مجید ابهری در گفتوگو با «آرمان ملی»:
تعطیلی زیاد دانش آموزان را بی دانش می کند
آرمان ملی- احسان انصاری: در حالی که هوای کشور تحت تاثیر دگرگونیهای جوی، روزهای پاکی را به خصوص در تهران تجربه میکند، با فاصله گرفتن از روزهایی که آلودگی هوا به شکل عجیبی تمام کشور را با مشکل مواجه کرد، میتوان نگاه دقیقتری به این مشکل داشت.
در اوج مشکل آلودگی هوا دولت اعلام کرد که برای کاستن از ناترازی برق در تابستان سال آینده میخواهد نیروگاههای برق خورشیدی را توسعه دهد. همان روزها آلودگی هوا تصمیم دولت را برای نسوزاندن مازووت در برخی نیروگاهها به چالش انداخت. اگر این تصمیم واکنشهای مثبتی را به همراه داشت، اما عمق ناترازی دولت را مجبور به عدول از تصمیم قبلی کرد و سوزاندن مازوت در نیروگاهها دوباره از سر گرفته شد. تصاویر منتشر شده از اراک نشان میداد که چگونه هوایی به ریه شهروندان فرو میرود. تعطیلی مدارس هم در اوج آلودگی هوا ظاهرا تصمیمی از سر اجبار بوده که هم خانوادهها را با شرایط جدیدی روبهرو کرد و هم صاحبنظران نسبت به ادامه چنین سیاستی هشدار دادند. برای نگاه دوباره به مسائلی که در حاشیه آلودگی هوا پدید آمد، «آرمان ملی» با دکتر مجید ابهری گفتوگو کرده است. ابهری میگوید: «بحران آلودگی هوا یکشبه به وجود نیامده و بلکه به دلیل برخی تصمیمها و سوء تدبیرها بوده که ریشه در گذشته دارد. راهحل آن نیز تعطیلی مدارس و ادارات نیست. این کار از نظر من نوعی بیمسئولیتی و فرار از پاسخگویی است. در چنین شرایطی ما با دانشآموزانی در آینده مواجه خواهیم بود که از دانش و مهارت کافی بهرهای ندارند. در کشور ما مدیری که روی کار میآید، دنبال صندلی ریاست بعدی است و بیشتر به فکر جایگاه خود است تا حل مشکلات. به همین دلیل نیز مشکلات تنها از مدیری به مدیر دیگر منتقل شده است. دولت پزشکیان خود وارث مشکلاتی است که از دولتهای گذشته به او رسیده و در همین شرایط است که برخی به قدرت رسیدن ترامپ را همچون چماق بر سر دولت نگه داشتهاند.» ابهری در این گفتوگو به مهمترین بحرانهای کشور اشاره کرده و عطش قدرت و فرار از پاسخگویی را مهمترین دلیل حل نشدن مشکلات میداند. در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چنانکه مشاهده کردیم، تنها راهکاری که برای غلبه بر بحران آلودگی هوا ارائه شد، تعطیلی مدارس و ادارات بود. تعطیلی به خاطر آلودگی چند بار تکرار شد. به نظر شما این کار چه پیامدهای اجتماعی به خصوص برای تحصیل فرزندان خانوادهها خواهد داشت؟
بحران آلودگی هوا یکشبه به وجود نیامده، بلکه به دلیل برخی تصمیمها و سوء تدبیرها بوده که ریشه در گذشته دارد. راهحل آن نیز تعطیلی مدارس و ادارات نیست. این کار از نظر من نوعی بیمسئولیتی و فرار از پاسخگویی است. در چنین شرایطی ما با دانشآموزانی در آینده مواجه خواهیم بود که از دانش و مهارت کافی بهرهای ندارند. بحران محیط زیست در کشور تنها مختص به آلودگی هوا نیست و شامل بحران آب و دفع و امحای زباله نیز میشود. فقدان مدیریت قدرتمند در زمینه منابع حیاتی آب، چه در زمینه کشاورزی و چه در مصرف ترازمند و نیز عدم توجه به آبخیزداری علمی و کشت اقلام آببر در مناطق دچار تنش آبی، در کنار خشکسالیهای اقلیمی همه و همه دست بهدست هم داده و کشور و مردم را با دغدغه جدی کمآبی یا بیآبی مواجه کرده است. از سوی دیگر فقدان دیپلماسی موفق سیاسی با برخی از کشورهای همسایه، دخالت کشورهای دیگر و تحریک همسایهها در چالشسازی در زمینههای توزیع عادلانه منابع آبی بر اساس حسن روابط همسایگی موجب اقدامات ایذایی در این زمینهها شده است. امروز ناترازی انرژی نیز همانند ویروس کرونا دنبال گرفتن نفس اقشار کمدرآمد جامعه است. در حالی که هنوز بنزین گران نشده و تنها فرصتطلبان زمزمه آن را به راه انداختهاند صعود ساعتی و روزانه قیمتها التهاب ترسناکی به جان اقشار کمدرآمد انداخته است. چه کسانی با بازی با دلار و پوند و یورو اعصاب و روحیه مردم را به گروگان گرفتهاند؟ چرا ۲۰ میلیون لیتر سوخت در کشور گم میشود و این میزان سوخت با کدام دله و دبه قاچاق میشود که هر روز هم ادامه دارد؟ من معتقدم ناترازی را در سفرههای خالی و بیرمق بازنشستگان میتوان دید و ناترازیها را در دستهای پینه بسته کارگران باید مشاهده کرد. آنها که میخواهند سختیهای فقر و تنگدستی حاضر را به گردن پزشکیان و همراهان او بیندازند بهتر از همه میدانند که این فشارها ریشه در کجا دارد. آنها خوب میدانند که این مشکلات روی هم انبار شده ارتباطی با دولت چهاردهم ندارد که فقط چند ماه از آغاز کارش گذشته است.
*چرا در حالی که مشکلات زیستمحیطی برای مدیران و مسئولان مشخص است، اما تاکنون اقدام اساسی و ریشهای صورت نگرفته است؟
در کشور ما مدیری که روی کار میآید، دنبال صندلی ریاست بعدی است و بیشتر به فکر جایگاه خود است تا حل مشکلات. به همین دلیل نیز مشکلات تنها از مدیری به مدیر دیگر منتقل شده است. دولت پزشکیان خود وارث مشکلاتی است که از دولتهای گذشته به او رسیده و در همین شرایط است که برخی به قدرت رسیدن ترامپ را همچون چماق بر سر دولت نگه داشتهاند. این در حالی است که این ملت سختی و دشواریهای بزرگتر و بیشتری از حضور ترامپ و احمدالشرع را دیده و از مشکلات بزرگتر از آنها عبور کرده و خواهد کرد. بعد از گذشت نزدیک به پنجاه سال از پیروزی انقلاب، تقریبا قالبها و چارچوبهای اساسی نظام جمهوری اسلامی بر اکثریت همسایگان و سیاستمداران جهان مشخص شده است، مگر اینکه آنها خود را به نادانی بزنند یا تمایلی برای عمل مبتنی بر درک خود نداشته باشند. نکته دیگر اینکه سرمایهگذاریهای مالی و انسانی در شرایطی که هر دلار از این سرمایه برای ما اهمیت بسیار دارد، خلأ سرمایهگذاری برای نوسازی، بازسازی و تجهیز بخش اعظمی از صنایع نفت و پتروشیمی، در کنار لزوم تامین تکنولوژیهای نوین، زیانهای مضاعفی به صنایع ما وارد میکند. خوشبختانه هوشمندی و خلاقیتهای فرزندان ما در بخش صنایع نظامی اعم از صنایع نوین موشکی و بهرهبرداری از هوش مصنوعی و ساخت تسلیحات تهاجمی و تدافعی دشمنان را در جایگاه خوف و رجا نگاه داشته است. وگرنه امروز باید چهرههای کریه آنان را در خیابانهای شهرهای خود مشاهده میکردیم. منظور این است که صرف نظر از موضوع توان دفاعی کشور، در موارد متعدد دیگر که از نظر اهمیت چیزی کم ندارد، جابهجاییهای نیروهای انسانی را مشاهده میکنیم که بعد از هر انتخاباتی در نظام اداری و اجرایی ما شکل میگیرد و مدیریت را تبدیل به «طرح کاد» کرده است. هرکس که با الفبای مدیریت آشنا باشد به خوبی با زیانهای این جابهجاییها آشنا بوده و ریزش نخبگان و خروج آنها از نظام اجرایی و اداری را که یکی از اصلیترین موانع رشد و پیشرفت است، به خوبی و درستی رصد کرده و با دیده تاسف به آن مینگرد.
