محمد خوشچهره در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
اقتصاد در لبه پرتگاه
آرمان ملی- احسان انصاری: «آشفته بازاری که امروز در اقتصاد کشور وجود دارد بسیار نگران کننده است و باید جدی گرفته شود. اگر شرایط به سمتی حرکت کند که چالشهای موجود در کشور به هم نزدیک شود، نسبت به مدیریت چنین بحرانی خوشبین نیستم و معتقدم شرایط به سمتی حرکت خواهد کرد که دیگر نمیتوان به راحتی آن را کنترل کرد.
بنده حتی لازم میدانم یک نشست مطبوعاتی برگزار کنیم تا به جوانب مختلف چالشهایی که امروز در کشور وجود دارد پاسخ بدهم. من به صراحت نسبت به وضعیت موجود هشدار میدهم و معتقدم هنوز هم اقتصادی که در سراشیبی قرار گرفته را میتوان به شرایط قابل قبول بازگرداند.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر محمد خوشچهره استاد تمام اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «آرمان ملی» است. خوشچهره در این گفتوگو با اشاره به چالشهای اقتصادی کشور نسبت به غفلتها و جهالتهای اقتصادی هشدار میدهد که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* در حالی که جامعه ایران از نظر داخلی و خارجی با تحول ناگهانی مواجه نشده، چرا ناگهان نرخ ارز و طلا با افزایش کمسابقهای مواجه شده است؟
اقتصاد کشور با وضعیت پیچیدهای مواجه است. به همین دلیل نیز باید به عوامل مختلفی که در این زمینه نقش دارد توجه کرد. همه دولتهایی که به خصوص پس از دوران سازندگی روی کار آمدهاند دنبال برقراری عدالت بودند با این وجود شیوهها و رویکردی در پیش گرفتند که نتیجه آن برخلاف چیزی شد که عنوان میکردند. این اتفاق در نهایت به دو قطبی شدن جامعه منجر شد. امروز میبینیم که جامعه با وضعیت دو قطبی مواجه شده، یک طرف فقرا قرار دارند که روزبهروز بیشتر با فقر درگیر هستند و در سوی دیگر اغنیا قرار دارند که همچنان به ثروت آنها افزوده میشود. آنچه در این زمینه حائز اهمیت است و باید مورد توجه جدی قرار گیرد، کاهش ارزش پول ملی است. این در حالی است که دوستانی که مدعی ارزشها هستند، به همهچیز فکر میکنند غیر از کاهش ارزش پول ملی. اقتصاد ایران بین دو لبه قیچی نظام سلطه و غفلت، بیتوجهی و گاهی حتی جهالت گرفتار شده است. نکته دیگری که وجود دارد این است که تصمیمگیریهایی که در زمینه نرخ ارز در روزهای اخیر صورت گرفته که همراه با چند نرخی شدن بازار ارز است، سبب ایجاد رانت خواهد شد. البته من تنها چالشها را در زمینه اقتصادی نمیبینم و معتقدم در زمینههای فرهنگی و اجتماعی نیز با چالش مواجه هستیم. در مدیریت استراتژیک هنگامی که یک جامعه در زمینههای مختلف با چالش مواجه شده و چالشها به هم نزدیک میشود، شرایط به سمت بحران حرکت میکند و من نسبت به این وضعیت هشدار جدی میدهم.
*درباره جهالت، بیتوجهی و غفلت در مدیریت اقتصاد صحبت میکنید. منظور شما چه نوع غفلت و جهالتی است و توسط چه کسانی رخ میدهد؟
هنگامی که فردی تصادف میکند اولین چیزی که گروههای امدادی باید به آن توجه کنند این است که آیا این فرد علائم حیاتی دارد و یا خیر. این در حالی است که دولتها در ایران هنگامی که با چنین فردی که همان اقتصاد کشور باشد مواجه میشوند، به جای اینکه به علائم حیاتی آن توجه کنند تلاش میکنند زخمهایی که به آن وارد شده را پانسمان کنند. سوال این است که در شرایطی که هنوز وضعیت حیاتی بیمار مشخص نیست چرا باید زخمهای آن را پانسمان کرد؟ این وضعیت درباره اقتصاد ایران وجود دارد و دولتها به جای اینکه به صورت ریشهای به موضوع نگاه کنند بیشتر به امور روزمره پرداختهاند. در شرایط کنونی نیز دولت باید بین بخشهای مختلف اقتصادی تعادل ایجاد کرده و پس از آنکه وضعیت اقتصادی به ثبات نسبی رسید، دنبال نرخ ارز برود. در واقع دولت باید تصمیمهایی بگیرد که اقتصاد ایران در بلندمدت در وضعیت ثبات قرار بگیرد و پس از آن مشخص شود که قیمت واقعی ارز چقدر است. پرسش مهم این است که در وضعیتی که اقتصاد کشور در سراشیبی قرار گرفته و ثبات ندارد چگونه میتوان قیمت ارز را به صورت لحظهای تعیین کرد؟ امروز بازار ارز در مسیر واقعی خودش قرار ندارد. در واقع به جای اینکه نرخ ارز در واردات و صادرات مشخص شود، شرایطی به وجود آمده که افراد مختلف تلاش میکنند با خرید ارز دغدغههای اقتصادی خود را مرتفع کنند. کاهش ارزش پول ملی مانند سیب زمینی داغی است که به محض اینکه کسی آن را برمیدارد برای اینکه دستش نسوزد آن را پرتاب میکند. از همه این حرفها گذشته دولت در مرحله اول باید تقاضا را مدیریت کند.
در حالی که بسیاری از بانکها ورشکسته هستند، تلاش میکنند با ارز و سوداگری زمین، ورشکستگی خود را جبران کنند و در این زمینه ضعف نظارت و مدیریت مشهود است
*آیا دولت از این شرایط درک روشنی ندارد؟
بخش زیادی از مدیریت تقاضا به رویکرد بانکها بازمیگردد که به اعتقاد من، برخلاف منافع ملی است. در حالی که بسیاری از بانکها ورشکسته هستند، تلاش میکنند با ارز و سوداگری زمین، ورشکستگی خود را جبران کنند و در این زمینه ضعف نظارت و مدیریت مشهود است. در سوی دیگر و در زمینه مسکن، مسئولیت بر عهده شهرداریهاست و در عین حال شاهد غفلت مجلس در این زمینه هستیم که اگر مجلس نظارت درستی داشت بسیاری از اتفاقات را شاهد نبودیم. شرایط به شکلی شده که مستأجرها روزبهروز در وضعیت سختتری قرار میگیرند و با چالشهای جدی در زندگی مواجه میشوند. من هشدار میدهم و معتقدم عدهای اقتصاد جمهوری اسلامی را به سمت پرتگاه حرکت میدهند. پرتگاهی که در حال نزدیک شدن به آن هستیم. این در حالی است که نظام زمامداری ما در زمینه تصمیمسازی و تصمیمگیری با چالشها و تناقضهای جدی مواجه شده است. در نتیجه چنین وضعیتی است که فشارهای کمرشکن تورمی به مردم وارد میشود و که به ضعف و تحقیر مردم منجر خواهد شد. امروز جامعه دو قطبی شده، از یک طرف فقرا روزبهروز فقیرتر میشوند و از سوی دیگر ثروتمندان به ثروت خود اضافه میکنند. کسانی که نهجالبلاغه حضرت علی(ع) اعتقاد دارد باید به این نکته توجه داشته باشند که حضرت علی(ع) به صراحت میفرماید: «جامعهای که درههای عمیقی بین ثروت و فقر در آن ایجاد میشود، محکوم به زوال است.» امروز ما شاهد سیاستگذاریها ناپخته ارزی و پولی در کشور هستیم. اگرچه برخی از روسای جمهور که من از نزدیک آنها را میشناسم اهداف آرمانی دارند و هدفی جز خدمت نداشتهاند، اما خروجی کار آن چیزی نیست که تصور میکردهاند. اغلب روسای جمهور مسلط به امور نیستند و به صورت خوشبینانه به مسائل نگاه میکنند. از سوی دیگر به نظر میرسد درکی از شیطنتهای نظام سلطه در این زمینه وجود ندارد. سالها در جلسات تدریس و سخنرانیها عنوان شده است که پروسه کاهش ارزش پول ملی مانند وضعیت قورباغه در آب گرم است. زمانی که آن را در آب جوش قرار میدهیم به سرعت واکنش نشان داده و از ظرف خارج میشود، اما هنگامی که کمکم درجه حرارت آب را افزایش دهیم متوجه تغییر دما نمیشود و در یک وضعیت خنثی عمل میکند که در نهایت به آبپز شدن و مرگ او منجر میشود.
* بازار ارز و طلا به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟ آیا با توجه به شرایط موجود قدرت مدیریت این وضعیت مشاهده میشود یا اینکه نرخ ارز همچنان افزایش پیدا میکند و آثار تورمی بیشتری در جامعه ایجاد خواهد کرد؟
نرخ ارز در سالهای اخیر به صورت پلکانی عمل کرده است. وضعیت به شکلی است که نرخ ارز برای مدتی 20 یا30 درصد افزایش پیدا میکند و پس از آن در یک پله باقی میماند. پس از مدتی دوباره با افزایش20 یا30 درصدی مواجه میشود و دوباره در یک پله باقی میماند. این در حالی است که در سالهای اخیر میزان عرضه نیز کاهش پیدا کرده است. باید با مدیریت و کنترل منطقی تقاضا، ارز در کارکردهای خودش قرار بگیرد. آشفته بازاری که امروز در اقتصاد کشور وجود دارد بسیار نگران کننده است و باید جدی گرفته شود. اگر شرایط به سمتی حرکت کند که چالشهای موجود در کشور به هم نزدیک شود، نسبت به مدیریت چنین بحرانی خوشبین نیستم و معتقدم شرایط به سمتی حرکت خواهد کرد که دیگر نمیتوان به راحتی آن را کنترل کرد. بنده حتی لازم میدانم یک نشست مطبوعاتی برگزار کنیم و به جوانب مختلف چالشهای جدی که امروز در کشور وجود دارد پاسخ بدهم. من به صراحت نسبت به وضعیت موجود هشدار میدهم و معتقدم هنوز هم اقتصادی را که در سراشیبی قرار گرفته، میتوان به شرایط قابل قبول باز گرداند.
ارسال نظر