معایب و مزایای POD در نشر
«چاپ بر اساس تقاضا» بازار کتاب را متحول میکند؟
آرمان ملی- هادی حسینینژاد: در روزگاری که گرانی و کاهش قدرت خرید کتاب در جامعه، سقوط شمارگان و نرخ سرانهی مطالعه همچنان مایهی نگرانی و دغدغه است، اتخاذ استراتژی «چاپ بر اساس تقاضا» از سوی بخشی از بدنهی نشر و موسسات تازه تاسیسیافته را باید به فال نیک گرفت.
هرچند که در مسیر توسعه، هر تحولی میتواند چالشهای خاص خودش را به همراه داشته باشد.
انتشار کتاب در سراسر جهان سروشکل نسبتا مشابهی دارد: مولف(مترجم) با ناشر قرارداد میبندد تا نتیجه کار خود را در زمان مشخص، به او تحویل دهد. ناشر نیز موظف است بعد از انتشار کتاب در تیراژ مورد توافق، درصد مشخصی از میزان فروش را بهعنوان حقالتالیف (حقالترجمه) به پدیدآورنده بپردازند. در این بین؛ البته حلقههای توزیع و فروش نیز قرار دارند که ناشر بهعنوان سرمایهگذار کتاب، قراردادهای کاری خود با آنها را همچون قراردادهایی که با چاپخانهدار و صحاف میبندد، مدیریت میکند. این مراحل، معمولا ثابتاند اما ناشر میتواند برای تولید و فروش کتابهای مختلف، استراتژیهای متفاوتی را در پیش بگیرد.
روال کار در نشر سنتی، اینگونه بود که ناشر با اتکا به تجربه و شناختی که از بازار کتاب و مخاطبان داشت، عناوین مدنظر خود برای سرمایهگذاری را انتخاب میکرد و از آنجا که حداقل تیراژ چاپ کتاب با تکنیک افست 5000 نسخه بود، کتاب با چنان تیراژهایی تولید میشد. هرچند پایین بودن نرخ مطالعه و توان خرید کتاب، این عدد را تا 1000 نسخه نیز پایین میآورد و در ادامه، تشدید موانع و فشارهای اقتصادی باعث شد ناشران به تیراژهای چندصد و یا حتی چندده نسخهای فکر کنند. انتشار در تیراژهای پایین، امکانی بود که توسعهی ماشینهای چاپ دیجیتال فراهم کرد؛ روشی که اصطلاحا به آن «چاپ رومیزی» اتلاق میشود. امکان چاپ و صحافی کتاب در تیراژهای پایین و حتی تک نسخهای، اتفاق قابل توجهی در چرخه یا صنعت نشر بهشمار میآمد؛ خصوصا که فرصت اصلاح استراتژیهای سنتی و مرسوم در این حوزه را نیز فراهم میآورد. اینچنین بود که فرایند «چاپ بر اساس تقاضا»، printing on demand یا POD مطرح شد تا ناشران بتوانند تنها در صورت ثبت سفارش، نسبت به چاپ و فروش کتاب به مشتری اقدام کنند. صرف نظر از عواملی که حرکت به سمت تولید کتاب با تیراژ پایین را در کشور ما ایجاب و به چرخه نشر تحمیل میکرد، توسعه استراتژی «چاپ بر اساس تقاضا» مزایا و معایبی دارد که نمیتوان به آنها بیتوجه بود.
مزایا:
ریسک سرمایهگذاری و خواب سرمایه در این روش، تقریبا به صفر نزدیک میشود. دیگر لازم نیست ناشر هزینه چاپ چند هزار یا چند صد نسخه را بپردازد و نگران بازگشت سرمایه خود باشد. زیرا چنانچه اشاره شد، عوامل مختلف و بعضا غیرقابل پیشبینی میتوانند بر روند فروش کتابها تاثیر بگذارند و چه بسا با خسارتهای جبرانناپذیری بیانجامند.
در این روش، عملا فرآیندی به اسم «انبارداری» و هزینههای مرتبط با آن باقی نخواهد ماند. دیگر لازم نیست ناشر، موزع و حتی کتابفروش قفسههای خود را از کتابهایی پر کند که معلوم نیست چه زمانی فروخته خواهند شد. علاوه بر این، هزینه حمل، جابهجایی و لطمات فیزیکی به کتابها را نیز باید فراموش کرد.
استراتژی «چاپ بر اساس تقاضا» احیاکننده کتابهای قدیمی است که دیگر تولید انبوه آنها برای ناشر به صرفه نیست. بخش اعظم کتابهایی که بهوسیله ناشران منتشر میشوند، در چاپهای اول و دوم متوقف میمانند و از آنجا که دیگر مشتری چندانی ندارند، تجدید چاپ نمیشوند. حال آنکه در شرایط جدید، امکان تولید و فروش تک نسخهای این عناوین وجود دارد؛ عناوینی که چهبسا در خطر فراموشی مطلق قرار گرفته باشند!
چاپ کنترل شده کتاب، مشخصا بهمعنای صرفهجویی در مواد مصرفی و پرهیز از اصراف است. «چاپ بر اساس تقاضا» باعث میشود دقیقا به تعداد مشتریان، کتاب چاپ و به همان اندازه کاغذ و مقوای مصرف شود. از طرفی کاهش استفاده از مواد پلاستیکی، مرکب، چسب و... تامین زیستمحیطی بیشتری را در پی خواهد داشت.
امکان اعمال تغییرات و اصلاح اشتباههای احتمالی در محتوا، در شیوهی «چاپ بر اساس تقاضا» مهیاست. حتی این امکان وجود دارد که صفحهای را برای درج پیامهای تبریک و اهدانامهها بهصورت شخصیسازی شده در نظر گرفت که بهنوع خود میتواند ترغیبکننده و جذاب باشد.
با بهرمندی از این شویه، مولفان و مترجمان میتوانند خیلی زود حاصل کار خود را در معرض خرید مشتریان ببینند؛ چراکه در این روش، مراحل آمادهسازی محتوا پیش از چاپ، زمان مقتضی برای تهیه و خرید کاغذ مناسب، گرفتن نوبت چاپ از چاپخانهها، صحافی و... به مراتب کوتاهتر از شیوه چاپ افست با شمارگان بالا است.
این استراتژی، برای نشر الکترونیک نقش پشتیبان و مکمل را بازی میکند؛ آنچنانکه ناشر میتواند عناوین مورد نظر خود را ابتدا در قالب نسخههای الکترونیک به انتشار برساند و در صورت تقاضای خرید نسخه کاغذی، نسبت به چاپ آنها اقدام کند.
با توسعه این استراتژی و فعال شدن بنگاههای POD در سراسر کشور، دسترسی مشتریان به کتاب تسریع و تسهیل میشود؛ بهطوری که کتاب میتواند در همان شهر و محلهای چاپ و تحویل شود که مشتری آنجا زندگی میکند. این ویژگی حتی برای مخاطبانی که در اقصینقاط جهان زندگی میکنند، قابل توجه خواهد بود؛ خصوصا که دیگر نیازی به پرداخت هزینههای ارسال از طریق پست یا سایر روشها نیست.
معایب:
چاپ تک نسخهای کتاب بهازای هر سفارش، نسبت به چاپ کتاب در شمارگان بالا، هزینه بیشتری دارد و مشتریان برای خرید باید مبالغ بالاتری از مبالغ معمول بپردازند. این مساله در شرایطی که گرانی کتاب و کاهش قدرت خرید مخاطبان یکی از موانع اصلی توسعه بازار نشر بهشمار میآید، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
اگرچه ارتقای تکنولوژیها و ماشینهای چاپ دیجیتال، تا حد قابل قبولی دغدغهی کیفیت چاپ در تیراژهای پایین را رفع کرده است، اما همچنان چاپ دیجیتال سطح نازلتری از کیفیت را نسبت به چاپ افست ارائه میدهد. این نسبت، در صحافی و خدمات پس از چاپ نیز محسوس است؛ چراکه در چاپ دیجیتال، امکان فرمبندی برگها وجود ندارد و تنوع خدمات چاپ جلد نیز کمتر است.
امکان حفظ «کیفیت تکرارپذیر» در چاپ تکنسخهای بسیار کم است و این مساله میتواند به ناسازگاری در تولید و تفاوتهای فاحش بین نسخههای چاپ شده از یک کتاب منجر شود. تفاوت احتمالی نوع کاغذ و جوهر و سایر مواد مصرفی در هربار چاپ، میزان سلامت دستگاه در هنگام چاپ، سطح توانمندی اپراتورها و همچنین عوامل محیطی دیگر نیز میتواند در بروز این وضعیت، نقش بسزایی داشته باشد؛ حال آنکه در چاپ افست با شمارگان بالا، تمام نسخهها عموما در کیفیتی یکسان و بالا تولید میشوند.
خدمات POD مشمول فرآیندی طولانی برای آمادهسازی، چاپ و مونتاژ است که میتواند 3 تا 10 روز کاری بهاضافه زمان حمل و نقل را برای تامین نیاز مشتریان به طول بیانجامد. هیچ مشتریای نمیخواهد تا این حد صبر کند. این در حالی است که در شیوه تولید عمده، مشتری میتواند با مراجعه به کتابفروشی، بلافاصله کتاب مورد نظر خود را در اختیار داشته باشد و در سفارشهای اینترنتی، حداکثر 3 روزه به کتاب خود دسترسی پیدا کند.