من معتقدم ناترازی را در سفرههای خالی و بیرمق بازنشستگان میتوان دید و ناترازیها را در دستهای پینه بسته کارگران باید مشاهده کرد
*در واقع شما مشکلات مدیریتی را دلیل اصلی این چالشها میدانید. این مشکلات مدیریتی دوباره در حال تکرار شدن است؟
باید در این زمینه تغییر ایجاد کرد و نباید از تغییر ترسید. امروز سوءاستفادههای نجومی که یکی از اصلیترین عوامل گریز و خروج نیروهای پاکدست از سیستم اداری و اجرایی است، کاستیهای قابل توجهی در نظام اجرایی و تولیدی ما ایجاد نمودهاند. قبیله سالاری در کنار دامادسالاری از آفات خطرناک در بدنه اجرایی نظام اداری کشور است. انتصاب افرادی که تحصیلات و تجارب مرتبط ندارند در بعضی از مشاغل حساس موجب دلسردی علاقهمندان به نظام اجرایی کشور شده و خواهد شد. کمتر کشوری در جهان وجود دارد که دشمنان خارجی و داخلی بر آن بتازند و تبلیغات مختلفی برعلیه آن راه بیندازند. باید توجه داشته باشیم که گاه عتاب دوستان بدتر و زیانبارتر از دشمنان است. حمایت از خدمتگزاران و تمرکز بر سیاستها و برنامههای دوستان اولین قدم در راه تحکیم و اعتلای برنامهسازی در یک کشور است. اشک و افسوس بر از دست رفتگان و حسرت بر فرصتهای سوخت شده، دردی را درمان نخواهد کرد. بنابراین در حیات نخبگان و حضور زندگان باید قدمی برداشت و حرکتی کرد وگرنه فردا و فرداها جز اندوه و ندامت چیزی در بر نخواهد داشت. بدون تردید نومیدسازی مردم مخصوصا جوانان حرکت در ارتش دشمن و در زمره تلاشگران برای تضعیف کشور است. کسانی که حضور در کنار عناصر دشمنان دیرینه را برای خود تراز و درجه میدانند باید از سرنوشت گمشدگان در غبار تاریخ عبرت گیرند. اما وقتی یکی از مدیران ارشد از گم شدن روزانه بیست میلیون لیتر سوخت در کشور سخن میگوید و در همین مقوله خطاهای بالاتر از ارقام گفته شده رخ میدهد، چگونه میتوان جامعه را به پاکدستی دعوت کرد؟
*در چنین شرایطی چه توصیهای به پزشکیان و دولتش دارید؟
آسیبهای اجتماعی یکشبه به وجود نیامده و بلکه چنآنکه گفته شد، به مرور زمان شکل گرفته است. با این وجود حرکت در مسیر اصلاحی میتواند از ابتدای دولت چهاردهم آغاز شود تا به نتیجه مطلوب نزدیک شود. اتفاقی که باید رخ بدهد مبارزه جدی با فساد در ساحتهای مختلف است. این در حالی است که تا جامعه اندکی آرامش فکری و عصبی پیدا میکند ناگهان امواجی از رخدادها زنجیرهای اتفاق میافتد. هنوز جامعه از شوک یک فساد بزرگ و امواج آن آرام نگرفته که فسادی دیگری اتفاق میافتاد. مفاسدی که هریک برای از کار انداختن نظام مالی و روشهای قانونی یک جامعه کافی است. سوال این است که از نگاه رفتارشناسی بزهکارانه کجای کار ایراد دارد؟ در پاسخ باید گفت اول، سهولت ارتکاب جرم و پایین بودن سطح مجازات اولین علت در ریشهیابی فساد و مفاسد کلان است. دوم، پوششهای حمایتی به شکلهای مختلف و گاه در پیوند با سلبریتیها و چهرههای شناخته شده، مثل آنچه که در ماجرای آیفونهای ارزان دیده شد، نوعی استتار برای عوامل ایجاد میکند. سوم، حضور لایههای قدرت در کنار یا بالای چنین گروهها و یا انتساب آنها به گروههای قدرتمند. چهارم، سهولت قبضه کردن برخی از رسانههای مجازی یا حقیقی و مرعوب کردن برخی از لایههای اجتماعی. از سوی دیگر با یک بررسی نظری و محاسبه سرانگشتی میتوان نتیجه گرفت که اکثریت غالب جرایم چه در مسیرهای مالی و چه در راستای جنایی ناشی از ضعف تربیت و فقدان مدیریت رفتاری ما انسانهاست. با همه اینها نباید از یاد برد که در کشور ما مشکلاتی وجود دارد که ناشی از فاصلهای است که بین مردم و مسئولان شکل گرفته است. اگر مسئولان میخواهند چنین مشکلاتی در جامعه ریشهکن شود، لازم است در از بین بردن فاصله با شهروندان کوشش کنند.
ارسال نظر