دکتر بهمن آرمان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ریشه مشکلات اقتصادی در سیاست خارجی
آرمان ملی- احسان انصاری: بازار ارز و طلا روزهای پرتلاطمی را پشتسر میگذارند. این در حالی است که هنوز مشخص نیست پاسخ ایران به پیام ترامپ به ایران، اگر واقعا پیامی در کار باشد، برای مذاکره چیست.
کمال خرازی دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی به تازگی عنوان کرده که سیاست ترامپ مشخص نیست، اما ما برای مذاکره آماده هستیم. این در حالی است که عباس عراقچی وزیر امور خارجه نیز از گفتوگوی شرافتمندانه با غرب صحبت کرده است. در چنین شرایطی چشمانداز اقتصاد ایران در آینده با ابهام و سوالهای متعددی همراه است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوعات با دکتر بهمن آرمان اقتصاددان گفتوگو کرده است. آرمان در این زمینه معتقد است: «شاخصهای بنیادی یک اقتصاد ضعیف را در ایران نشان میدهد. به صورت طبیعی هنگامی که یک اقتصاد ضعیف است کاهش ارزش پول ملی را نیز در بر دارد. من فکر میکنم ریشه همه مشکلات اقتصادی که امروز در کشور وجود دارد را باید در سیاست خارجی جستوجو کرد. نوع سیاستها و مواضعی که ایران در قبال کشورهای دیگر میگیرد در اختیار دولت نیست. یعنی رئیسجمهور و به طورکلی دولت دخالتی در این سیاستها ندارد. واقعیت این است که حتی انتخاب برخی وزرا نیز در اختیار رئیسجمهور نیست. دولت کنونی نیز دولت منتخب آقای پزشکیان نیست. ممکن است برخی وزرا را ایشان انتخاب کرده باشد، اما پستهای کلیدی را جریانهای خاصی که دارای منافع سیاسی و اقتصادی هستند تعیین کردهاند. اگر دولت آمریکا تصمیم بگیرد همان رویکردی که در مقابل روسیه در پیش گرفته در مقابل ایران نیز آن را تکرار کند، شرایط سخت خواهد شد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*مهمترین دلایل نوسان بازار ارز و طلا در هفتههای اخیر چه بوده است؟ آیا روند افزایشی قیمت ارز در آینده نیز صعودی خواهد بود؟
برای بررسی و ارزیابی وضعیتی که امروز در بازار ارز و طلا در ایران رخ میدهد باید متغیرهای مختلفی را در نظر گرفت. با این وجود من معتقدم نرخ دلار که در شرایط کنونی در حدود75 هزار تومان کف قیمت ارز در بازار ایران است. این در حالی است که شاخصهای اقتصاد کلان رقمهای بالاتری را نشان میدهد. من نمیتوانم رقم آینده دلار در بازار ایران را پیشبینی کنم، اما معتقدم رقم فعلی برای اقتصادی ایران مفید نخواهد بود و پیامدهای منفی خواهد داشت. تعیین نرخ برابری ارزها در اختیار دولت نیست. بانکهای سرمایهگذاری جهان که حجم دادوستد آن یک و نیم تریلیون در سال است، اغلب آمریکایی هستند. در واقع از بین10 بانک بزرگ جهانی6 بانک آن آمریکایی است. این بانکها نرخ برابری ارزها، قیمت طلا، قیمت نفت و قیمت سایر کالاها را در بازارهای جهانی تعیین میکنند. اینکه برخی عنوان میکنند قیمت دلار در اختیار دولت ایران است و سیاستهای دولت باعث افزایش و یا کاهش قیمت دلار میشود چندان صحیح نیست. در واقع بانکهای سرمایهگذاری جهان هستند که در این زمینه نقش تعیین کنندهای دارند.
*این سخن به معنای این است که سیاستهایی که دولت در ایران میگیرد تأثیری در نوسان بازار ارز ندارد؟
شاخصهای بنیادی یک اقتصاد ضعیف را در ایران نشان میدهد. به صورت طبیعی هنگامی که یک اقتصاد ضعیف است کاهش ارزش پول ملی را نیز در بر دارد. من فکر میکنم ریشه همه مشکلات اقتصادی را که در کشور وجود دارد، باید در سیاست خارجی جستوجو کرد. نوع سیاستها و مواضعی که ایران در قبال کشورهای دیگر میگیرد در اختیار دولت نیست و به عبارت دیگر رئیسجمهور و به طورکلی دولت دخالتی در این سیاستها ندارد. واقعیت این است که حتی انتخاب برخی وزرا نیز در اختیار رئیسجمهور نیست. دولت کنونی نیز دولت منتخب آقای پزشکیان نیست. ممکن است برخی وزرا را ایشان انتخاب کرده باشد، اما پستهای کلیدی را جریانهای خاصی که دارای منافع سیاسی و اقتصادی هستند تعیین کردهاند. اگر دولت آمریکا تصمیم بگیرد همان رویکردی را که در مقابل روسیه در پیش گرفت، در مقابل ایران تکرار کند شرایط سخت خواهد شد. در روزی که روسیه به اوکراین حمله کرد با دستور بانکهای سرمایهگذاری آمریکایی در حدود 25 میلیارد دلار از بورس روسیه خارج شد. در چنین شرایطی است که امروز ارزش روبل در مقابل سایر ارزها به کف خود رسیده است. اگر این اتفاق درباره اقتصاد ایران نیز رخ بدهد و آمریکا به عنوات مثال به بانکهای خود دستور بودهد که در دوبی چنین اتفاقی رخ بدهد، سوال این است که بانک مرکزی چند ساعت میتواند در مقابل چنین وضعیتی مقاومت کند. تنها راهی که برای نجات اقتصاد ایران وجود دارد این است که در برخی رویکردها در سیاست خارجی تجدید نظر صورت بگیرد. آقای پزشکیان نیز در رقابتهای انتخاباتی همین موضوع را مطرح کردند که به دنبال تعامل سازنده با جهان هستند.
*هنوز ترامپ کار خود را به صورت رسمی آغاز نکرده و پزشکیان برای لغو تحریمها و تحقق وعده خود در این زمینه نیازمند تغییر استراتژی و تعامل است که به نظر کار سادهای نخواهد بود. در چنین شرایطی نیز میتوان چشمانداز روشنی پیش روی اقتصاد ایران مشاهده کرد؟
واقعیت این است که چشمانداز روشنی مبنی بر اینکه قدرت خرید مردم افزایش پیدا کند مشاهده نمیکنم. نکته دیگر اینکه هنوز سیاستهای ترامپ در مقابل ایران مشخص نیست. هر چند وی برای مذاکره با ایران پیام ارسال کرده اما هنوز مشخص نیست که اگر مذاکرهای صورت بگیرد وی چه درخواستهایی خواهد داشت و در مقابل ایران چه واکنش از خود نشان خواهد داد. آیا آقای بشار اسد میدانست که یک هفته دیگر در قدرت نخواهد بود و باید به صورت پنهانی خاک کشورش را ترک کند؟ به همین دلیل باید عنوان کرد آن چیزی که سیاستمداران عنوان میکنند با آن چیزی که به آن عمل میکنند، تفاوت دارد. در آمریکا نیز برخی رسانهها مانند وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز پس از مدتی وعدهها و شعارهای روسای جمهور را با آن چیزی که در عمل اتفاق افتاده با هم مقایسه میکنند و در اختیار افکار عمومی قرار میدهند. به همین دلیل نمیتوان به صورت دقیق آینده را پیشبینی کرد. با این وجود من تحرکات جریانهایی را مشاهده میکنیم که میتواند برای آینده کشور خطرناک باشد.
*چه جریانهایی؟
به عنوان مثال چین است که با ما قرارداد 15 ساله دارد اما در ایران نه سرمایهگذاری میکند و نه کار عمدهای انجام میدهد. این در حالی است که چین در عراق و عربستان فعال است و در برخی کشورهای دیگر منطقه نیز سرمایهگذاری میکند. از سوی دیگر ایران را از جاده ابریشم کنار گذاشتهاند در حالی که هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه نمیتواند جای ایران را پر کند.
*ترامپ بیش از آنکه سیاستمدار باشد تاجرمسلک است. آیا این احتمال وجود دارد که وی مسائل سیاسی را در اولویتهای دیگر قرار بدهد و در مورد مسائل اقتصادی با ایران سر میز مذاکره بنشیند؟
در آمریکا تنها ترامپ تصمیم گیرنده نیست که تاجرمسلک باشد یا نباشد. در ایران این گزاره متداول شده که هنگامی که جمهوریخواهان در آمریکا به قدرت میرسند، جنگ میشود و زمانی که دموکراتها به قدرت میرسد به دنبال مذاکره هستند. این در حالی است جنگ بالکان در دوره کلینتون رخ داد که دموکرات بود. در نتیجه این گزاره نمیتواند برای همه دورانها صحیح باشد. اینکه ترامپ چه رویکردی در مقابل ایران خواهد داشت به تصمیمات بلندمدتی مربوط است که ساختار سیاسی در آمریکا و اتاق فکرهایی که در آنجا فعال هستند میگیرند. البته ترامپ به راحتی از کنار ظرفیتهای اقتصادی و تزانزیتی ایران نمیگذرد و به این نکته آگاهی دارد که ظرفیتهای اقتصادی که در ایران وجود دارد فرصت خوبی برای سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی و اروپایی خواهد بود. به همین دلیل نیز من بعید میدانم که ایران و ترامپ به سمت افزایش تنش حرکت کنند و چنین چشماندازی وجود ندارد. اینکه فکر کنیم به دلیل به قدرت رسیدن مجدد ترامپ دوباره قرار است تنشهای زیادی بین ایران و آمریکا رخ بدهد دیدگاههای هیجانی است و زیاد واقعی نیست. ترامپ به خوبی به این نکته آگاهی دارد که به دلیل اینکه60 درصد نفت جهان در خاورمیانه قرار دارد این منطقه باید از امنیت کافی برخوردار باشد. از سوی دیگر بخش عظیمی از منابع گاز جهان در قطر و ایران قرار دارد. آمریکا نیز با وجود اینکه از دهه 50 تکنولوژی جایگزین نفت را داشته، اما اجازه نداد میزان استفاده از نفت کاهش پیدا کند.
اینکه برخی عنوان میکنند قیمت دلار در اختیار دولت ایران است و سیاستهای دولت باعث افزایش و یا کاهش قیمت دلار میشود چندان صحیح نیست
*با توجه به شرایط موجود دولت پزشکیان چگونه میتواند معادلات سیاست خارجی به به سود اقتصاد ایران تغییر بدهد؟ در این زمینه چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
تحریمهای بینالمللی هزینههای زیادی به کشور وارد کرده و بسیاری از کارخانههای ما به دلیل تحریم امکان واردات تجهیزات ندارند. به همین دلیل پزشکیان اگر میخواهد به وعدههای خود عمل کند در ابتدا باید برای تحریمها چارهاندیشی کند. باید مذاکرات به جریان بیفتد تا شرایط برای لغو تحریمها از بین برود. ما باید در مسیری قرار بگیریم که مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای دارای تکنولوژی و سرمایه به روال سابق برگردد. در شرایط کنونی تکیه ایران روی اقتصاد چین و روسیه است که دارای تکنولوژی نیستند. از سوی دیگر روسیه هیچ گاه دیدگاه مثبتی نسبت به توسعه اقتصادی و سیاسی ایران نداشته و هژمونی خود را در خطر میبیند. ایران میتواند به عنوان قدرتمندترین کشور خاورمیانه شناخته شود. کشورهایی مانند ترکیه و عربستان در منطقه خاورمیانه رقیب ایران هستند و به همین دلیل مخالف این هستند که در کشور توسعه اقتصادی رخ بدهد. به همین دلیل این کشورها در کنار قدرتهای جهانی بر ادامه تحریمهای ایران قرار دارند. در شرایط کنونی یک جریان قدرتمند ضد توسعه و ضد واردات در کشور وجود دارد که در راستای منافع ملی حرکت نمیکند. عدهای در داخل کشور به دنبال این هستند که در کشور توسعه اقتصادی صورت نگیرد. این عده با آگاهی یا بدون آگاهی با کشورهای خارجی که موافق قدرتمند شدن ایران نیستند، همراه و همگام میشوند. به همین دلیل نیز ایران را در دهههای گذشته در وضعیت تنش دائمی قرار دادهاند. واقعیت این است که یک کشور قادر نیست برای مدت طولانی فشارهایی را تحمل کند که در شرایط عادی کمتر کشوری میتواند آنها را تحمل کند. بالا رفتن نرخ بیکاری، کوچکتر شدن سفره مردم، افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق و اعتیاد از جمله مسائلی هستند که تا حدی قابل تحمل هستند. سابقه تعامل ایران و اروپا نشان داده که در زمینه تحریمها، مشکل اصلی به آمریکا برمیگردد و اروپاییها چندان تاثیرگذار نیستند. به بیان دیگر بین ایران و آمریکا باید تنشها کنترل شده و در مراحل بعد پایین بیاید تا بتوان مشکل تحریم را حل کرد.
ارسال نظر