گزارش «آرمان ملی» از مواجهه مخالفان با پزشکیان
فشار گام به گام برای خالصسازی دولت
آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید انتظار زیادی بود که بر پایه وفاق ملی موردنظر مسعود پزشکیان منتظر باشیم تا همه چیز در کشور بدون هیچ مشکلی پیش برود.
چون از ابتدا هم پیدا بود که تندروها نخواهند گذاشت دولت پزشکیان راحت و بیدردسر گذر ایام کند و به امورات جاری کشور و حل مشکلات جامعه برسد. لذا این مدت 4 ماههای که گذشت نیز گرچه با سنگاندازیها و حملات مختلف تندروها طی شد اما بازهم باید به پای همان تازه کار بودن بودن دولت و وفاق ملی و... نوشت. چرا که تندروها چندی است که رسما فشار به دولت را آغاز کردهاند و از دریچههای مختلف به دولت فشار میآوردند. رفع فیلترینگ، قانون حجاب، انتصابات در دولت و ظریف از جمله این دستاویزها بودهاند. هر چند که مسائلی همچون تعامل و مذاکره با غرب از یکسو و تصویب لوایح FATF از سوی دیگر داستان خاص خود را دارد. البته این رویه نه فقط در قبال دولت پزشکیان که در قبال دولتهای پیشین نیز به انحای مختلف صورت گرفته و نشان میدهد که اساسا این برنامه حساب شده و از پیش طراحی شده تندروهاست که هیچ دولتی نتواند برنامههای خاص خود را پیش ببرد. حتی در دولت متبوع خودشان دولت رئیسی نیز این رویه ادامه یافت و زمانیکه مرحوم امیر عبداللهیان وزیر سابق امور خارجه، علی باقری معاون خود را برای مذاکره با طرفهای برجام فرستاد، همین جریان تندرو به امیر عبداللهیان و باقری تاختند که شما همان راه دولت روحانی را میروید.
*علل فشارهای پی در پی به دولت
دولت پزشکیان با رویکرد وفاق ملی روی کار آمد. رویکردی که توانست تقریبا همه ارکان حاکمیت را از قوای سهگانه تا سایر دستگاهها و نهادها با خود همسو کند. درباره نسبت این لایه تندرو با مردم همین بس که علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیسجمهور در ایکس نوشت: «من این افراد را میشناسم. این جریان وقتی مردم از هرگونه اصلاح و روزنه نویدبخشی ناامید میشوند و در پی ناامیدی، سر در گریبان فرو میبرند و به تعبیری دچار نوعی مهاجرت به درون میشوند و به خودتبعیدی در درون میروند، امکان مییابند تا با حداقل آرا، کرسیهایی را در مراکز تصمیمگیری به دست بیاورند. موفقیت آنها در رقابتها، فقط از مسیر عقب کشیدن مردم از کنش سیاسی و اجتماعی و از ناامیدی مردم به دست میآید». از همینرو است که میبینیم تندروها از رسانههایشان گرفته تا کف و خیابان و حتی از تریبون مجلس دولت را آماج فشارها و حملات خود قرار میدهند. جالب است که دولت پزشکیان هنوز 5 ماه از دولتش نگذشته، تندروها بنای استیضاح وزرا و سوال از رئیسجمهور را دارند؛ اتفاقی که صددرصد سیاسی است. چرا که اولا مساله ارز و گرانی دلار ربطی به عملکرد وزارت اقتصاد ندارد که بهدنبال استیضاح «همتی» هستند بلکه مسئول مستقیم در مساله ارز بانک مرکزی است. هر چند که وجه غالب این افزایش قیمت ارز سویه بیرونی و تحریمی دارد. ثانیا همانطور که خود تندروهای مجلسنشین گفتهاند احتمال طرح سوال از رئیسجمهور نه به جهت عملکرد دولت یا وزرا بلکه به جهت انتصاب مدیران است که چرا دولت پزشکیان مدیران دولت رئیسی را تغییر داده و مدیران متبوع و مورد نظر خود را گذاشته است.
* تندروهای عصبانی!
یک عضو شورای اطلاعرسانی دولت در خصوص فشارهای تندروها به دولت پزشکیان اظهار داشت: این نشانه موفقیت دولت پزشکیان در تعامل با سایر ارکان حاکمیت است. وفاق ملی استراتژی بود که آقای پزشکیان پس از پیروزی اتخاذ کرد به معنی اینکه بتواند ارکان حاکمیت را برای پیشبرد برنامههای خودش همراه کند. من فکر میکنم خود این تلاش ناثواب جریان اقلیت و پایداری که حتی جناح محافظهکار را هم نمایندگی نمیکنند، اقلیت تندرویی هستند که تلاش کردند با تخریب آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری طیف مصباح یزدی و نماد آنها سعید جلیلی را وارد کاخ ریاست جمهوری کنند و شکست خوردند. فیاض زاهد به «آرمان ملی» گفت: حالا که بهنظر میرسد ساختار عاقله حاکمیت، به شکل مثلث رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه و آقای پزشکیان روی بسیاری از راهبردها با هم توافق دارند، به معنی افول حتمی تندروها خواهد بود. چون اگر این مثلث کار کند –که تا کنون کار کرده- عملا دیگر برای وجود آنها معنای سیاسی متصور نخواهد بود. به نظر من این فشارها بیشتر از این ناشی میشود که آقای پزشکیان را عصبانی کنند، دولت وفاقش را دچار سردرگمی کنند و باعث تنش میان دولت و ارکانی شوند که اتفاقا همراهی میکنند. این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: یعنی دعوا بین آقای قالیباف و آقای پزشکیان و بین آقای پزشکان و آقای اژهای و یا ناراحتی را به سطحی بالاتر بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد، به هدف خود رسیدهاند. پس در این 4 ماه چنان دست و پا میزنند که جناح منتقد تندروها در سه سال دولت رئیسی چنین رفتاری نداشت. این نشان میدهد که آقای پزشکیان راه خود را درست میرود. وی تصریح کرد: در سرمقاله مشترکی که در هفته گذشته من و آقای مهاجری نوشتیم به این خطر اشاره کردم که با توجه به ابر بحرانهای کشور و با توجه به تغییر وضعیت در منطقه و سقوط بشار اسد، آمدن دونالد ترامپ و فرصت بسیار پر ریسک 20 ژانویه برای ایران، جناح افراطی که اساسا در انقلاب و در دوران جنگ هیچ نقشی نداشته، شبیه آن نامادری رفتار میکند که حاضرند برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری نسنجیدهای بزند. کشور در شرایطی قرار دارد که ممکن است سرمایه اجتماعی معقول خود را از دست بدهد یا اعتماد اجتماعی معقول از بین برود. شرایط ایجاب میکند همه گروههای سیاسی بنا به ضرورتی که شکل گرفته، برای مدتی از خواستههای سیاسی خود اگر شده حتی به شکل تاکتیکی بگذرند، یعنی به نفع این موضوع کلان گذر کنند. اگر همه جریانهای سیاسی هم چنین گذشتی داشته باشند، شاهد چنین عقلانیتی در این جریان نیستیم. زاهد تاکید کرد: البته این را همه متوجه شدهاند که همین پروپاگاندا و افراطیگری برایشان خوب است. لذا بیش از آنچه از آقای پزشکیان عصبانی باشند از ساختار عصبانی هستند و چون جرأت و شهامت و امکان تعرض به نهادهای برتر را ندارند به آقای پزشکیان فشار میآورند که این تعادل به هم بخورد وگرنه به یاد داریم یکی از همین تندروها درباره تاییدی که آقای پزشکیان از رهبر انقلاب برای کابینه دریافت کرده بود، چگونه در مجلس واکنش نشان داد.
ارسال نظر