اروپا جاده صافکن آمریکا
زمانی که اختلافی وجود داشته و مواضع طرفین به گونهای باشد که احتمال اختلافات شدید برود در این مواقع معمولاً دیپلماسی کارساز است و طرفین به این ابزار متوسل میشوند چرا که دیپلماسی و گفتوگو جانشین خوبی برای اقدامات خصمانه، جنگ و غیره است.
موضوع مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا خیلی دور از واقعیت نیست، یا شگفتی خاصی در آن وجود ندارد که در اواخر دیماه طبق برنامهای که احتمالاً در مذاکرات قبلی، برنامهریزی شده، دور دیگری از مذاکرات را بین ایران و اروپاییها شاهد باشیم. این یک اتفاق عادی، اما در عین حال مثبت است که مذاکرات ایران با اروپاییها تداوم پیدا کند. البته درست است که طرف اروپایی تهدیداتی کرده بود و به شورای امنیت نامه نوشته بودند که احتمالا مکانیزم ماشه را فعال میکنند و طی آن قطعنامهها و تحریمهای سازمان ملل متحد را باز میگردانند، اما در عین حال آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر این نظر بوده و هست که ایران همکاریپذیر است و ایران هم اعلام کرد که اقداماتی که در فردو انجام میدهیم را در دید بازرسان آژانس قرار میدهیم. بنابراین از جانب ایران یکسری سیگنالهای مثبت فرستاده میشود و اینطور نیست که این مذاکرات هم خارج از آن جریان باشد، ولی با توجه به وضعیت فعلی میدان در خاورمیانه و مسائلی که در سوریه اتفاق افتاده و مسائلی در لبنان و جاهای دیگر، اروپاییها از نظر تبلیغاتی بر طبل تضعیف موقعیت ایران در خاورمیانه میکوبند و به نظر میرسد اروپاییها تلاش میکنند در مذاکره دست بالا را داشته باشند. البته اخباری هم وجود دارد که ایران آمادگی خود را برای مذاکره در رابطه با مساله هستهای اعلام کرده و حتی خبری هم منتشر شد که ایران با ژاپن به عنوان یک واسطه کارآمد صحبت میکند تا به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا قرار گیرد. همان کاری که نخست وزیر مقتول ژاپن در مقطعی میخواست انجام دهد. هر چند که این موضوع رسما تایید نشده اما خبرهای گوناگونی شنیده میشود. در مجموع میتوان گفت که اگر مذاکره در دیماه صورت بگیرد، اتفاق مثبتی تلقی میشود و باید تاکید کرد که در هر حال، توسل به دیپلماسی مثبت است. چنان که گفته شد، دیپلماسی و توسل به مذاکره و تعامل، جایگزین خوبی برای اقدامات خصمانه و توسل به تحریم، زور و تهدید است. چون خواه، ناخواه مواضع طرفین روی میز گذاشته میشود و گفتوگوها رد و بدل میشود تا جایی که احتمالا به نکات مشترک برسند. حال اینکه چرا اروپاییها پیش دستی میکنند و بدون حضور آمریکا این کار را انجام میدهند، به نظر میرسد که اروپاییها میخواهند برای آمریکا و مذاکرات بعدی صرفا جاده صافکن باشند تا احتمالاً به ترامپ هم بقبولانند که ایران اهل مذاکره است و اگر ترامپ و نمایندگان آمریکا هم به صورت غیر مستقیم وارد مذاکره شوند احتمالاً میتوان انتظار داشت که اتفاق مثبتی روی دهد. به نظر میرسد این مذاکرات به عنوان یک رویکردی است که اروپاییها شروع کردند و شاید هم با آمریکاییها که اگر موضع ایران مثبت بود، میتوانیم مذاکره کنیم که وقتی ترامپ وارد کار شد، به جای تهدید و تحریم مذاکره صورت گیرد و احتمالاً به توافقی در رابطه با مساله هستهای ایران برسند.
*علیاصغر زرگر
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر