فرزانه ترکان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
تندروها دغدغه حل مشکلات را ندارند
آرمان ملی- حمید شجاعی: تندروها تصور نمیکردند که پس از تلاشهای بیوقفه در انتخابات، به نتیجه نرسند و مسعود پزشکیان به جای سعید جلیلی برنده کارزار انتخاباتی شود.
به همین جهت نیز از همان ابتدا بنای مخالفت و تقابل با رئیسجمهور و دولتش را گذاشتند و در همین راستا کارشکنیها را شروع کردند. ابتدا در مسیر کابینه و رای اعتماد اخلال ایجاد کردند و اگر نبود اذن مقام رهبری و حمایت رئیسمجلس و نمایندگان همراه حتما چند نفر از وزرای پیشنهادی رای اعتماد نمیگرفتند. پس از آن نیز در انتصابات رئیسجمهور اخلال کردند و تخریب را از این جهت کلید زدند. چه اینکه از همان زمان تا کنون انواع فشارها برای کنار زدن محمدجواد ظریف را از دولت به کار گرفتهاند. حال چندی است که پروژه تخریب ظریف را کنار گذاشتند و دولتی را که تازه 5 ماه روی کار آمده، به سمت سوال و استیضاح میکشند. رویکردی که نه فنی و از سر دغدغه مشکلات مردم، بلکه سیاسی و جناحی است و مشخص است که میخواهند دولت پزشکیان را زمینگیر کنند. از همینرو است که همتی وزیر اقتصاد، پاکنژاد وزیر نفت و میدری وزیر کار را به زیر تیغ استیضاح کشیدهاند. به نظر میرسد که مجلس مدتها است وفاق پزشکیان را کنار گذاشته و طریقه تقابل برگزیده است. پزشکیان نیز باید در مقابل مجلس و زیاده خواهیها بایستد و خودسری تندروها در جهت زمینگیر کردن دولت را با مقام معظم رهبری در میان بگذارد. برای بررسی رفتار تندروها در قبال دولت، مواجهه مجلس با دولت و مساله استیضاح وزرا «آرمان ملی» با فرزانه ترکان فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
*آقای پزشکیان با رویکرد وفاق ملی روی کار آمد، اما به نظر میرسد فقط خود دولت بر مبنای این شعار پیش میرود و سایر قوا از جمله مجلس از در تقابل با دولت در آمدهاند، ارزیابی شما از این مساله چگونه است؟
زمانی که آقای پزشکیان وارد عرصه انتخابات شدند تمام محدودیتها و مشکلاتی که در کشور وجود داشت را میدیدند و خصوصاً در جریان اتفاقاتی که به دلیل سیاستهای جناح تندرو و جناح افراطی در کشور افتاده بود و منجر به ایجاد مشکلات عدیده اقتصادی فرهنگی اجتماعی شده بود بودند. منتها در ابتدای انتخابات و مدیریت کشور تلاششان این بود که یک همگرایی و وحدتی را ایجاد کنند تا افراد دلسوز کشور بیایند برای حل مشکلات دستبهدست هم دهند و تلاش کنند. بر همین اصل بعد از پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری هم با همین انگیزه و با همین دیدگاه تلاش کردند که این وحدت و همگرایی را بین جناحهای سیاسی داشته باشند و بتوانند برای حل مشکلات کشور تلاش کنند منتها یک اصل وجود داره که متاسفانه از جانب خیلی از جناحهای تندرو نادیده گرفته میشود. اینکه در صورتی این وفاق میتواند نتیجه بخش باشد و منجر به نتیجه شود که آقای دکتر پزشکیان با کسانی وارد تعامل برای ایجاد وفاق ملی شودکه آنها هم همچون ایشان هدف و تمام تلاششان توسعه کشور و حل مشکلات کشور باشد. ما متاسفانه هم افراد تندرو و هم جناحهای تندرو در کشور داریم که نشان نمیدهند دغدغه آنها حل مشکلات کشور، حل مسائل مردم، بهبود وضعیت مردم و بهبود وضعیت زندگی است. از جمله اینکه اهداف جناحی خودشان را پیگیری میکند و متاسفانه منم منمهایشان اهمیت بیشتری دارد تا ایجاد وحدت برای حل مشکلات کشور. لذا چون این هدف یکی نیست و همگرایی هدف وجود نداره به این وفاق نمیتواند نتیجه بخش باشد. مردم نیز به این نتیجه رسیدند کسانی که در شعار حرف میزنند و پیگیر حل مسائل کشورند ولی در عمل چوب لای چرخ دولت میگذارند و اجازه نمیدهند مسائل کشور حل و فصل شود مشخص است که دوستدار کشور و مردم نیستند. درست از زمانی که حرف به ثمر رسیدنFATF و حل مشکلات اقتصادی کشور در دستور کار قرار گرفته میبینیم که یکدفعه بحث استیضاح آقای همتی در دستور کار مجلس قرار میگیرد. درست در زمانی که ما در سختترین وضعیت اقتصادی کشور هستیم و آقای همتی به هر حال با اهداف و برنامههایی وارد وزارت اقتصاد شده که بتواند مسائل کشور را حل کند و هنوز دو سه ماه بیشتر از فعالیتش نگذشته مسائل اقتصادی کشور را که از قدیم وجود داشته به نام وزارتخانه وی مینویسند و میخواهند که وزیر اقتصاد را پایین بکشند. تلاش برای حذف آقای همتی چیزی نیست جز اینکه تندروها سودجویی فردی و منافع جناحی خود را به حل مسائل کشور و مصلحت مردم مقدم میدانند.
