وفاق و چالشهای اقتصادی
در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که وفاقی که توسط رئیسجمهوری مطرح شده است هنوز دارای چارچوب مشخص و تعریف جامعی نیست که بتوانیم بر اساس آن روند مسیرش را دنبال کنیم.
اگر بخواهیم وفاق را در این 6 ماهی که از دولت میگذرد محاسبه کنیم باید بگوییم که این وفاق در یک مسیر یکطرفه قرار گرفته است چون مشاهده میکنیم که تنها دولت در حال دادن امتیازهایی به رقیبانی است که پیش از این و در کارزار انتخاباتی در ستادهای رقیبش حضور داشتند و تلاش میکردند که مسعود پزشکیان وارد پاستور نشود. در نتیجه باید بگوییم که دولت چهاردهم بعد از شروع پروژه وفاق هنوز جوابی که باید را دریافت نکرده است. با این وجود که دولت همه توان خود را برای وفاق گذاشته است میبینیم که 3 وزیرش در خطر استیضاح توسط همانهایی است که بهدنبال افزایش سهمخواهیها هستند. در اینجا باید بگوییم که دولت همچنان در حال امتیاز دادن است. حالا باتوجه به شرایط اقتصادی و بینالمللی و خطری که در منطقه ما را تهدید میکند زمان مناسبی برای استیضاح نخواهد بود. آنچه ما از آن بهعنوان وفاق نام میبریم باید به سمتی برود که باعث بهبود شرایط معیشتی شهروندان شود در غیر این صورت با شعار دادن چالشی برطرف نخواهد شد. اینکه وفاق چه میخواهد بکند و در ادامه بتواند مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور را برطرف کند برای ما مهمتر از هرچیزی است ولی برخی که بهدنبال سود خود و اطرافیانشان هستند و با غبارآلود کردن فضا بهدنبال بهدست آوردن سود بیشتری خواهند بود. این نه از نظر اخلاقی و نه از نظر شرعی برای حاکمیت و جامعه مفید نخواهد بود. در اینجا باید اشاره کنم که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی این وفاق بود که باعث شد به موفقیت برسیم. در سالهای ابتدایی انقلاب همه یک هدف داشتند و آن هم سقوط پهلوی بود. همچنین آنچه وفاق خوانده میشود در طول هشت سال دفاع مقدس نمود پیدا کرد. این وفاق باعث شد تا ما بتوانیم ارتش صدام را که از سوی بسیاری از کشورها حمایت میشد، متوقف کنیم. اگر بحث وفاق مطرح میشود سایر گروهها و طیفها هم باید در آن مشارکت داشته باشند نه اینکه دولت تنها نهادی باشد که تحت عنوان وفاق به دیگران سهم میدهد.
* منصور حقیقتپور
تحلیلگر سیاسی
ارسال نظر