مصطفی اقلیما در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ادامه گفتار درمانی برای حل چالشها؟
آرمان ملی- احسان انصاری: چرا بحران آلودگی هوا در کشور هر سال تکرار میشود؟ آیا این بحران راهحل ندارد؟ آیا تعطیل کردن مدارس و ادارات و قطعی برق منازل راهکار رفع این بحرانهاست؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده است.
اقلیما در این زمینه معتقد است: «ما از نظر ذخایر کمبود نداریم اما در سالهای گذشته تکنولوژی و امکانات خود را ارتقا ندادهایم. ما باید براساس رشد جمعیت نیروگاههای بیشتری ایجاد میکردیم که بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. تولید گاز ما به مرور زمان کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که عنوان میشود به دلیل تحریمها و اینکه مشتری وجود ندارد گاز کمتری تولید میکنیم. سوال این است که آیا ما نباید برای مطرف داخلی خود گاز تولید کنیم؟ مردم کشور نیاز به گاز و برق ندارند؟ برقی که مردم ایران مصرف میکنند نسبت به برقی که کشورهای دیگر مصرف میکنند ناچیز است. این در حالی است که برخی مدیران برای پوشش ناکارآمدی خود توپ را به زمین مردم میاندازند و عنوان میکنند مصرف مردم زیاد است و با این حرف شرایطی را توجیه میکنند که خود مسبب آن بودهاند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چرا چالش آلودگی هوا هر ساله تکرار میشود و بهرغم هشدارهایی که داده میشود راهکار اساسی برای آن پیدا نمیشود؟
برای آلودگی هوا دلایل متعددی وجود دارد که هر کدام باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. متأسفانه در دهههای گذشته کسی به دلایل اصلی آن توجه نکرده و یا اینکه به سادگی از کنار آن عبور کردهاند. هر کسی هم که مسئولیت قبول میکرده، به دلیل اینکه در کوتاهمدت نمیتوانسته اقدام موثری انجام دهد، کار را به روزمرگی میگذرانده و تا دوره او تمام و کار را به دیگری واگذار کند. آلودگی هوا یکی از آسیبهایی است که به چالشها و کمبودهایی باز میگردد که از مدتها قبل در جامعه ما وجود داشته است. به همین دلیل بحران آلودگی هوا روزبهروز وضعیت سختتری پیدا میکند. ما در سال گذشته در شهر تهران تنها پنج روز هوای پاک داشتهایم و در بقیه روزهای سال هوا آلوده بوده است. اگر به این آمار دقت کنیم متوجه میشویم که ما با یک بحران بزرگ در زمینه آلودگی هوا مواجه هستیم. نکته مهم این است که تاکنون چارهای برای این بحران پیدا نشده است. برخی از مدیرانی که امروز در راس هستند، در سالهای گذشته هم مسئولیت داشته و در سمتهای دیگر مدیریت میکردهاند و تنها سمت آنها تغییر کرده است. یعنی مثلا کسی که نماینده بوده، پس از مدتی وزیر شده و یا کسی که مدیر سازمانی بوده، پس از مدتی در سازمان دیگری پست مدیریتی گرفته است. اگر در همان ابتدای شکلگیری مشکل، آن مدیران از تخصص و دانش کافی برخوردار بودند و یا از دانش متخصصان استفاده میکردند، نمیتوانستند اجازه دهند که یک مشکل به شکل بحران درآید و چند دهه هم بدون حل باقی بماند.
*یکی از روشهایی که برای حل آلودگی هوا در پیش گرفته شده، تعطیلی مدارس و ادارات است که در سالهای اخیر تشدید نیز شده است. آیا تعطیلی مدارس و ادارات با استانداردهای تعطیلی در کشورهای دیگر جهان همخوانی دارد؟
باید توجه داشت که تعطیل کردن مدارس و ادارات تنها پاک کردن صورت مسأله است و تردید نیست که آسیبهای بیشتری به بخشهای دیگر جامعه وارد خواهد کرد. آیا تاکنون به این مهم توجه شده است که این تعطیلیهای طولانی چه آسیبهایی به کارخانهها و واحدهای تولیدی میزند؟ از سوی دیگر بسیاری از کارگران و حقوق بگیران کارخانهها و واحدهای تولیدی به دلیل تعطیلی زیاد و فشارهای اقتصادی که واحدهای تولیدی متحمل میشوند، شغل خود را از دست دادهاند. متأسفانه در کشور ما برخی میخواهند مشکلات را با حرف حل کنند و فراموش میکنند که حل کردن مشکلات نیازمند شناخت، تدبیر و به کارگیری دانش و تخصص است. در بسیاری از کشورها پس از ژانویه، سازمانها و ارگانها به کار خود مشغول میشوند و تنها سه روز برای عید تعطیل است. ضمن اینکه گاهی در صورت تعطیلی سازمان، تنها دو یا سه کارمند را مرخص میکنند و نه همه مجموعه را. با وجود تجربههای جهانی در این باره، در کشورمان به آسانی روزها را تعطیل میکنیم و در مجموع باید گفت روزهای تعطیلی زیادی داریم. با همه اینها نکته اصلی این است که کمتر توجه میشود که این تعطیلیها باید در چه حد باشد و اگر بیشتر شد، چه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت و کدامیک از پیامدهای آن ضربه زننده خواهد بود. این را بگذاریم کنار این حرف که ما صاحب بزرگترین ذخایر گاز و نفت جهان هستیم و با وجود این برتری خدادادی گاز و برق کافی برای مصرف شهروندان نداریم. واقعیت این است که تکنولوژی و امکاناتی که ما در صنعت برق و گاز داریم همه متعلق به سالهای گذشته است. برخی از صنایع ما مربوط به دوران قبل از انقلاب اطلاعات هستند و در برخی صنایع مهم، از روشهای نوین کنترل و بهرهبرداری بیبهرهایم و جالب توجه اینکه در سالهای اخیر با وجود رشد و توسعه روشها و امکانات مدرن، چیزی به آن اضافه نشده است. سوال مهمی است که چرا باید چند نیروگاه برق کشور به دلیل نداشتن سوخت از مدار خارج شود؟ نکته قابل تأمل این است که اغلب مسئولان مطالبات مردم را تکرار میکنند، حال آنکه آنها وظیفه دارند که مشکلات را حل کنند نه اینکه همان مشکل را توضیح بدهند. این نکته را هم باید در نظر داشت که در روزهای اخیر قیمت ارز و طلا افزایش یافته و با وجود تغییر ارزش پول ملی کمتر مسئولی تلاش کرده به مردم توضیح دهد که علت این افزایش قیمت دلار و طلا چیست و چرا پول ملی باید ارزش خود را از دست بدهد؟ آیا کسی نمیداند که چنین تغییراتی چه اثری در تورم خواهد داشت؟ مسئولان در این باره باید پاسخگو باشند.
*یکی از روشهای دیگری که در شرایط کنونی برای مدیریت ناترازی انرژی صورت میگیرد قطعی برق منازل است. در حالی که گفته شده که این قطعیها با اطلاع صورت میگیرد، اما در دفعات و در مکانهای مختلف دیده شده که بدون اخطار قبلی برق قطع میشود. این نوع برخورد با مشکلات چه پیامدهای اجتماعی به همراه خواهد داشت؟
ما از نظر ذخایر کمبود نداریم اما در سالهای گذشته تکنولوژی و امکانات خود را ارتقا ندادهایم. ما باید براساس رشد جمعیت نیروگاههای بیشتری ایجاد میکردیم که بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. تولید گاز ما به مرور زمان کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که عنوان میشود به دلیل تحریمها و اینکه مشتری وجود ندارد، گاز کمتری تولید میکنیم. سوال این است که آیا ما نباید برای مصرف داخلی خود به اندازه کافی تولید گاز داشته باشیم؟ مردم کشور نیاز به گاز و برق ندارند؟ برقی که مردم ایران مصرف میکنند نسبت به برقی که کشورهای دیگر مصرف میکنند ناچیز است. این در حالی است که برخی مدیران مربوطه برای پوشش ناکارآمدی خود توپ را به زمین مردم میاندازند و عنوان میکنند مصرف مردم زیاد است و با این حرف شرایطی را توجیه میکنند که خود مسبب آن بودهاند. رئیسجمهور در سخنرانی خود عنوان کرده بود که نمیداند در کشور چه خبر است... این عبارت مفهوم زیادی دارد که رئیسجمهور کشور چنین موضعی میگیرد و با زبان کنایه به مشکلات اشاره میکند.
در روزهای گذشته قطعی برق بسیاری از مردم را ناراضی کرده است، در حالی که با تدبیر و پیشبینیهای لازم میشد تا حد زیادی از ایجاد این نارضایتیها جلوگیری کرد
*در واقع بحرانهای آلودگی هوا، قطعی برق و تعطیلیها را بحران مدیریتی میدانید؟
بله، مشخص است که این بحرانها ریشه در نوع مدیریت دارد. به یاد داشته باشیم که در سالهای اخیر وقت و انرژی کشور در چه راههایی صرف شده است. تقلیل مشکلات کشور به برخی مشکلات اجتماعی نمیتواند به معنای وجود نداشتن مشکلات مهم کشور باشد. کشور با بحرانهای بزرگی مواجه است که در مقابل آن مشکلات، مسائلی که اخیرا مطرح میشود و برخی افراد مواضع تندی هم میگیرند، چندان محلی از اعراب ندارد و مسأله مهم به شمار نمیرود. همه مسئولان باید توجه داشته باشند که مردم به دلایل مختلف در حال از دست دادن توان اقتصادی و فقیرتر شدن هستند. قیمت ارز و تورم روزبهروز افزایش پیدا میکند. بیکاری کمکم به مراحل سخت نزدیک میشود و باید به سرعت برای غلبه بر آن برنامهریزی کرد. در حال حاضر بسیاری از نیروهای مستعد و حتی متخصص بیکار هستند و به خاطر بیکاری با چالشهای سخت در زندگی خود مواجه هستند. همه این عوامل باعث نارضایتی مردم خواهد شد و اگر مسئولان نشان ندهند که در تلاش رفع این مشکلات هستند، موجب نارضایتی بیشتر خواهند شد. به بیان دیگر همه مسئولان باید ناراحتی و نارضایتی مردم را بسیار جدی بگیرند. کسانی که نارضایتی و ناراحتی مردم را جدی نمیگیرند باید مراقب باشند که مبادا با تشدید مشکلات، شرایط اجتماع دشوار شود و کشور به سمتی حرکت کند که خوشایند هیچکس نیست. با دیدن عکسالعمل برخی افراد، بعید نیست این شائبه به وجود بیاید که گویی برخی دوست دارند واقعا کشور را به نقاط حساس بکشانند یا به چنین نقطهای برسد که نه تنها کاری نمیکنند، بلکه در مواردی بحرانها را تشدید هم میکنند. مردم زندگی خود را میکنند و این افراد هستند که با تصمیم یا موضعی که میگیرند، در جامعه نارضایتی پدید میآورند. در روزهای گذشته قطعی برق بسیاری از مردم را ناراضی کرده است، در حالی که با تدبیر و پیشبینیهای لازم میشد تا حد زیادی از ایجاد این نارضایتیها جلوگیری کرد.
ارسال نظر