وقتی کتابی به سفارش مشتری تولید میشود، مدیریت بازگشت و رسیدگی به شکایت کیفی، معمولا به سختی قابل پیگیری و تحقق است؛ چراکه پذیرش نقایص احتمالی، به معنای چاپ دوباره کتاب، دوبرابر شدن هزینهها و زمان آمادهسازی و دسترسی به کتاب خواهد بود. درحالی که در حالت تولید انبوه، مشتری به راحتی کتاب خود را به فروشنده بازمیگرداند و نسخه دیگری را دریافت میکند.
کتابهایی که تنها بر اساس تقاضای مشتریان چاپ میشوند، فرصت دیدهشدن در کتابفروشیها و نمایشگاهها را ندارند. در این شیوه اگرچه امکان تبلیغات در فضای مجازی وجود دارد اما معمولا این مشتریان بالفعل هستند که کتاب را خریداری میکنند و امکان جذب مشتریان بالقوه که عادتدارند با ورقزدن و بررسیکردن کیفیت فیزیکی و محتوا، خرید کنند، وجود نخواهد داشت.
با آینده محتوم کنار بیاییم!
با وجود معایبی که برای «چاپ بر اساس تقاضا» برشمردیم، مزیتها موید توسعه آن در بازار نشر کشور است. مضاف بر آنکه کاهش شمارگان در فضای موجود، خود عاملی تشدیدکننده خواهد بود. بر این اساس؛ خوب است به تغییراتی که خواهناخواه در انتظار چرخه نشر کتاب است، توجه کنیم. نخست اینکه با توسعه این استراتژی، شاخص برشماری و حتی ارزشگذاری فروش از «نوبت چاپ» به «تعداد نسخه» تغییر خواهد کرد. دیگر کتابها به چاپ دوم و سوم و... نمیرسند؛ مگر آنکه تعداد سفارشهای تکنسخهای به قدری افزایش یابد که ناشر به چاپ انبوه آن کتاب، راغب شود. مساله دوم اینکه احتمال قریبالوقوع شکایات و معارضههای حقوقی بین ارکان و حلقههای چرخهنشر با یکدیگر؛ خصوصا بین مولف و ناشر وجود دارد؛ چراکه ثبت تقاضا، تولید و فروش نسخهای میتواند از چشم و آگاهی مولف دور بماند، یا حتی از او کتمان شود. خصوصا در شرایطی که ضوابط و ملزومات «چاپ بر اساس تقاضا» در قراردادهای فیمابین ذکر نشده و ابزارهای نظارت بر حسن انجام کار مشخص نیست. بنابراین بهتر است تشکلها و اتحادیههای مربوطه، بررسی و تعیین راهکارهای مناسب را در دستور کار قرار دهند تا از تحولات پیشرو عقب نمانند.
موضوع بعدی الزام و اصرار متولیان دولتی؛ یعنی وزارت ارشاد و ممیزان اداره کتاب به کنترل و نظارت بر فرآیند انتشار کتاب است. در شرایط موجود، کتابهایی که مجوز انتشار میگیرند باید پس از چاپ و پیش از توزیع، بار دیگر از ادارهی مذکور مجوز اعلام وصول دریافت کنند و تازه پس از اخذ این تاییدیه و محرز شدن اینکه نسخه چاپی، کاملا منطبق با نسخه مورد تایید ارشاد است، اجازه توزیع و فروش صادر میشود. در «چاپ بر اساس تقاضا» اما امکان چنین نظارتی وجود ندارد و احتمال میرود نهاد متولی، در ادامه مسیر موانعی را برسر راه توسعه این روش، بگستراند. نکته حائز توجه دیگر این است که بسیاری از کتابها، اگرچه برای یک یا چند نوبت با مجوز اداره ممیزی منتشر شدهاند؛ اما با تجدید چاپ آنها موافقت نشده است! بنابراین چاپ تکنسخهای این عناوین با اتکا به اینکه مجوز انتشار داشتهاند، میتواند واکنشهایی را بههمراه داشته باشد. با اینهمه؛ اگرچه هنوز نمیتوان تصویر روشنی از گسترش استراتژی «چاپ بر اساس تقاضا» در بازار کتاب داشت و مشخص نیست آیا این استراتژی، به توسعه کتاب و کتابخوانی در کشور میانجامد یا نه، اما انتظار میرود متولیان امر با درک صحیح شرایط موجود، گستره فضای رسانهای و امکان دسترسی به منابع مطالعاتی مختلف و متنوع، با تحول و توسعه شیوههای نوین نشر کتاب همسو شوند و از آن حمایت کنند.
ارسال نظر