| کد مطلب: ۱۱۵۲۸۵۵
لینک کوتاه کپی شد

عبید ذاکانی و فیلترینگ!

حضرت مولوی می‌گوید: چون‌که صد ‌آید نود هم پیش ماست. برخی جاها، برخی چیزها، برخی سخن‌ها، طوری هستند که در خوبی، حکم همان صد را دارند و در بدی نیز همان حکم را، به همان جامعی و کاملی دارا هستند و اما...

هنوز بحث بر سر ماجرای رفع فیلتر از واتساپ و گوگل‌پلی در میان مردم و مسئولین و نمایندگان و همگان ادامه دارد. هنوز مخالفین بر طبل مخالفت می‌کوبند و موافقین بر طبل ناکافی بودن میزان رفع فیلتر از فضای مجازی. در حقیقت انگار معجزه‌ای رخ داده که نه شفایمان داده و نه کورمان کرده است! خوشحالیم که برای کار کردن با یکی دو اپلیکیشن نیازی به فیلترشکن نداریم، اما و درهر صورت برای خیلی از کارهایمان از جمله خواندن مهم‌ترین پیام‌های سیاسی مهم‌ترین سران مملکت بر بستر ایکس (توییتر سابق) نیاز به خرید فیلترشکن داریم! خرید و یا استفاده از فیلترشکن‌هایی که عمدتا دستپخت همان دشمنان غربی هستند و معلوم نیست بجز فیلتر چه چیزهای دیگری را هم خواهند شکست!

برگردیم به ماجرای چون‌که صد ‌آید نود هم پیش ماست؛ فارغ از اینکه آیا این موضوع را باید به فال نیک گرفت (نیمه پر لیوان را دیدن) و یا اینکه باید با ریشخندی بر آن از این موضوع نیز گذشت (نیمه خالی لیوان را دیدن)، آنچه مهم‌تر است این است که کل موضوع رفع فیلترینگ، در میان وعده‌های رئیس‌جمهور و انتظارات مردم از او نه تنها نود، بلکه شصت حتی سی هم نیست. به نظر می‌رسد آنچه در میان وعده‌های آقای دکتر پزشکیان، صدِ ماجرا و یا به قول نسل جدید، ‌اند ماجراست، وعده‌ اوست در خصوص «ایجاد امکانات عادلانه و فرصت‌های برابر و رفع تبعیض ناروا.» گمان می‌کنم این مهم‌ترین و اصل و اساس وعده‌های رئیس‌جمهور - دکتر پزشکیان- بوده و خواهد بود. چرا که اگر تبعیض ناروایی در جامعه نباشد، یعنی اینترنت طبقاتی هم نخواهد بود. در حقیقت اینگونه نخواهد بود که در جامعه، همه با هم برابر اما برخی برابرتر از دیگران باشند! پس با عملی شدن این وعده آقای دکتر پزشکیان، فیلترینگ شاید یکی از ده‌ها تبعیضی باشد که رفع خواهد شد و دیگر نیازی به عملکرد قطره چکانی در این مورد نخواهد بود. راستی چطور می‌شود مطالبه‌گر این موضوع بود؟ مطالبه‌گر ایجاد امکانات عادلانه و فرصت‌های برابر. و در پایان، ماجرای فیلترینگ حکایتی از عبید زاکانی را به ذهن متبادر می‌کند که می‌گوید: شخصی را پرسیدند چونی؟ گفت: نه چنان که خدای تعالی خواهد و نه چنان که شیطان خواهد و نه آن‌گونه که خود خواهم! گفتند: چگونه؟ گفت: زیرا که خدای تعالی خواهد که من عابدی باشم و چنان نیَم و شیطانم کافری خواهد و آنچنان نیَم، و خود خواهم که شاد و صاحب روزی و توانگر باشم و چنان نیز نیستم! به قول مرحوم عمران صلاحی: حالا حکایت ماست.

 

 * مجید شمسی‌پور 

نویسنده

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار