حسین انصاریراد در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
شکست اصولگراها در امید آفرینی
آرمان ملی- احسان انصاری: دولت پزشکیان در شرایطی قرار گرفته که چارهای جز گرفتن تصمیمات مهم و بزرگ برای عبور کشور از بحرانهای کنونی ندارد.
این در حالی است که مخالفان دولت همواره فضای سیاسی کشور را به سمتی میبرند که تصمیمگیریها برای دولت سختتر شود. تندروهایی که در گذشته نیز حضور دارند و به صورت کلی با تغییر و تحول مخالف هستند و برای آنها نیز تفاوتی نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی رفتارشناسی تندروها در دولت پزشکیان و شرایط دولت برای تصمیمات بزرگ با حجتالاسلام حسین انصاریراد نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*دولت پزشکیان در شرایطی به مسیر خود ادامه میدهد که تلاش کرده فضای سیاسی کشور با کمترین تنش مواجه باشد. این در حالی است که مخالفان دولت رویکرد دیگری در پیش گرفتهاند. ارزیابی شما از روندی که مخالفان دولت در پیش گرفتهاند چیست؟
کسانی که امروز با دولت پزشکیان مخالفت میکنند که اغلب نیز در مجلس حضور دارند در گذشته در زمینه سیاست خارجی، اقتصاد و حجاب عملکرد مثبتی نداشتهاند و کارنامه آنها پیش روی مردم است. به عنوان مثال آقای نبویان و آقای رسایی که در گذشته نیز نماینده مجلس بودهاند در بسیاری مسائل عملکرد خوبی نداشتهاند و در مواردی بیتوجه به خواست اکثریت مردم حرکت کردهاند یا نشان ندادهاند که نسبت به خواست اکثریت مردم توجه دارند و در جهت تحقق خواست اکثریت تلاش میکنند. سوال این است که چنین افرادی که سابقه روشنی در فعالیتهای سیاسی داشتهاند، در شرایطی که کشور نیازمند آرامش و انسجام است، چرا از فرصت ورود به مجلس استفاده نمیکنند؟ چرا نگاهی که به مجلس دارند، با تنشآفرینی و جنجال گره خورده است؟ این افراد باید نشان بدهند تصمیماتی که در مجلس میگیرند به ضرر کشور نیست. همه ما به خاطر داریم که آقای نبویان از جمله مخالفان سرسخت برجام بود. اکنون با وجود چنین سابقه در مخالفت صریح با برجام که از قضا سیاست کلی نظام هم محسوب میشد، چگونه چنین فردی میتواند در سیاست خارجی کشور تصمیم بگیرد که به سود کشور و مردم تمام شود؟ تندروها نشان دادهاند که دستشان در حیطه نظر خالی است و راه حل اصولی برای مدیریت کشور ندارند. در سیاست خارجی هم همین وضعیت وجود دارد. در واقع آنها بیش از آنکه از خود تخصص، دانش و تجربه داشته باشند با نزدیک شدن به لایههای قدرت و اتصال به آن، سعی میکنند در راستای خواستههای قدرت حرکت کنند در حالی که آنها در درجه اول باید مطالبات مردم را دنبال کنند. اگر واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم عملکرد اصولگرایان به خصوص جریانهای تندروی آنها، به شکلی بوده که در بین مردم امید ایجاد نکرده است. امروز همه مشکلات کشور به سیاست خارجی گره خورده، در حالی که نباید همه مسائل کشور به سیاست خارجی و مذاکره هستهای گره بخورد و دولت هرچه زودتر باید از این مسیر عبور کند و مدیریت کشور را از اسارت سیاست خارجی رها کند.
*در دهههای گذشته همواره همین طیف تندرو مانع جدی در تصمیمگیریهای مهم مانند نحوه مذاکره با غرب بودهاند و امروز نیز بر همان رویکرد اصرار دارند. پزشکیان چگونه میتواند طیف تندرو را از تصمیمگیریها دور کند؟
این هنر آقای پزشکیان است که بدون اینکه اجازه بدهد فضای سیاسی کشور دچار تنش شود از تصمیمات مضر برای کشور جلوگیری کند. مجلسی که شکل گرفته تاکنون نشان نداده که در راستای مطالبات اصلی مردم حرکت میکند. صرف نظر از اینکه وارد شدن به مجلس با درصد بسیار پایین رایدهندگان نتیجهای جز از دست رفتن قدرت و توان تاثیرگذاری مجلس نخواهد داشت، برای همین است که میبینیم مجلس در نشان دادن توانایی و کارآمدی لازم بسیار ناتوان است. باید از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند این سوال را پرسید که در طول دوران نمایندگی خود چه نگاهی به مشکلات مردم داشتهاند و چقدر مشکلات اساسی مردم را کاهش دادهاند و چه برنامهای برای حل مشکلات ارائه دادهاند؟ واقعیت این است که شرایط انتخابات مجلس دوازدهم به صورتی رقم خورد که مردم نتوانستند نمایندگان واقعی خود را به مجلس بفرستند. سختگیریهایی که در زمینه تایید صلاحیتها اتفاق افتاد چنین اجازهای به مردم نداد. اینکه اجازه داده نشود که نخبگان و دلسوزان جامعه خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند و در انتخابات حضور داشته باشند برخلاف قانون است و به ضرر کشور تمام خواهد شد. قانون اساسی درباره برگزاری انتخابات دیدگاه صریح و روشنی دارد و باید همین دیدگاه در عمل اجرا شود. نباید به صورت سلقیهای و جناحی با انتخابات برخورد و حتما کسانی تأیید صلاحیت شوند که از نظر سیاسی همسو و همنظر هستند. اختلاف نظر در سیاست امری پذیرفته شده است و نمیتوان آن را دستمایه حذف متخصصان قرار داد. این رویکرد برخلاف قانون اساسی و باعث به وجود آمدن مجلس ناکارآمد میشود. مردم باید بدون هیچ مانعی به افرادی رأی بدهند که در راستای حل مشکلات آنها گام بردارند اما در مجلس دوازدهم این اتفاق نیفتاد.
تندروها نشان دادهاند که دستشان در حیطه نظر خالی است و راه حل اصولی برای مدیریت کشور ندارند. در سیاست خارجی هم همین وضعیت وجود دارد
*پزشکیان برای تحقق شعارها و وعدههایی که داده، علاوه بر نظر حاکمیت، نیازمند همراهی طیفهای مختلف سیاسی است. در چنین شرایطی وی چگونه میتواند به هدف خود برسد؟
من فکر میکنم همین که آقای پزشکیان وارد حاکمیت شده یک گام بزرگ برای تغییر برداشته شده است. در شرایط کنونی کشور با چالشهای مهمی مواجه است و اگر قرار است پزشکیان این چالشها را حل کند، در صورتی که حاکمیت بتواند زمینههای آن را فراهم کند، کار بسیار آسانتر خواهد بود. در غیر این صورت چالشها افزایش یافته و درآینده به شکلهای دیگری بروز و ظهور پیدا میکند. واقعیت این است که در دهههای گذشته سیاست خارجی و داخلی ما به تنگناهای متعدد رسیده است. ما در حوزه سیاست خارجی شعارهای متعددی مطرح کردیم و پای آن شعارها ایستادیم. جهان تغییر کرد و به تبع آن ما هم برخی شعارها را کنار گذاشتیم و با تحولات جهان هماهنگ شدیم. با این حال هنوز برخی شعارهای ما در سیاست خارجی هزینههای هنگفت دارد و لازم است نگاه دیگری به این شعارها داشت و راهی یافت تا هزینهها کم شود. نباید