* برخلاف آنچه که مقام رهبری به مجلس فرموده بودند که دولت را کمک کنید و موفقیت دولت موفقیت نظام است، اساساً چه اتفاقی میافتد که پس ازکمتر از ۵ ماه که دولت روی کار آمده مجلس به جای همراهی و همکاری رو به تقابل آورده و به سمت استیضاح و سوال میرود؟
اولاً باید بدانیم که این مجلس برخاسته از آرای اکثریت جامعه نیست و به بیان دیگر اقلیتی از افراد نمایندهها را انتخاب کردهاند. در واقع ما مجلسی داریم که اغلب نمایندهها آن اکثریت حوزه انتخابیه خود را کسب نکردهاند. در این بین، افرادی هست که بر موجهای سیاسی سوار شده و با استفاده از رانتهایی که در اختیار داشتند وارد مجلس شدند. الان در بحث FATF و فیلترینگ میبینیم مخالفتهایی وجود دارد که اصلاً دلیلی برای آن دیده نمیشود. یعنی آدم فکر میکند که پشت این مخالفتها واقعا چه میتواند باشد. در واقع یک رانتها و سویههای سیاسی هست که برخی از اینها را هدایت میکند و در مورد رفتار اینها نیاز به تامل بسیار است. اخیرا هم تندروها نشان داده و ثابت کردهاند که با هدفگیریها و موضعگیریها حتی –با تاسف بسیار- به نظر میرسد از مقامات عالیه کشور هم عبور کردهاند. این افراد به توصیههای مقام رهبری برای همگرایی و حل مشکلات کشور اصلا توجه نمیکنند و در جاهایی مجبور میشوند علنا به آنها تذکر بدهند که اگر شما ادعای ولایتمداری دارید، مقام رهبری با این موضعگیریها موافق نیست. من فکر میکنم پردهها افتاده و مردم این افراد را شناخته و فهمیدهاند که اینها افرادی نیستند که دلسوز کشور و مردم باشند. موضعگیری این افراد جنبه نظارتی برای دولت و سیستم اجرایی ندارد و بیشتر ایجاد تخریب و مشکل برای حل مشکلات کشور میکنند. اگر قرار بود اثر نظارتی باشد و تلاش نظارتی بکنند باید در دولت سیزدهم که با انبوه مشکلات و سوءمدیریتهای آزاردهنده مواجه بودیم این اثر نظارتی را میداشتند که نداشتند.
* اساسا آنها که خود را نماینده مردم میدانند چرا در دولت گذشته به فکر مطالبهگری در جهت حل مشکلات نبودند، اما در این دولت که هنوز 5 ماه نگذشته دنبال زمینگیر کردن دولت هستند؟
تمام رفتاری که از سوی این جناح تندرو میبینیم این ظن و گمان را تقویت میکند که حتما منافعی وجود دارد و به دولت آقای پزشکیان امیدوار میشویم که حتما در برنامهها و اجرا کاری میکند که دستهای رانتخوار و سوءاستفاده شخصی و جناحی در سیستمهای دولتی را قطع کرده و یا راهشان را میبندد. به عنوان مثال همین بحث اتفاقی که در مورد ارز ترجیحی افتاد. همه اینها باعث میشود افرادی که منافعشان به خطر میافتد مخالفت خود را تقویت میکنند. در عین حال امیدواریم نمایندگان مجلس آگاهانه این کار را انجام ندهند. یعنی بسیار بهتر است که این مخالفتها ناآگاهانه باشد و الا اگر معلوم شود که این افراد به خاطر از بین رفتن بعضی رانتها و بعضی سودجوییها با برنامههای دولت مخالفت میکنند، آن موقع حتما دستگاه قضا باید وارد و پیگیر مسائل شود.
ما متاسفانه هم افراد تندرو و هم جناحهای تندرو در کشور داریم که نشان نمیدهند دغدغه آنها حل مشکلات کشور، حل مسائل مردم، بهبود وضعیت مردم و بهبود وضعیت زندگی است
*موضع آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس در خصوص تعامل و وفاق با دولت را چطور میبینید، فکر میکنید که ایستادگی انجام خواهد شد یا اینکه آقای قالیباف همصدا با مجلس علیه دولت اقامه دعوا خواهد کرد؟
این مساله قابل پیشبینی نیست در واقع سوگیریها و اعلان نظرات آقای قالیباف قابل پیشبینی نیست. وی از یک طرف شعارش این است که باید مدافع نظام و مقام رهبری و گوش بهفرمان رهبر باشیم و تلاشمان ایجاد وفاق و همگرایی برای حل مشکلات کشور باشد، ولی بعضا در بعضی از مسائل کشور موضعی از آقای قالیباف میبینیم که موجب ناامیدی میشود و احساس میکنیم نکند که آقای قالیباف خواستههایی دارد که در صورت برآورده شدن آن خواستهها با دولت همسو میشود. البته امیدواریم که این اتفاق نیفتد و جدی نباشد و رئیس مجلس همانطور که مدعی پیروی از خط و گوش به فرمان رهبری است تلاشش این باشد که برای حفظ کشور با دولت همراهی کند و در واقع سنگ جلو پای دولت نگذارند که مسائل حل و فصل شود.
* برخی شرایط این دولت را با دولت آقای خاتمی یا بعضا دولت آقای روحانی مقایسه میکند چنانکه ما در دولت آقای خاتمی هر ۹ روز یک بحران داشتیم و در دولت آقای روحانی بحرانهای متعدد پشتسر هم ایجاد میشد. اساساً فکر میکنید این برخوردها با چه هدفی دنبال میشود؟
شرایط کشور شکنندهتر از آن زمانی است که آقای خاتمی یا حتی دولت آقای روحانی کشور را اداره میکردند. خصوصاً در دولت آقای خاتمی اگر مقابله و مخالفت میکردند و بحرانی را جلوی دولت آقای خاتمی میگذاشتند، این تصور ایجاد میشد که مردم این موضوع را به حساب دولت اصلاحطلب میگذارند و میگویند اگر اصولگراها آمده بودند مسائل بهتر پیش میرفت یا در دولت آقای روحانی برخی فکر میکردند که اگر روحانی نبود این اتفاق نمیافتاد. دقیقا در دولت دوم آقای روحانی که بحث بنزین پیش آمد باعث شد که این احساس خطر و زنگ خطر به صدا درآید. مردم دیگر مشکلات کشور را به حساب جناح راست، جناح چپ و اصولگرا و اصلاحطلب نمیگذارند مشکلات کشور را بنیادیتر از این بحثها میبینند و اگر اینها تلاش کنند دشمنی خود را تشدید کنند و این شکاف شکنندگی کشور را تشدید کنند و پیش ببرند آن زمان دیگر معلوم نیست که بتوان در حفظ نظام تلاش کرد و یکپارچگی کشور را را حفظ کرد. دیگر مقابله مردم با جناح اصلاحطلب و اصولگرا و آقای پزشکیان و قوه مجریه نخواهد بود. این احساس خطر را باید بفهمند و بدانند که اگر این بار دولت آقای پزشکیان با موفقیت همراه نباشد و نتواند مسائل کلان کشور را حل کند، دیگر مردم به خودشان را همراه و همیار نخواهند دانست و ممکن است که دوباره مشکلات شدیدتری پیش بیاید. ممکن است که مخالفتهای اجتماعی و اعتراضات خیابانی را در پی داشته باشد که نمیدانیم انتهایش چه خواهد شد. بنابراین تندروها باید به این مهم توجه کنند که اگر الان شقاق و شکاف ایجاد کنند، ممکن است نتیجه آن برخلاف تصورشان، شکاف عمیقی باشد که نشود به آسانی آن را کنترل کرد.
ارسال نظر