذاکره حل شود. این در حالی است که پزشکیان نیز همین موضع را نسبت به مذاکره داشته است. در چنین شرایطی دو کشور در چه شرایطی به میز مذاکره نزدیک شدهاند؟
ترامپ و ایران به خوبی به این نکته آگاهی دارند که جنگ یک اتفاق ویرانگر است که ممکن است منطقه را به آتش بکشد. به همین دلیل نیز مسأله جنگ و تنش بین ایران و آمریکا منتفی است و ترامپ نیز به دنبال آن نیست. ایران نیز با توجه به شرایط داخلی و منطقهای که با آن مواجه است به این نتیجه رسیده که بهترین راه برای بهبود شرایط مذاکره است و به همین دلیل به دنبال تنش بیشتر نیست. این در حالی است که مقام رهبری نیز در سخنان اخیر خود عنوان کردند که با مذاکرات محدود موافق هستند. از سوی دیگر آقای ظریف نیز در اجلاس داووس اظهاراتی انجام دادند که نشان میدهد ایران در حال آمده شدن برای مذاکره است. واقعیت این است که یخبندان بین ایران و آمریکا در حال ذوب شدن است که اتفاق مثبتی برای طرفین خواهد بود. راهی هم به جز مذاکره وجود دارد و شرایط به شکلی نیست که در شرایط کنونی بتوان با سیاستهای انتقام جویانه به اهداف خود رسید. نکته دیگر اینکه ما باید با یک عقلانیت سیاسی با ترامپ مواجه شویم. اینکه در گذشته چه اتفاقی رخ داده نباید ملاک عمل ما باشد. ما نباید سرنوشت 85 میلیون جمعیت و حتی سرنوشت نظام را به این گره بزنیم که در گذشته چه اتفاقی رخ داده است. بهترین راه این است که مذاکره کنیم و با مذاکره مشکلات داخلی و منطقهای خود را کاهش بدهیم و برای خود فرصتهای جدید به وجود بیاوریم. ما نمیتوانیم به همان نگاهی که در گذشته به عرصه بینالمللی داشتهایم به اهداف خود برسیم. این در حالی است که در گذشته خاورمیانه مرکز قدرت نمایی ما بود که امروز شرایط قدری تغییر کرده است. بدون تردید در شرایطی که در سیاستهای خود انعطاف نشان ندهیم انجماد اقتصادی و انزوای سیاسی ما از بین نخواهد رفت.
*در شرایط کنونی به چه میزان مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا محتمل است؟
مقام رهبری عنوان کردند که با مذاکره محدود موافق هستند. این در حالی است که اظهارات مقام رهبری با توجه به در نظر گرفتن فضای داخلی کشور صورت میگیرد. به هر حال با توجه به مسأله جانشینی با در شرایط حساسی قرار داریم و به همین دلیل سخنان ایشان در حالی مطرح میشود که فضای داخلی به سود نظام باشد و نظام با ریزش طرفدار مواجه نشود. با همه این شرایط ایشان عنوان کردند که با مذاکره محدود موافق هستند. البته از این عبارت میتوان معانی متعددی برداشت کرد اما سرانجام روشن خواهد شد که منظور چیست و مذاکره محدود چه تعریفی دارد و چه اهدافی را دنبال میکند. این در حالی است که حضور آقای ظریف در اجلاس داووس بدون اجازه ایشان مقدور نبوده و به نظر میرسد ایران و آمریکا و کشورهایهای اروپایی به جایی رسیدهاند که مشکلات را قبل از فعال شدن مکانیسم ماشه حل کنند. این در حالی است که جنگ به سود هیچکس نیست و در صورتی که تهاجمی علیه ایران صورت بگیرد این احتمال وجود دارد که ایران منافع آمریکا، اسرائیل، کشورهای عربی خلیج فارس و حتی عربستان را مورد هدف قرار بدهد. به همین دلیل کشورهای اروپایی و آمریکا که متوجه هستند در منطقه خاورمیانه تراکم سرمایه وجود دارد و در شرایط کنونی با چالش اشتغال در کشورهای خود مواجه هستند باید از این فرصت به سود خود استفاده کنند. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی آمریکا و کشورهای اروپایی به هیچ عنوان تمایلی به درگیری نظامی با ایران ندارند.
در صورتی که تهاجمی علیه ایران صورت بگیرد این احتمال وجود دارد که ایران منافع آمریکا، اسرائیل، کشورهای عربی خلیج فارس و حتی عربستان را مورد هدف قرار بدهد
*برخی تحلیلگران بر این باورند که در شرایطی که ایران در وضعیت گذشته قرار ندارد این احتمال وجود دارد که ترامپ با مطالبات حداکثری پای میز مذاکره با ایران بنشیند؟ در آن صورت ایران چه رویکردی نسبت به ترامپ خواهد داشت؟
ایران در گذشته دارای بازوهای قدرت در منطقه بود. با این وجود ما نتوانستیم از این بازوها استفاده کنیم و به همین دلیل در شرایط کنونی از بین رفته و یا تضعیف شده است. در داخل کشور نیز این مسأله برای تصمیمگیران جامعه مسجل شده که قدرت ایران در منطقه دیگر مانند گذشته نیست. این در حالی است که نظام بینالمللی نیز دچار تغییر شده و با تحولات جدیدی مواجه شده است. به همین دلیل نیز ما باید تغییرات رخ داده را بپذیریم. در شرایط کنونی ما باید سیاستهای سختگیرانه را کنار بگذاریم و با تحولات جهانی در عرصه بینالمللی همراه شویم. برخی جریانهای سیاسی در کشور نسبت به غرب رفتاری دارند که تنها در داخل کشور کاربرد دارد و نمیتوان آن را در عرصه بینالمللی مورد استفاده قرار داد. در شرایط کنونی ایران و غرب به این نتیجه رسیدهاند که جنگ راه حل مناسبی برای مسائل کنونی نیست و به همین دلیل باید خود را با تحولات جهانی همراه کنیم. ما باید در عرصه بینالمللی انعطاف بیشتری از خود نشان بدهیم. بدون تردید ارتباط ایران با چین و روسیه به هیچ عنوان انجماد اقتصادی ایران را ذوب نخواهد کرد. روسیه به دلیل اینکه با کشورهای عربی معاهده نفتی دارد و از سوی دیگر با اسرائیل نیز رابطه نزدیکی دارد، به هیچ عنوان موقعیتی را که در خاورمیانه دارد، با رابطه با ایران معاوضه نخواهد کرد. چین نیز به عنوان قدرت دوم اقتصادی جهانی خود را اسیر یک کشور نخواهد کرد. اینکه برخی در داخل کشور عنوان میکنند ما در حالی تجارت و رابطه اقتصادی با چین هستیم تنها یک شعار است که برای آرام کردن فضای داخلی مطرح میشود و کاربرد بیرونی نخواهد داشت. ضمن اینکه ایران هرگز از برقراری مسیر گفتوگو با غربیها واهمه به خود راه نداده و در صورت لزوم این کار را کرده است. این نشان دهنده قدرت کشور ماست که میتواند چنین کاری انجام دهد و در تمام این مدت ارتباط کنترل شده و محرمانهای بین دو طرف وجود داشته است.
*هم ترامپ و هم مقامات ایران از برجام جدید صحبت میکنند که ممکن است بین طرفین به نتیجه برسد. این برجام جدید چه مختصاتی خواهد داشت؟
برجامی که در سال2015 بین ایران و غرب امضا شد دیگر عملا از بین رفته و قابلیت اجرایی ندارند. به هر حال هم شرایط ما تغییر کرده و هم تحولات جهانی به سمتی حرکت کرده که دیگر آن برجام کارایی نداشته باشد. در شرایط کنونی میزان غنیسازی اورانیوم ایران از آن چیزی که در برجام ذکر شده بود بسیار بیشتر است و برخی از رسانهها آن را 65 درصد میدانند. این در حالی است که ایران از این میزان غنیسازی به عنوان اهرم فشار و مولفه قدرت در مذاکره استفاده میکند که البته کار خوبی نیز هست. به هر حال در شرایطی که برخی مولفههای قدرت ایران در منطقه متحول شدهاند، غنیسازی میتواند ابزار قدرتمندی برای ایران برای مذاکرات آینده باشد. البته ما باید از این کارت بازی که در اختیارمان مانده به خوبی استفاده کنیم. در نتیجه برجامی که در سال 2015 بین ایران و غرب امضا شد، دیگر کارایی ندارد و مناسبات جدیدی در عرصه بینالمللی بین ایران و کشورهای غربی به وجود آمده است. به همین دلیل نیز اگر قرار است برجام جدیدی بین ایران و آمریکا امضا شود باید براساس مناسبات جدیدی باشد که بین ایران و کشورهای غربی به وجود آمده است. به همین دلیل نیز طرفین باید به قرارداد جدیدی تن بدهد که به سود هر دو طرف باشد.
ارسال نظر