خلأ خصوصیسازی
باتوجه بهچالشها و مشکلاتی که در اقتصاد کشور وجود دارد ولی هنوز دولتها نتوانستهاند تعریف درستی از خصوصیسازی ارائه دهند.
باتوجه به توضیحات و پرسش و پاسخهایی که مطرح میشود میتوانیم بگوییم طرحها بدون هیچ مشکلی، تکمیل و کماشکال هستند ولی هنگامی که به مرحله اجرا میرسیم آنقدر با باید و نبایدها روبهرو میشوند که آنچه خروج دولت از اقتصاد نام دارد، بدون نتیجه میماند و همچنین با این توضیح کوتاه میتوانیم بگوییم که واگذاری امور اقتصادی به بخش خصوصی هیچگاه در اقتصاد کشور دیده نشده است. همچنین باید به این مورد اشاره کنم که حضور خصولتیها (نیمی دولتی و نیمی خصوصی) در اقتصاد یکی از موانعی است که جایگاه خصوصیسازی غبارآلود و البته مهمتر اینکه اعتماد به روند خصوصیسازی از بین میرود. با این وجود مهمترین دلیل شکست خصوصیسازی در ایران نبود ثبات در فضای کسبوکارها است. نابسامانی، تحریمها، اختلاسها و... در دهه اخیر باعث شده فضا برای حضور خصولتیها بهجای بخش خصوصی فراهمتر شود. حالا بعد از بحثهای زیاد در خصوص خصوصیسازی بدون هیچ دستاوردی باز هم شعار میدهیم در حالی که دیگر اعتمادی به موضوع خصوصیسازی وجود ندارد. در این مورد باید به نقش کمرنگ بخش خصوصی واقعی در بازار اقتصادی اشاره کنیم که نبود آنها بهنوعی پاشنه آشیل اقتصاد ایران محسوب میشود. علم اقتصاد ثابت کرده که با حضور پررنگتر و فعالتر خصوصیها و مطالبه جدی این بخش از اقتصاد، میتوانیم شاهد تحول جدی در آنچه خصوصیسازی نام دارد شویم. دولتها هرگز برنامه جدی و مدونی در بحث خصوصیسازی ندارند همانطور که گفته شد حضور خصولتیها بهعنوان یک پشتوانه بااطمینان، دولتها را به عدم تحقق اهداف خصوصیسازی تشویق میکنند. برای پررنگتر کردن نقش مردم در اقتصاد و کنار رفتن دولتیها از این حوزه باید دخالت حامیان خصولتیها را که مانع اصلی توسعه خصوصیسازی در اقتصاد کشور شدهاند را جدی گرفت.
کسری بودجه دولت، شوکهای ارزی، تورمهای بالا، رکود اقتصادی، کاهش سرمایهگذاری داخلی و خارجی، قیمتگذاری دستوری و عدم شفافیت، یکی پس از دیگری منجر به افزایش فاصله با اهداف تعیین شده در بخش خصوصیسازی واقعی شده است.
* آلبرت بغزیان
اقتصاددان
ارسال نظر