شعاری مطرح کرد که نتیجه آن، انزوای اقتصادی و سیاسی ایران در مجامع بینالمللی باشد. یعنی اگر شعاری که مطرح شده نه تنها به نتیجه نرسیده، بلکه هزینه بیشتری داشته، لازم است کنار گذاشته شود. اگرچه این واقعیت غیرقابل کتمان است که اسرائیل یک کشور غاصب است و آمریکا نیز ذاتاً سلطهجو و مستکبر است. از نظر فقهی یک تکلیف تنها با داشتن سه شرط محقق خواهد شد. نخستین شرط یک تکلیف «امکان» است. یعنی انسان و جامعه مکلف به تکلیفی نیستند که امکان تحقق آن وجود ندارد. در قرآن مجید نیز ذکر شده که امر ناممکن قابل تکلیف نیست. شرط دوم این است که فساد در آن وجود نداشته باشد. تکلیفی که ملت را فقیر و ضعیف کند و رضایت و اعتماد مردم را به همراه نداشته باشد برای هیچ فرد و جامعهای ضروری نیست. هنگامی که عدهای دنبال یک سیاست و یا برنامه خاصی هستند، مشروط به این است که در آن فساد وجود نداشته باشد و نباید سرمایههای مادی و معنوی کشور قربانی شعارهایی شود که همراه با مشکلات متعدد هم بوده است. شرط سوم یک تکلیف این است که نباید در تعارض با«اهم» باشد. در واقع ما باید به شکلی تکلیف خود را انجام بدهیم که تکالیف بالاتری وجود نداشته باشد.
*ترامپ در روزهای آینده به صورت رسمی کار خود را آغاز میکند و دولت پزشکیان اگر قصد مذاکره و تغییر سیاست خارجی اشتباه گذشته را داشته باشد با ابهام در رویکرد ترامپ نسبت به ایران مواجه خواهد بود. در چنین شرایطی آیا میتوان نسبت به حل چالشهای بینالمللی ایران و به خصوص لغو تحریمها خوشبین بود؟
اگر قرار است مذاکرهای صورت بگیرد باید نوعی بده و بستان صورت بگیرد نه اینکه انتظار داشته باشیم تنها از ترامپ امتیاز بگیریم. برخی همواره گمان میکنند که آمریکا و کشورهای غربی به دنبال فروپاشی و سرنگونی نظام سیاسی در ایران هستند در صورتی که این تصور از اساس اشتباه است. اینکه گمان شود در سطح منطقه نیز برخی کشورها به دنبال فروپاشی و تغییر نظام سیاسی در ایران هستند که این کشورها نیز دچار اشتباه بزرگی هستند. در شرایط کنونی نیز آمریکا و کشورهای اروپایی اقرار کردهاند که به تغییر نظام سیاسی در ایران فکر نمیکنند و دغدغههای دیگری دارند که میتوان با دیپلماسی و مذاکره رویکردی در پیش گرفت که ایران و طرف مقابل رضایت داشته باشند. اگر قرار است وضعیت مردم تغییر کند باید استراتژیهایی که در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته متحول شود. امروز جامعه با بحرانها و چالشهای متعددی مواجه است و به همین دلیل نیاز بود دولت از افرادی در کابینه استفاده کند که از تجربه و تخصص کافی برای مدیریت بحرانها برخوردار باشند. تکرار برخی سیاستها که در چند دهه گذشته دنبال شده و به نتیجه مطلوب نرسیده، وجهی ندارد و تکرار آن سیاستها فقط باعث اتلاف سرمایه کشور میشود. البته تقریبا در همه حوزهها، هنوز هم برخی علاقهمند هستند که همان سیاستها را پیاده کنند. سیاستهایی که در چند دهه گذشته امتحان خود را پس داده و وضعیت امروز را پدید آورده است. امروز مردم کشور با بحرانها و مشکلات متعددی مواجه شدهاند که برای غلبه بر آن مشکلات باید تمام توان خود را بهکار بگیریم. آقای پزشکیان باید این شرایط را تغییر بدهد و شرایطی به وجود بیاورد که زمینههای گشایش برای کشور ایجاد شود.
ارسال نظر