راه کمهزینه برای مدیریت تنش
برنامه هستهای ایران وارد مراحل پیچیده و سختی برای گفتوگو و مذاکره با دولتهای غربی شده است. اگر بخواهیم با شرایط سال 91 مقایسه کنیم، امروز این مهم با نوعی بدبینی و مسائل حاشیهای روبهروست که بر مذاکرات هستهای تاثیر عمیقی گذاشته است.
یکی از مهمترین این موضوعات جنگ اوکراین است که به هر حال دولتهای غربی بهخصوص اروپاییها نسبت به همکاریهای نظامی ایران با روسیه حساسیت بالایی دارند و هرکسی که با روسیه همکاری کند تهدید امنیتی محسوب میشود. امنیتیسازی پرونده ایران تا قبل از جنگ اوکراین نیز وجود داشت و دولتهای غربی سعی کردهاند برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای صلح در منطقه و جهان توصیف و تحریمها و مداخلاتشان را توجیه کنند. ولی دولت جدید ایران و شخص آقای پزشکیان پیوسته بر گفتوگو و مذاکره در جهت رفع تحریمها سخن گفته است؛ هم در دوران رقابتهای انتخاباتی و هم از زمانی که بهعنوان رئیسجمهور کار خود را آغاز کرد. اما شرایط با سالهای 92 تا 94 به کلی متفاوت است. در همان روز تحلیف ریاست جمهوری دکتر پزشکیان، اسماعیل هنیه در تهران ترور شد و تنش میان ایران و اسرائیل به شدت بالا گرفت. پس از آن تحولاتی در لبنان و نیز تحولاتی در سوریه اتفاق افتاد که در نهایت معادلات و محاسبات سیاسی- امنیتی بین ایران و غرب را پیچیده و دشوار کرد. برنامه هستهای ایران آنقدر پیشرفت کرده که دولتهای غربی نمیتوانند از کنار آن بگذرند. هرچند میدانند هزینههای یک درگیری و ناامنی در منطقه بسیار بالاست و تبعات این درگیری میتواند دامن کشورهای اروپایی را بگیرد. با توجه به اینکه عمر قطعنامه 2231 سازمان ملل در اکتبر 2025 منقضی میشود، دولتهای غربی و حتی تیم آقای ترامپ تلاش میکند به صورت چندوجهی ایران را تحت فشار برای امتیازگیری و نظارت بیشتر بر برنامههای هستهای قرار دهند. نمیتوان گفت که سخنان مکرون و بیانیههایی که دولتهای اروپایی در شورای عالی امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس مطرح کردند همه در همان جهت سیاست چماق و هویج است. آنها از یک سو میخواهند میز مذاکره را همچنان باز نگه دارند و از سوی دیگر برای پیشبرد اهداف سیاسی خودشان مکانیسم ماشه را به عنوان یک چماق بالای سر ایران نگه دارند. هنوز معلوم نیست که آقای ترامپ کدام رویکرد را در پیش خواهد گرفت. با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن آقای ترامپ همه منتظرند که ترامپ کارش را شروع کند تا روشن شود که روی کدام گزینه متمرکز خواهد شد و هر کدام از این گزینهها که انتخاب شود، مذاکرات آتی میان ایران و غرب را روشن خواهد کرد. نکته بسیار مهم دیگر این است که ایران درست است که در شرایط سخت سیاسی، اقتصادی در سطح داخلی و منطقه قرار دارد، ولی دستش در مذاکره با غرب خالی نیست. ما باید همچنان سعی کنیم از طریق دیپلماسی عمومی و رایزنیهای منطقهای در سطوح مختلف، شرایط را به سمت مذاکره برد- برد پیش ببریم و باید به این نکته هم توجه داشت که یکی از اقدامات ما در قبال دولتهای اروپایی باید رفع اتهامات درخصوص همکاریهای ایران و روسیه باشد و رایزنیهای سیاسی دیپلماتیک با اروپا در این جهت باید گسترش بیشتری پیدا کند، دیپلماسی عمومی باید فعال شود که همکاریهای نظامی ایران و روسیه در جهت مقابله با اروپاییها نیست. به هر حال برخی کشورها با روسیه همکاری دارند ولی با اروپاییها و غرب هم کار میکنند. ترکیه یکی از این کشورهاست و یا هند و اندونزی. شاید رویکرد آنها نزدیک به غرب باشد، ولی تلاش میکنند از فرصتها در جهت منافع و امنیت ملیشان بهرهبرداری کنند. ایران نیز باید این رویکرد را با شدت و تحرک دیپلماتیک بیشتر پیگیری کند. با وجود همه فشارها و جنگ روانی که غرب علیه ایران به راه انداخته، به نظر میرسد دیپلماسی همچنان کمهزینهترین راه برای مدیریت تنش با غرب است.
* مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر