| کد مطلب: ۱۱۵۲۳۴۷
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» در گفت‌وگو با هدایت‌اله خادمی ناترازی انرژی را بررسی می‌کند

استیضاح مرثیه‌ای بر بحران انرژی

آرمان ملی– صدیقه بهزادپور: در حالی که کشور با بحران عمیق انرژی مواجه است و قطعی‌های مکرر برق و چالش‌های تأمین گاز زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داده، سخن از استیضاح وزیر نفت به میان آمده است.

استیضاح مرثیه‌ای بر بحران انرژی

این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که کارشناسان بر این باورند که ریشه‌های این معضل به سیاست‌های اشتباه و ناکارآمدی‌های طی سالیان گذشته بازمی‌گردد. به گفته کارشناسان، ایران، با وجود داشتن منابع غنی نفت و گاز، به جای تبدیل شدن به یک صادرکننده بزرگ، دغدغه واردات بنزین دارد، به زعم این افراد، این تغییر وضعیت نتیجه عدم برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در زمینه ساخت پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها در سال‌های گذشته است. به نظر تحلیلگران، ناترازی انرژی در کشور نتیجه سیاست‌های نادرست و بی‌توجهی به زیرساخت‌های انرژی در دولت‌های گذشته است. در این میان، قانونگذاران و مجریان قانون نیز باید پاسخگوی این سوال باشند که چرا از سال‌ها پیش هیچ برنامه‌ریزی جدی برای ساخت یا اصلاح نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها انجام نشده است. به اعتقاد صاحب‌نظران فقدان نظام پاسخگو عامل اصلی کوتاهی و اهمال مسئولان در سطوح مختلف است که اکثریت فقط در اندیشه طی دوره مسئولیت خود بدون دغدغه پاسخگویی به چالش‌ها به عنوان میراث خود برای دولت بعد هستند، درنتیجه استیضاح وزیر نفت ممکن است به عنوان یک راهکار برای جلب توجه به بحران انرژی مطرح شود، اما واقعیت این است که این مشکل به یک فرد خاص محدود نمی‌شود، بلکه نظام مدیریتی و سیاست‌گذاری در سطح کلان باید مورد بازنگری قرار گیرد. در این رابطه با هدایت‌اله خادمی نماینده ادوار مجلس گفت‌وگو کرده‌ایم که در ذیل مشاهده می‌کنید.

 بحران انرژی ایجاد شده نه تنها به زندگی روزمره مردم آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند تأثیرات عمیق‌تری بر اقتصاد کشور داشته باشد. به نظر می‌رسد برای حل این مشکلات، نیاز به یک استراتژی جامع و بلندمدت برای تأمین انرژی و بهبود زیرساخت‌ها احساس می‌شود. این درحالی است که همواره به جای بررسی اصولی مشکلات به انجام یک استیضاح نمادین بسنده می‌شود. آیا زمان آن نرسیده که مسئولان و قانونگذاران به جای استیضاح‌های نمادین، به فکر راهکارهای واقعی و مؤثر برای حل این بحران باشند؟

این سوالی است که باید در کانون توجه قرار گیرد و پاسخگویی واقعی در نظام مدیریتی کشور را به چالش بکشد. ما بر اساس برنامه از پیش تعیین شده باید سالی حدود 5000 مگاوات برق تولید می‌کردیم که تا سال 1382 این اتفاق افتاد و در این راستا مشاهده می‌کنیم که تا حدود 14 سال قبل با کمبود برق روبه‌رو نبودیم و حتی موفق به کسب درآمد ارزی ناشی از صادرات حدود 15 هزار مگاوات برق نیز شدیم، اما روند تولید مطلوب برق از سال 1389 به بعد متوقف شد تولید برق کاهش یافت می‌توان گفت وزارتخانه‌های انرژی طی 13 سال اخیر هیچ اقدامی برای ساخت پالایشگاه و بهبود وضعیت تولید انرژی اعم از برق و... انجام ندادند، این در حالی است که در همان سال‌ها که من خود در مجلس بودم تذکرات زیادی به دولت وقت داده شد و طی مذاکرات صورت گرفته با وزرای آن زمان، مقرر شد که شرکت‌های خارجی به منظور ساخت و توسعه پالایشگاه در کشور حضور یابند. بر این اساس در زمان وزارت آقای چیت چیان وزیر وقت قرار شد شرکت ترکیه‌ای با اعتباری مشخص تا سال 1396 ظرفیتی جدید برای انرژی ایجاد کند، اما این اقدام نیز به دلیل نبود هماهنگی‌ها و اشکال تراشی‌های فراوان و رفتارهای خارج از عُرف مسئولان با آنها به نتیجه‌ای نرسید و سرانجام به خروج این شرکت‌ها بدون نتیجه‌ای معین شد و در نهایت به اینجا انجامید که ظرفیت جدیدی متناسب با نیاز برق کشور ایجاد نشد و ناترازی‌ها به بحران کنونی رسید. به گمان برخی مسئولان وقت، برق نیز مانند هوایی است که وجود دارد و اتوماتیک‌وار تامین شده و به صنعت و منازل می‌رسد! حال آنکه اگر فقط کمی برنامه‌ریزی و پیش‌بینی برای قرارگیری در مسیر توسعه و صنعتی شدن و... وجود داشت، سیاست‌گذاری‌ها برای ساخت پالایشگاه، نیروگاه، اصلاح نیروگاه‌ها قرار می‌گرفت، اما در این میان بسیاری از امور دیگر که از اولویت برخوردار نبودند جایگزین برنامه‌هایی به منظور بهبود زیرساخت‌های برق، آب و گاز شد، درحالی که کشوری که در اندیشه توسعه و رشد است باید اقدام به ساخت نیروگاه، بهره‌برداری از میادین جدید نفت و گاز و ایجاد ارزش افزوده از منابع خانم خود باشد. افزایش مصرف انرژی در بخش صنعت و تولید یکی از شاخص‌های پیشرفته بودن است که هم‌اکنون در کشورهای توسعه‌یافته شاهد آن هستیم، بدیهی است اگر کشوری درصدد دست یافتن به استانداردهای کمی و کیفی انرژی نباشد به معنای آن است که توسعه در آن کشور به مرحله رکود و سکون رسیده و این امر در کشور ما مصداق عینی دارد.

آیا ناترازی‌ها به ویژه ناترازی انرژی در چندماه اخیر شکل گرفته و باید به دنبال دلیل آن تنها در یک سازمان، نهاد یا قوه‌ای خاص بود؟

در حقیقت در کشور ما تاکنون وزراء و مسئولان در سطوح خرد و کلان قوای سه‌گانه، بدون اهتمام و ضرورت پاسخگویی به عملکرد خود فقط در بازه زمانی فعالیت خود در هر نهاد و سازمانی در فکر گذراندن مدت زمان حضور خود هستند و هیچ دغدغه‌ای نیز برای پاسخگویی ندارند و حتی خیالشان نیز راحت است که بعد از پایان دوره در یک نهاد دیگر تحت عنوان دیگر از حقوق و مزایای خوبی بهره‌مند می‌شوند و کسی نیست که از آنها سوال کند که چرا این کوتاهی و اِهمال را در زمان خود انجام داده‌اند؟ به این ترتیب هدررفت انرژی و مشکلات به همان شکل اولیه باقی می‌مانند، در حقیقت این امر به شکل عادتی مرسوم تبدیل شده است که برخی از نامزدها و کاندیداها در مجلس یا دولت، برنامه‌ای را همچون گذشتگان خود بدون توجه به ظرفیت‌های موجود در کشور در بخش‌های مختلف ارائه می‌کنند و نمایندگان مجلس نیز آنها را بدون دغدغه‌مند بودن در بخش اقتصادی با لحاظ کردن حاشیه‌های سیاسی، آنها را تایید می‌کنند و بعد باز هم با همان دغدغه‌های سیاسی، وزیری را استیضاح می‌کنند یا به زعم خود فرصتی می‌دهند که شاید اصلاحی صورت گیرد. حال آنکه هیچکس از دایره استیضاح در باره مشکلات بزرگ و کوچک و زیرساختی مانند بحران ایجاد شده کنونی در زمینه انرژی خارج نیستند. در حقیقت اگر مرسوم شود که همه مسئولان در هر سطحی حتی بعد از پایان دوره حضور در حیطه فعالیت خود در قوای سه گانه، ملزم به اهمال‌ها و کوتاهی‌های صورت گرفته باشند، دیگر شاهد ناترازی‌ها، فسادها یا این جمله آشنا «دولت قبل چنین و چنان بود» نخواهیم بود.

باتوجه به صحبت‌های شما عامل اصلی ناترازی‌هایی در کشور به ویژه ناترازی اخیر در بخش انرژی، ناترازی مدیران و ناکارآمدی و ناهماهنگی در این خصوص است، آیا درست است؟ آیا این امر تاکنون برای مسئولان ملموس نشده تا راهی برای آن پیدا کنند؟

در حقیقت در دوره‌های مختلفی شاهد ناهماهنگی و تعامل نامناسب برخی مسئولان در نهادهای مختلف بوده‌ایم. این امر حتی در هر کدام از نهادهای سه‌گانه، دولت، مجلس، قوه قضائیه نیز صادق است. برای مثال همین دو سه سال قبل، برخی در دولت، اطلاعات اشتباه می‌دادند و این ذهنیت را ایجاد می‌کردند که در حال تولید برق و انرژی و گاز هستند، یا بسیاری از پروژه‌های با اعتبارات کلان در حال اجراست. این رویه تا جایی پیش رفت که وزیر نفت دولت آقای رئیسی اعلام کردند که زمستان سخت اروپا را از بین می‌برد و فرصتی طلایی برای ایران ایجاد می‌شود و... به این ترتیب با مطرح کردن این مقوله‌های توهم‌زا و اشتباه، فرصتی برای اصلاح ایجاد نمی‌شد و در نهایت هم مطمئن بودند که هیچ الزامی به پاسخگویی وجود ندارد، بلکه بسیاری نیز در برخی از نهادها و بنیادها و ستادها با حقوق‌های بالاتری از امنیت سیاسی، شغلی، مالی برخوردار خواهند بود، اما آنچه که در این میان از بین می‌رود، منابع ملی، اعتماد مردم، امنیت اقتصادی، اجتماعی است که در نتیجه اهمال‌کاری و ندانم کاری‌ها در سایه فقدان نظام پاسخگو ایجاد می‌شود و به این ترتیب دولت‌ها و مجلس می‌آیند و می‌روند و کسی هم نیست که بگوید چرا اینچنین شد؟ از آن بدتر اینکه در رویه‌ای جدید ناکارآمدی خودمان را به گردن مردم می‌اندازیم و مثلاً درباره ناترازی مصرف انرژی اعلام می‌کنیم مصرف زیاد گاز ایران بیشتر از اروپاست، در حالی که اینها اطلاعات غلطی است که از سوی برخی از مسئولان تاکنون داده شده است، در حالی که اینگونه نیست و اولاً اروپا بیشتر از ایران گاز مصرف می‌کند، درثانی اروپا سبد متنوع انرژی دارد و برق را بیش از گاز در بخش‌های مختلف استفاده می‌کنند یا برای تولید برق از انرژی نو استفاده می‌کنند و البته فرهنگسازی مناسب برای مصرف بهینه انرژی هم دارند. از طرفی کشورهای دیگر مثلاً همین اروپایی‌ها سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسبی برای استفاده از منابع موجود در کشور خود دارند، در حالی که ما هیچ برنامه‌ریزی در این خصوص نداریم و بسیاری از میادین مشترک نفت و گاز ما بلاتکلیف هستند و هیچ تلاش جدی از سوی مسئولان در این زمینه صورت نمی‌گیرد.

همین دو سه سال قبل، برخی در دولت، اطلاعات اشتباه می‌دادند و این ذهنیت را ایجاد می‌کردند که در حال تولید برق و انرژی و گاز هستند، یا بسیاری از پروژه‌های با اعتبارات کلان در حال اجراست

ناکارآمدی برخی مدیران و عدم ساخت و روزآمد کردن پالایشگاه‌ها از معضلاتی است که باعث شد ایران از صادرکننده به واردکننده بنزین تبدیل شود، در حالی که امکان تامین مالی از طرق مختلف و اولویت‌گذاری صحیح به ساخت پالایشگاه و تکمیل فازهای آتی نیروگاه ستاره خلیج فارس، وجود داشت. به نظر شما اگر برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری درستی از سال‌های 86 تاکنون صورت می‌گرفت، بحران انرژی به وضعیت کنونی می‌رسید؟

ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز و سومین منابع نفت از وضعیت بسیار خوبی برخوردار است که در صورتی که طبق توصیه مقام معظم رهبری درصدد فرآوری آن باشیم، منابع ارزی ریالی فراوانی را عاید کشور خواهد کرد. ساخت پالایشگاه یکی از اقداماتی است که می‌توانست ما را از بسیاری از مشکلات رها کند، اما انجام نشد و تامین بنزین و گازوئیل در حال حاضر به یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های کشور تبدیل شده است که باعث شده ثروتمندترین کشور دارنده منابع نفت و گاز با بحران بی‌گازی و برقی روبه‌رو باشد. پالایشگاه ستاره خلیج فارس یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های خاورمیانه به شمار می‌آمد و در همان زمان ساخت این پالایشگاه من در مجلس بودم و از وزراء دعوت به حضور برای برگزاری جلسه‌ای کردم که ساخت پالایشگاه‌های دیگر یا تکمیل فازهای آتی آن را در دستور کار قرار دهند، چراکه در آن زمان شرکت‌های پیمانکاری داخلی خوب با امکانات مناسب برای ساخت پالایشگاه داشتیم که ساخت پالایشگاه در کشور را امکان‌پذیر می‌ساخت، اما هیچ همتی برای این امر وجود نداشت تا به تدریج به جایی رسیدیم که نمی‌دانیم این ناترازی را چگونه رفع کنیم؟

به نظر شما چقدر قاچاق در ایجاد معضل ناترازی فعلی در کشور موثر است و ارزیابی شما درباره خبر خرید سوخت مورد نیاز کشور از قاچاقچیان چیست؟

قاچاق در کشور وجود دارد اما اینکه دولت برای رفع ناترازی و تامین نیازهای خود مجبور به خرید سوخت از قاچاقچیان شود، واقعاً عجیب است و نشان دهنده این است که سرقت سوخت در سطح خُرد انجام نمی‌شود. در حقیقت این خبر نشان از این دارد که قاچاق در این ابعاد و اندازه حاصل پروسه‌ای چندماهه نیست، بلکه حاکی از این است که قاچاق سوخت نظام یافته‌ای در جریان است که قطعاً در سایه فسادی گسترده رخ داده است. در حالی که به گفته مسئولان، فروش تعداد نان به افراد در نانوایی‌ها با ایجاد سخت‌افزار و نرم‌افزار مرتبط مشخص است، چگونه میزان تولید و توزیع غیرمرتبط سوخت از نگاه مسئولان دور می‌ماند؟ وقوع این اتفاقات به معنای آن است که هنوز تصمیمی برای کار درست کردن گرفته نشده است، اینکه آقای پزشکیان دستور پیگیری گم شدن بنزین روزانه به مقدار زیاد را صادر کرده‌اند، رویکرد خوبی است، اما اینکه تاکنون هیچ خبری دراین باره نبوده است، یعنی اینکه مشکلات ریشه‌دارتر از آن است که تصور می‌شود. برخی در یک وضعیت غیرپاسخگو هیچ ابایی از انجام هر کاری ندارند و گروهی در اندیشه این هستند که چند روزی را به جای انجام وظایف و مسئولیت، تجارت کنند و بروند.

به نظر شما حل این مشکلات و وضعیتی که از آن سخن گفتید چگونه انجام می‌شود و اینکه آیا در مجموع امیدی به بهبود است؟

بله؛ اگر پاسخگویی تقویت شود و هر فردی در هر سطحی از نهادها و سازمان‌ها موظف به ارائه گزارش باشند که البته مورد بررسی دقیق قرار گیرد، دیگر هیچ فرد ناکارآمد و غیرمتخصصی اجازه و قدرت این را پیدا نمی‌کند که در هر رده در دولت، مجلس و... مسئولیت بپذیرد، چراکه می‌داند با توجه به ظرفیت‌های موجود جامعه باید با واقع بینی و با توجه به توانمندی‌های خود به میدان بیاید تا بتواند مشکلات کشور را حل کند. در حقیقت کسانی که قبول مسئولیت می‌کنند باید بدانند که وضعیت کشور و داشته‌ها و اعتبارات مالی و غیرمالی همین است که وجود دارد، اگر در خود توانی برای اصلاح می‌بینند حضور یابند، در غیر اینصورت در سایه نظام پاسخگو و ملزم به شفایت در ارائه گزارش عملکرد، از پذیرش مسئولیت خودداری می‌کنند.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار